اصطلاحات پرکاربرد گرامر زبان انگلیسی + [ترجمه فارسی] – بخش 12

لیست اصطلاحات گرامری انگلیسی + توضیحات کامل

(اصطلاحات گرامری) Grammar Terms

33. declarative sentence: sentence type typically used to make a statement (as opposed to a question or command). e.g: “Tara works hard”, “It wasn’t funny”.

جمله اخباری: نوعی جمله که معمولاً برای بیان یک جمله استفاده می شود (برخلاف یک جمله سؤالی یا امری). به عنوان مثال: “تارا سخت کار می کند.” – “خنده دار نبود.”

34. relative clause: relative clause that contains information required for the understanding of the sentence. e.g: “The boy who was wearing a blue shirt was the winner”

جمله واره موصولی: جمله واره موصولی که حاوی اطلاعات مورد نیاز برای درک جمله است. به عنوان مثال: “پسری که پیراهن آبی پوشیده بود برنده شد.”

35. demonstrative pronoun, demonstrative adjective: pronoun or determiner that indicates closeness to (this/these) or distance from (that/those) the speaker. e.g: “This is a nice car”, “Can you see those cars?”

ضمیر اشاره، صفت اشاره: ضمیر یا تعیین کننده ای که نشان دهنده نزدیکی (این/اینها) یا دوری (آن/آنها) گوینده است. به عنوان مثال: “این یک ماشین خوب است”، “آیا می توانید آن ماشین ها را ببینید؟”

36. dependent clause: part of a sentence that contains a subject and a verb but does not form a complete thought and cannot stand on its own. e.g: “When the water came out of the tap…”

جمله واره وابسته: بخشی از جمله که دارای فاعل و فعل است، اما جمله کاملی را تشکیل نمی دهد و نمی تواند به تنهایی معنی بدهد. به عنوان مثال: “وقتی آب از شیر خارج شد…”

37. determiner: word such as an article or a possessive adjective or other adjective that typically comes at the beginning of noun phrases. e.g: “It was an excellent film”, “Do you like my new shirt?”, “Let’s buy some eggs”

معرف اسم: کلمه ای مانند حرف تعریف یا صفت ملکی یا صفت دیگر که معمولاً در ابتدای عبارات اسمی می آید. به عنوان مثال: “فیلم عالی بود”، “پیراهن جدیدم را دوست داری؟”، “بیا تخم مرغ بخریم”.

پیشنهادهای ویژه

کاملترین پکیج منابع گرامر زبان انگلیسی

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

38. direct speech: saying what someone said by using their exact words. e.g: “Lucy said: ‘I am tired.'”

نقل قول مستقیم: گفتن چیزی در مورد یک نفر با استفاده از کلمات دقیق آن. به عنوان مثال: “لوسی گفت: من خسته هستم.”

39. direct object: noun phrase in a sentence that directly receives the action of the verb. e.g: “Joey bought the car”, “I like it”, “Can you see the man wearing a pink shirt and waving a gun in the air?”

مفعول مستقیم: عبارت اسمی در جمله ای که مستقیماً عمل فعل را دریافت می کند. به عنوان مثال: “جویی ماشین را خرید”، “من آن را دوست دارم”، “آیا می‌توانی مردی را ببینی که پیراهن صورتی پوشیده و تفنگی را در هوا تکان می‌دهد؟”

40. embedded question: question that is not in normal question form with a question mark; it occurs within another statement or question and generally follows statement structure. e.g: “I don’t know where he went,” “Can you tell me where it is before you go?”, “They haven’t decided whether they should come.”

سوال ادغام شده: سوالی که در فرم سوال معمولی با علامت سوال نیست. در یک عبارت یا سوال دیگر رخ می دهد و به طور کلی از ساختار بیانیه پیروی می کند. به عنوان مثال: “من نمی دانم او کجا رفت”، “می توانید قبل از رفتن به من بگویید کجاست؟”، “آنها تصمیم نگرفته اند که آیا باید بیایند یا نه”

41. finite verb: verb form that has a specific tense, number and person. e.g: I work, he works, we learned, they ran.

جمله واره محدود: شکل فعل که زمان، عدد و شخص خاصی دارد. به عنوان مثال: من کار می کنم، او کار می کند، ما یاد گرفتیم، آنها دویدند.

