فهرست کامل اصطلاحات گرامری انگلیسی + (جزوه PDF) - بخش 15

(اصطلاحات گرامری) Grammar Terms

66. non-defining relative clause: relative clause that adds information but is not completely necessary; set off from the sentence with a comma or commas. e.g.: “The boy, who had a chocolate bar in his hand, was still hungry”

عبارات موصولی غیر تعریف: عبارات موصولی که اطلاعاتی را اضافه می کند اما ضروری نیست. با کاما از جمله جدا می شود. به عنوان مثال: “پسر که یک تخته شکلات در دست داشت، هنوز گرسنه بود.”

67. non-gradable adjective: adjective that has a fixed quality or intensity and cannot be paired with a grading adverb . e.g.: freezing, boiling, pregnant.

صفت غیر قابل درجه بندی: صفتی که کیفیت یا شدت ثابتی دارد و نمی توان آن را با یک قید درجه بندی جفت کرد. به عنوان مثال: انجماد، جوشیدن، حاملگی.

68. non-restrictive relative clause: another term for non-defining relative clause.

جمله واره غیر لازم: اصطلاح دیگری برای عبارات موصولی غیر تعریف.

69. noun: part of speech that names a person, place, thing, quality, quantity or concept. e.g.: “The man is waiting”, “I was born in London“, “Is that your car?”, “Do you like music?”

اسم: بخشی از گفتار که یک شخص، مکان، چیز، کیفیت، کمیت یا مفهوم را نام می برد. به عنوان مثال: “مرد منتظر است”، “من در لندن به دنیا آمدم”، “این ماشین شماست؟”، “آیا موسیقی را دوست دارید؟”

70. noun clause: clause that takes the place of a noun and cannot stand on its own; often introduced with words such as “that, who or whoever”. e.g.: “What the president said was surprising”

جمله واره اسمی: جمله ای که جای اسم را می گیرد و نمی تواند به تنهایی استفاده شود. اغلب با کلماتی مانند “آن، چه کسی یا هر کسی” معرفی می شود. به عنوان مثال: “آنچه رئیس جمهور گفت تعجب آور بود”

بیشتر بخوانید : آموزش گرامر زبان انگلیسی (رایگان + PDF)

بیشتر بخوانید : 5 نکته مهم برای یادگیری گرامر انگلیسی

پیشنهادهای ویژه

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

71. noun phrase (NP): any word or group of words based on a noun or pronoun that can function in a sentence as a subject, object or prepositional object; can be one word or many words; can be very simple or very complex. e.g.: “She is nice”, “When is the meeting?”, “The car over there beside the lampost is mine”

عبارت اسمی: هر کلمه یا گروهی از کلمات مبتنی بر یک اسم یا ضمیر که بتواند در یک جمله به عنوان فاعل، مفعول یا مفعول اضافه عمل کند. می تواند یک کلمه یا چند کلمه باشد. می تواند بسیار ساده یا بسیار پیچیده باشد. به عنوان مثال: “او خوب است”، “جلسه کی است؟”، “ماشین آنجا در کنار تیر چراغ برق، مال من است”

72. number: change of word form indicating one person or thing (singular) or more than one person or thing (plural). e.g.: one dog/three dogs, she/they.

تعداد: تغییر شکل کلمه نشان دهنده یک شخص یا چیز (مفرد) یا بیش از یک شخص یا چیز (جمع). به عنوان مثال: یک سگ / سه سگ، او / آنها.

73. object: thing or person affected by the verb. e.g.: “The boy kicked the ball“, “We chose the house with the red door“.

مفعول: چیز یا شخص متاثر از فعل. به عنوان مثال: “پسر به توپ لگد زد”، “ما خانه با در قرمز را انتخاب کردیم”

74. objective case: case form of a pronoun indicating an object. e.g: “John married her“, “I gave it to him“.

حالت مفعولی: شکل حالت ضمیری که یک مفعول را نشان می دهد. به عنوان مثال: “جان با او ازدواج کرد”، “من آن را به او دادم”

75. part of speech: one of the classes into which words are divided according to their function in a sentence. e.g.: verb, noun, adjective

اجزای کلام در جمله: یکی از طبقاتی است که کلمات بر اساس عملکردشان در جمله به آن تقسیم می شوند. به عنوان مثال: فعل، اسم، صفت.

بیشتر بخوانید : معرفی 8 آزمون رایگان گرامر انگلیسی؛ با ذکر راهنمای منابع به روز!

76. participle: verb form that can be used as an adjective or a noun.

وجه وصفی: شکل فعل که می تواند به عنوان صفت یا اسم استفاده شود.

77. passive voice: one of two voices in English; an indirect form of expression in which the subject receives the action. e.g.: “Rice is eaten by many people”

جملات وجهی: یکی از دو جمله در انگلیسی؛ شکل غیرمستقیم بیان، که در آن فاعل عمل را دریافت می کند. به عنوان مثال: “برنج توسط بسیاری از مردم خورده می شود”

78. past tense: tense used to talk about an action, event or situation that occurred and was completed in the past. e.g.: “I lived in Paris for 10 years”, “Yesterday we saw a snake”

زمان گذشته: زمانی که برای صحبت در مورد یک عمل، رویداد یا موقعیتی که در گذشته رخ داده و تکمیل شده است، استفاده می شود. به عنوان مثال: “من 10 سال در پاریس زندگی کردم”، “دیروز ما یک مار دیدیم”

79. past continuous: tense often used to describe an interrupted action in the past; formed with WAS/WERE + VERB-ing. e.g.: “I was reading when you called”.

گذشته استمراری: زمانی که اغلب برای توصیف یک عمل منقطع در گذشته استفاده می شود. با WAS/WERE + VERB-ing تشکیل شده است. به عنوان مثال: “من داشتم (کتاب) می خواندم که زنگ زدی”.

80. past perfect: tense that refers to the past in the past; formed with HAD + VERB-ed. e.g.: “We had stopped the car”.

گذشته کامل: زمانی که به گذشته در گذشته اشاره دارد; از HAD + VERB-ed تشکیل شده است. به عنوان مثال: “ما ماشین را متوقف کرده بودیم”.

81. past perfect continuous: tense that refers to action that happened in the past and continued to a certain point in the past; formed with HAD BEEN + VERB-ing. e.g.: “I had been waiting for three hours when he arrived”.

گذشته کامل استمراری: زماني كه به عملي اطلاق مي شود كه در گذشته اتفاق افتاده و تا نقطه معيني در گذشته ادامه داشته است. از HAD BEEN + VERB-ing تشکیل شده است. به عنوان مثال: “من سه ساعت منتظر بودم که او آمد”.