لیست اصطلاحات و عبارات گرامر انگلیسی - بخش 18

(اصطلاحات گرامری) Grammar Terms

114. relative adverb: adverb that introduces a relative clause; there are four in English: where, when, wherever, whenever.

قید موصولی : قیدی که یک عبارت موصولی را معرفی می کند. در زبان انگلیسی چهار مورد وجود دارد: Where, When, Wherever, Herever.

115. relative clause: dependent clause that usually starts with a relative pronoun such as who or which, or relative adverb such as where. e.g: “The person who finishes first can leave early” (defining), “Texas, where my brother lives, is big” (non-defining).

عبارت موصولی: جمله وابسته ای که معمولاً با یک ضمیر موصولی مانند who یا which یا قید موصولی مانند Where شروع می شود. به عنوان مثال: “کسی که زودتر تمام کند، می تواند زودتر برود” (تعریف کننده)، “تگزاس، جایی که برادرم زندگی می کند، بزرگ است” (غیر تعریف کننده).

116. relative pronoun: pronoun that starts a relative clause; there are five in English: who, whom, whose, which, that.

ضمیر موصولی: ضمیری که یک جمله نسبی را شروع می کند. پنج در انگلیسی وجود دارد: who, whom, who, which, that.

117. reported speech: another term for indirect speech.

نقل قول: اصطلاح دیگری برای گفتار غیر مستقیم.

118. restrictive relative clause: another term for defining relative clause.

جمله واره موصولی لازم: اصطلاح دیگری برای تعریف عبارت موصولی.

بیشتر بخوانید : فهرست کامل اصطلاحات گرامری انگلیسی + (جزوه PDF)

پیشنهادهای ویژه

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

119. second conditional: “if-then” conditional structure used to talk about an unlikely possibility in the future. e.g: “If we won the lottery we would buy a car”.

جملات شرطی نوع دوم: ساختار شرطی «اگر-پس» برای صحبت در مورد یک احتمال بعید در آینده استفاده می‌شود. به عنوان مثال: “اگر در لاتاری برنده می شدیم، یک ماشین می خریدیم”

120. sentence: largest grammatical unit; a sentence must always include a subject (except for imperatives) and predicate; a written sentence starts with a capital letter and ends with a full stop/period (.), question mark (?) or exclamation mark (!); a sentence contains a complete thought such as a statement, question, request or command. e.g: “Stop!”, “Do you like coffee?”, “I work.”

جمله: بزرگترین واحد گرامری؛ یک جمله باید همیشه شامل یک فاعل (به استثنای امری) و گزاره باشد. یک جمله نوشته شده با حرف بزرگ شروع می شود و با نقطه (.)، علامت سوال (؟) یا علامت تعجب (!) به پایان می رسد. یک جمله حاوی یک فکر کامل مانند یک بیانیه، سوال، درخواست یا فرمان است. به عنوان مثال: “ایست!”، “آیا قهوه دوست داری؟”، “من کار می کنم.”

121. series: list of items in a sentence. e.g: “The children ate popsicles, popcorn and chips”.

سری، مجموعه: فهرست موارد در یک جمله، به عنوان مثال: “بچه ها بستنی، ذرت بو داده و چیپس خوردند.”

122. singular: of a noun or form indicating exactly one person or thing; singular nouns are usually the simplest form of the noun (as found in a dictionary). e.g: banana, spoon, tree.

مفرد: اسم یا شکلی که دقیقاً یک شخص یا چیز را نشان می دهد. اسامی مفرد معمولاً ساده ترین شکل اسم هستند (همانطور که در فرهنگ لغت یافت می شود). به عنوان مثال: موز، قاشق، درخت.

123. split infinitive: situation where a word or phrase comes between the particle “to” and the verb in an infinitive; considered poor construction by some. e.g: “He promised to never lie again”

مصدر گسسته: موقعیتی که یک کلمه یا عبارت بین حرف “to” و فعل در مصدر قرار می گیرد. برخی ساخت و ساز ضعیف تلقی می کنند. به عنوان مثال: “او قول داد که دیگر هرگز دروغ نگوید”

124. Standard English (S.E.): “normal” spelling, pronunciation and grammar that is used by educated native speakers of English.

انگلیسی استاندارد: املا، تلفظ و دستور زبان “عادی” که توسط افراد تحصیل کرده بومی انگلیسی استفاده می شود.

125. structure word: word that has no real meaning in a sentence, such as a pronoun or auxiliary verb. structure words are not normally stressed in speech. e.g: “Could you BRING my GLASSES because I’ve LEFT them at HOME”

کلمه ساختاری: کلمه ای که در یک جمله معنای واقعی ندارد، مانند ضمیر یا فعل کمکی. کلمات ساختاری معمولاً در گفتار دارای استرس نمی باشند. به عنوان مثال: “می‌توانی عینک‌ من را بیاوری، چون آنها را در خانه جا گذاشته‌ام.”

126. subject: one of the two main parts (subject and predicate) of a sentence; the subject is the part that is not the predicate; typically, the subject is the first noun phrase in a sentence and is what the rest of the sentence “is about”. e.g: “The rain water was dirty”, “Mary is beautiful”, “Who saw you?”

فاعل: یکی از دو جزء اصلی (نهاد و گزاره) جمله؛ فاعل بخشی است که گزاره نیست; به طور معمول، فاعل اولین عبارت اسمی در یک جمله است و همان چیزی است که بقیه جمله “در مورد آن است” به عنوان مثال: “آب باران کثیف بود”، “مریم زیباست”، “چه کسی تو را دید؟”

127. subjective case: case form of a pronoun indicating a subject. e.g: Did she tell you about her?

حالت فاعلی: شکل حالتی از ضمیر که موضوعی را نشان می دهد به عنوان مثال: آیا او درباره او به شما گفته است؟

128. subjunctive: fairly rare verb form typically used to talk about events that are not certain to happen, usually something that someone wants, hopes or imagines will happen; formed with BARE INFINITIVE (except past of “be”). e.g: “The President requests that John attend the meeting”.

وجه التزامی: فرم فعل نسبتاً کمیاب که معمولاً برای صحبت در مورد رویدادهایی استفاده می شود که وقوع آنها قطعی نیست، معمولاً چیزی که کسی می خواهد، امیدوار است یا تصور می کند اتفاق بیفتد. با BARE INFINITIVE تشکیل شده است (به جز گذشته “be”) به عنوان مثال: “رئیس جمهور درخواست می کند که جان در جلسه شرکت کند”

129. subordinate clause: another term for dependent clause.

جمله واره وابسته: عبارت دیگری برای بند وابسته.

📍 در قسمت زیر می توانید لیست بخش های مربوط به گرامر انگلیسی را مشاهده نمایید.

گرامر انگلیسی (1) – There is / There are

گرامر انگلیسی (2) – زمان حال ساده

گرامر انگلیسی (3) – ضمایر مفعولی

گرامر انگلیسی (4) – ضمایر اشاره

گرامر انگلیسی (5) – Too

گرامر انگلیسی (6) – Enough

گرامر انگلیسی (7) – فرم های ربط Wh

گرامر انگلیسی (8) – افعال کمکی

گرامر انگلیسی (9) _ 20 قانون گرامری مهم