42. first conditional: “if-then” conditional structure used for future actions or events that are seen as realistic possibilities. e.g: “If we win the lottery we will buy a car”

جملات شرطی نوع اول: ساختار جملات شرطی «اگر – پس» برای اقدامات یا رویدادهای آینده که به عنوان احتمالات واقع بینانه دیده می شوند، استفاده می شود. به عنوان مثال: “اگر در لاتاری برنده شویم، یک ماشین میخریم.”

43. fragment: incomplete piece of a sentence used alone as a complete sentence; a fragment does not contain a complete thought; fragments are common in normal speech but unusual (inappropriate) in formal writing. e.g: “When’s her birthday? – In December”, “Will they come? – Probably not”

جمله ناقص: قطعه ناقص یک جمله که به تنهایی به عنوان یک جمله کامل استفاده می شود. جملات ناقص در گفتار عادی رایج هستند اما در نوشتار رسمی غیرمعمول (نامناسب) هستند. به عنوان مثال: “تولد او کی است؟ – در ماه دسامبر”، “آیا آنها خواهند آمد؟ – احتمالا نه”

44. function: purpose or “job” of a word form or element in a sentence. e.g: The function of a subject is to perform the action. One function of an adjective is to describe a noun. The function of a noun is to name things.

تابع: هدف یا “وظیفه” شکل یک کلمه یا عنصر در یک جمله. به عنوان مثال: وظیفه یک موضوع انجام عمل است. یکی از وظایف صفت، توصیف یک اسم است. وظیفه اسم نامگذاری اشیا است.

45. future continuous: used to describe things that will happen in the future at a particular time; formed with WILL + BE + VERB-ing. e.g: “I will be graduating in September.”

زمان آینده استمراری: برای توصیف چیزهایی که در آینده در یک زمان خاص اتفاق می افتد، استفاده می شود. با WILL + BE + VERB-ing تشکیل شده است. به عنوان مثال: “من در ماه سپتامبر فارغ التحصیل خواهم شد.”

46. future perfect: used to express the past in the future; formed with WILL HAVE + VERB-ed
e.g: “I will have graduated by then”.

زمان آینده کامل: برای بیان گذشته در آینده استفاده می شود. با WILL HAVE + VERB-ed تشکیل شده است. به عنوان مثال: “من تا آن زمان فارغ التحصیل خواهم شد”

47. future perfect continuous: used to show that something will be ongoing until a certain time in the future; formed with WILL HAVE BEEN + VERB-ing. e.g: “We will have been living there for three months by the time the baby is born”

زمان آینده کامل استمراری: برای نشان دادن اینکه چیزی تا زمان معینی در آینده ادامه خواهد داشت، استفاده می شود. با WILL HAVE BEEN + VERB-ing تشکیل شده است. به عنوان مثال: “تا زمان تولد نوزاد سه ماه در آنجا زندگی می کنیم.”

48. future simple: used to describe something that hasn’t happened yet such as a prediction or a sudden decision; formed with WILL + BASE VERB
e.g: “He will be late”, “I will answer the phone”

جمله اخباری: برای توصیف چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده است، مانند یک پیش بینی یا یک تصمیم ناگهانی استفاده می شود. با WILL + BASE VERB تشکیل شده است. به عنوان مثال: “او دیرش می شود.”، “من به تلفن پاسخ می دهم.”

پیشنهادهای ویژه

کاملترین پکیج منابع گرامر زبان انگلیسی

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

📍 در قسمت زیر می توانید لیست بخش های مربوط به گرامر انگلیسی را مشاهده نمایید.

گرامر انگلیسی (1) – There is / There are

گرامر انگلیسی (2) – زمان حال ساده

گرامر انگلیسی (3) – ضمایر مفعولی

گرامر انگلیسی (4) – ضمایر اشاره

گرامر انگلیسی (5) – Too

گرامر انگلیسی (6) – Enough

گرامر انگلیسی (7) – فرم های ربط Wh

گرامر انگلیسی (8) – افعال کمکی

گرامر انگلیسی (9) _ 20 قانون گرامری مهم

گرامر انگلیسی (10) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 1

گرامر انگلیسی (11) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 2

گرامر انگلیسی (12) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 3

گرامر انگلیسی (13) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 4

گرامر انگلیسی (14) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 5

گرامر انگلیسی (15) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 6

گرامر انگلیسی (16) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 7

گرامر انگلیسی (17) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 8

گرامر انگلیسی (18) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 9

گرامر انگلیسی (19) – اصطلاحات گرامری انگلیسی 10

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا