آموزش زبان انگلیسی

آموزش انگلیسی به کودکان؛ اعضای خانواده (+ فیلم و صدا) – درس 6

آموزش زبان انگلیسی به کودکان در مورد اعضای خانواده

Read and Listen: New Words

بخوانید و گوش دهید: لغات جدید

(والدین توجه کنید: انگلیسی را همراه با کودک خود در منزل یاد بگیرید. معنی کلمات جدید را، در انتهای آموزش خواهید دید.)

mother (مادر، مامان)

father (پدر، بابا)

brother (برادر)

sister (خواهر)

baby (کودک)

آموزش انگلیسی به کودکان؛ اعضای خانواده (+ فیلم و صدا) – درس 6 ادامه مطلب »

لهجه ها و گویش های مختلف زبان انگلیسی + معرفی منابع

لهجه و گویش های مختلف زبان انگلیسی + معرفی منابع

با گوش دادن به لهجه های مختلف به زبان انگلیسی خود تنوع دهید. گویش ها روش های مختلف یک زبان هستند که در مناطق خاص یا در میان افراد خاص صحبت می شود. آنها ممکن است روش متفاوتی برای تلفظ برخی کلمات یا صداها داشته باشند، یا از عباراتی استفاده کنند که دیگران از آن استفاده نمی کنند.

زبان انگلیسی هم به همین صورت است. در انگلستان، آمریکا، استرالیا، ایرلند و چند کشور دیگر، همه با لهجه‌های خاص خود صحبت می کنند. صدای افرادی که اهل نیویورک هستند با افرادی که اهل تگزاس هستند، بسیار متفاوت است!

لهجه ها و گویش های مختلف زبان انگلیسی + معرفی منابع ادامه مطلب »

60 لغت مربوط به غذا و آشپزی در زبان انگلیسی

30 لغات آشپزی + آموزش واژگان زبان انگلیسی

دانستن نحوه آشپزی کردن یکی از کاربردی ترین مهارت هایی است که می توانیم یاد بگیریم. اگر بتوانیم آشپزی کنیم، می توانیم غذاهای سالمی را که در خانه با مواد تازه درست می شوند، بخوریم، به جای اینکه مجبور باشیم فست فودهای ناسالم یا غذاهای گران قیمت از قبل پخته یا منجمد را بخریم. پختن وعده های غذایی ما نه تنها سالم و ارزان است، بلکه اگر کتاب های آشپزی و وب سایت های آشپزی را بررسی کنیم و دستور العمل های جدیدی را برای امتحان پیدا کنیم، می تواند سرگرم کننده هم باشد.

📍 لغات کاربردی و ضروری را به صورت موضوع بندی شده ارائه داده ایم. در این قسمت، لغات مربوط به آشپزی کردن را فرا خواهید گرفت.

burnt toast
نان تست سوخته
boiling water
آب جوش
beating eggs
زدن تخم مرغ
baking a cake
پختن کیک
cutting a pepper
بریدن فلفل
cookbook
کتاب آشپزی
chopping green onions
خرد کردن پیاز سبز (پیازچه)
carving meat
بریدن گوشت
mashing potatoes
پوره کردن سیب زمینی
grilling
کباب کردن
grating cheese
رنده کردن پنیر
frying fish fillets
سرخ کردن فیله ماهی
roasting a chicken
کباب کردن مرغ
peeling an apple
پوست کندن سیب
mixing flour and eggs
مخلوط کردن آرد و تخم مرغ
melting butter
ذوب کردن کره
steaming broccoli
بروکلی بخارپز
sprinkling salt
نمک پاشیدن
slicing a tomato
برش دادن گوجه فرنگی
sautéing mushrooms
تفت دادن قارچ
whisking a cake mix
هم زدن مخلوط کیک
tablespoon and teaspoon
قاشق غذاخوری و قاشق چای خوری
stir-frying vegetables
سبزیجات سرخ کردنی
stirring a sauce
هم زدن سس

60 لغت مربوط به غذا و آشپزی در زبان انگلیسی ادامه مطلب »

داستان انگلیسی جذاب با ترجمه فارسی + [فایل صوتی]🎧 – قسمت سوم

داستان انگلیسی ساده + ترجمه فارسی

(پیانو) THE PIANO

A Farmer’s Boy

پسر کشاورز

Tony and his mother got on a bus in the middle of the town. At first they drove through streets of small, grey houses. Then the bus left the town and drove along a country road.

تونی و مادرش در وسط شهر سوار اتوبوس شدند. در ابتدا آنها در خیابانی که خانه های کوچک و خاکستری بود، عبور کردند. سپس اتوبوس از شهر خارج شد و در امتداد جاده ای روستایی حرکت کرد.

The bus stopped in every village. Tony saw green fields and small, quiet villages. Every house had a garden. The smell of the flowers came in through the open windows of the bus.

اتوبوس در هر روستایی توقف می کرد. تونی مزارع سبز و روستاهای کوچک و آرام را دید. هر خانه ای باغی داشت. بوی گل ها از پنجره های باز اتوبوس به مشام می رسید.

At last the bus stopped. Tony could see a river and an old bridge. A small road ran across the bridge, through the fields and over a hill. ‘Come on, Tony,’ said his mother. They got out of the bus and walked two kilometres in the hot sun. There were white and yellow flowers at the side of the road. Tony did not know their names. He wanted to know more about them. He wanted to know more about the trees too. There were no flowers or trees in his street.

بالاخره اتوبوس ایستاد. تونی می توانست یک رودخانه و یک پل قدیمی را ببیند. جاده کوچکی از روی پل، از میان مزارع و بالای یک تپه می گذشت. مادرش گفت: بیا، تونی. از اتوبوس پیاده شدند و دو کیلومتر زیر آفتاب داغ راه رفتند. کنار جاده گل های سفید و زرد بود. تونی نام آنها را نمی دانست. او می خواست در مورد آنها بیشتر بداند. او می خواست در مورد درختان نیز بیشتر بداند. در خیابان او (جایی که زندگی می کرد) نه گل بود و نه درخت.

داستان انگلیسی جذاب با ترجمه فارسی + [فایل صوتی]🎧 – قسمت سوم ادامه مطلب »

تفاوت Really و Very در زبان انگلیسی + نکات مهم گرامری

فرق Really و Very چیست؟ | همراه با تمرین
  • چگونه تفاوت بین Really و Very را بیاموزیم؟
  • تفاوت بین Really و Very چیست؟
  • آیا می توانم از Really و Very در هر زمانی که بخواهم استفاده کنم؟
  • چگونه می توانم زمان استفاده از هر کدام را به خاطر بسپارم؟

اینها سوالاتی هستند که اغلب زبان آموزان آنها را می پرسند و حقیقت این است که سوالات به جایی است و می دانیم که ممکن است کمی گیج کننده باشد. این دو کلمه اشتراکات زیادی دارند: هر دو قید هستند، تعاریف مشابهی دارند و ما از آنها برای تأکید و تشدید آنچه می گوییم، استفاده می کنیم.

بنابراین، اگر آنها اشتراکات زیادی دارند، پس در واقع یعنی می توانیم از آنها در جمله به جای هم استفاده کنیم؟ متاسفانه نه! در این مقاله، تفاوت بین Really و Very را یاد خواهید گرفت. همچنین نکاتی در مورد نحوه به خاطر سپردن قوانین وجود دارد و چند تمرین که می توانید برای ارزیابی میزان یادگیری خود، آنها را انجام دهید.

تفاوت Really و Very در زبان انگلیسی + نکات مهم گرامری ادامه مطلب »

آموزش انگلیسی تجاری و بازرگانی | Business English

دوره آموزش انگلیسی تجاری + دوره ویژه شرکت های بین المللی

اگر انگلیسی زبانی غیر بومی هستید که در یک محیط انگلیسی کار می کنید، یادگیری انگلیسی تجاری برای پیشرفت در حرفه شما ضروری است. در این مقاله نکات ارزشمندی برای بهبود مهارت های ارتباطی انگلیسی خود برای محل کار خواهید آموخت.

انگلیسی تجاری چیست؟ احتمالاً چندین بار اصطلاح “انگلیسی تجاری” را شنیده اید و هر بار احتمالاً از خود پرسیده اید که چه چیزی انگلیسی تجاری را با انگلیسی عمومی متفاوت می کند؟ به طور کلی، Business English نوعی از انگلیسی تخصصی است که در شرکت ها، امور مالی، تجارت بین المللی، بانکداری و … استفاده می شود. یادگیری زبان انگلیسی تجاری و یا بازرگانی به شما کمک می‌کند تا در محیط‌های مختلف تجاری مانند جلسات، ایمیل‌ها، فروش یا مذاکرات به طور موثر بتوانید ارتباط برقرار کنید.

آموزش انگلیسی تجاری و بازرگانی | Business English ادامه مطلب »

تکنیک های تقویت اسپیکینگ آزمون تافل _ بخش 9

اسپیکینگ آزمون تافل

انواع پرسش ها در بخش گفتاری آزمون تافل

بررسی دقیق نکته هایی که به طور معمول در پرسش های مربوط به بخش گفتاری آزمون تافل به روش iBT مطرح می شود. پرسش های مربوط به بخش گفتاری آزمون تافل معمولا به صورت شفاهی یا کتبی مطرح می شوند. برای مثال ممکن است شما با یک سوال واحد، یا با مکالمه، یا با قسمتی از یک سخنرانی کلاسی، یا با یک اعلامیه ی کتبی، یا حتی با قسمتی از متنی از کتاب های درسی، به عنوان پرسش مطرح شده در این بخش از آزمون مواجه شوید. در کل 6 مورد از موارد بالا در بخش گفتاری آزمون تافل آورده می شود و بعد از هر مورد پرسشی مطرح می شود. متن پرسش های گفتاری نیز برای شما چاپ شده است تا بتوانید همزمان با شنیدن پرسش ها، آنها را ببینید. اما فراموش نکنید که که در آزمون رسمی و اصلی آزمون تافل، قادر به دیدن متن هایی که می شنوید، نخواهید بود.

تکنیک های تقویت اسپیکینگ آزمون تافل _ بخش 9 ادامه مطلب »

اصطلاحات پرکاربرد گرامر زبان انگلیسی + [ترجمه فارسی] – بخش 12

لیست اصطلاحات گرامری انگلیسی + توضیحات کامل

(اصطلاحات گرامری) Grammar Terms

33. declarative sentence: sentence type typically used to make a statement (as opposed to a question or command). e.g: “Tara works hard”, “It wasn’t funny”.

جمله اخباری: نوعی جمله که معمولاً برای بیان یک جمله استفاده می شود (برخلاف یک جمله سؤالی یا امری). به عنوان مثال: “تارا سخت کار می کند.” – “خنده دار نبود.”

34. relative clause: relative clause that contains information required for the understanding of the sentence. e.g: “The boy who was wearing a blue shirt was the winner”

جمله واره موصولی: جمله واره موصولی که حاوی اطلاعات مورد نیاز برای درک جمله است. به عنوان مثال: “پسری که پیراهن آبی پوشیده بود برنده شد.”

35. demonstrative pronoun, demonstrative adjective: pronoun or determiner that indicates closeness to (this/these) or distance from (that/those) the speaker. e.g: “This is a nice car”, “Can you see those cars?”

ضمیر اشاره، صفت اشاره: ضمیر یا تعیین کننده ای که نشان دهنده نزدیکی (این/اینها) یا دوری (آن/آنها) گوینده است. به عنوان مثال: “این یک ماشین خوب است”، “آیا می توانید آن ماشین ها را ببینید؟”

36. dependent clause: part of a sentence that contains a subject and a verb but does not form a complete thought and cannot stand on its own. e.g: “When the water came out of the tap…”

جمله واره وابسته: بخشی از جمله که دارای فاعل و فعل است، اما جمله کاملی را تشکیل نمی دهد و نمی تواند به تنهایی معنی بدهد. به عنوان مثال: “وقتی آب از شیر خارج شد…”

37. determiner: word such as an article or a possessive adjective or other adjective that typically comes at the beginning of noun phrases. e.g: “It was an excellent film”, “Do you like my new shirt?”, “Let’s buy some eggs”

معرف اسم: کلمه ای مانند حرف تعریف یا صفت ملکی یا صفت دیگر که معمولاً در ابتدای عبارات اسمی می آید. به عنوان مثال: “فیلم عالی بود”، “پیراهن جدیدم را دوست داری؟”، “بیا تخم مرغ بخریم”.

اصطلاحات پرکاربرد گرامر زبان انگلیسی + [ترجمه فارسی] – بخش 12 ادامه مطلب »

Speaking در آزمون تافل + تکنیک های تضمینی – بخش 8

آزمون تافل + راهکارهای تضمینی

برای افزایش سرعت صحبت کردن خودتان، خواندن 135 کلمه در دقیقه را تمرین کنید.

تعجب نکنید! این هم یک راهکار مهم برای بخش گفتاری آزمون تافل به روش iBT است. در قسمتی از بخش گفتاری آزمون از شما خواسته می شود که متن های کوتاهی را که هر یک حدودا از 100 کلمه تشکیل شده اند، بخوانید و ظرف حدودا 45 ثانیه به پرسش های مربوط به آنها پاسخ دهید. برای آنکه طی این مدت بتوانید به پرسش های مطرح شده پاسخ دهید، باید از خواندن مجدد جمله ها و عبارت ها خودداری کنید. احتمالا در حال حاضر شما می توانید 135 کلمه را در یک دقیقه بخوانید. پس به طور خلاصه:

  • وقت خود را تنظیم کنید.
  • سرعت خواندن خود را به 135 کلمه در دقیقه برسانید تا بتوانید متن های 100 کلمه ای بخش گفتاری آزمون تافل به روش iBT را در کمتر از یک دقیقه (حدود 45 ثانیه) بخوانید.

Speaking در آزمون تافل + تکنیک های تضمینی – بخش 8 ادامه مطلب »

اصطلاحات گرامری انگلیسی (با مثال های کاربردی) – بخش 11

گرامر زبان انگلیسی + توضیح و مثال

(اصطلاحات گرامری) Grammar Terms

17. case: form of a pronoun based on its relationship to other words in the sentence; case can be subjective, objective or possessive. e.g: “I love this dog”, “This dog loves me“, “This is my dog”.

حالت: شکل ضمیر بر اساس رابطه آن با سایر کلمات در جمله صورت می گیرد؛ حالت یا شکل تغییر یافته ی اسم می تواند حالت فاعلی، مفعولی یا مالکیت باشد، به عنوان مثال: “من این سگ را دوست دارم”، “این سگ من را دوست دارد”، “این سگ من است”.

18. causative verb: verb that causes things to happen such as “make”, “get” and “have”; the subject does not perform the action but is indirectly responsible for it. e.g: “She made me go to school”, “I had my nails painted”

فعل سببی: فعل هایی که باعث می شود چیزهایی مانند “make”، “get” و “have” اتفاق بیفتد. فاعل عمل را انجام نمی دهد بلکه به طور غیرمستقیم مسئولیت آن را به عهده دارد. .به عنوان مثال: “او مجبورم کرد به مدرسه بروم”، “ناخن هایم را رنگ کردم(لاک زدم)”

19. clause: group of words containing a subject and its verb. e.g: “It was late when he arrived

جمله واره: گروهی از کلمات حاوی یک فاعل و فعل. به عنوان مثال: “وقتی او رسید دیر بود”

20. comparative adjective: form of an adjective or adverb made with “-er” or “more” that is used to show differences or similarities between two things (not three or more things). e.g: colder, more quickly.

صفات تفضیلی: شکل یک صفت یا قید که با “-er” یا “more” ساخته شده اند و برای نشان دادن تفاوت یا شباهت بین دو چیز (نه سه یا چند چیز) استفاده می شود، به عنوان مثال: سردتر، سریعتر.

21. complement: part of a sentence that completes or adds meaning to the predicate. e.g: Mary did not say where she was going.

متمم: بخشی از جمله است که کامل کننده گزاره است یا به آن معنی می دهد. به عنوان مثال: “ماری نگفت کجا می رود.”

اصطلاحات گرامری انگلیسی (با مثال های کاربردی) – بخش 11 ادامه مطلب »

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا