آموزش انگلیسی تجاری و بازرگانی | Business English

اگر انگلیسی زبانی غیر بومی هستید که در یک محیط انگلیسی کار می کنید، یادگیری انگلیسی تجاری برای پیشرفت در حرفه شما ضروری است. در این مقاله نکات ارزشمندی برای بهبود مهارت های ارتباطی انگلیسی خود برای محل کار خواهید آموخت.

انگلیسی تجاری چیست؟ احتمالاً چندین بار اصطلاح “انگلیسی تجاری” را شنیده اید و هر بار احتمالاً از خود پرسیده اید که چه چیزی انگلیسی تجاری را با انگلیسی عمومی متفاوت می کند؟ به طور کلی، Business English نوعی از انگلیسی تخصصی است که در شرکت ها، امور مالی، تجارت بین المللی، بانکداری و … استفاده می شود. یادگیری زبان انگلیسی تجاری و یا بازرگانی به شما کمک می‌کند تا در محیط‌های مختلف تجاری مانند جلسات، ایمیل‌ها، فروش یا مذاکرات به طور موثر بتوانید ارتباط برقرار کنید.

پیشنهادهای ویژه

تجارت جهانی به زبان انگلیسی صحبت می کند.

چه بخواهید چه نخواهید، زبان انگلیسی اکنون زبان جهانی برای تجارت است^(منبع). شرکت‌ های چند ملیتی بیشتر زبان انگلیسی را به عنوان زبان مشترک شرکتی استفاده می کنند.
یک زبان مشترک در شرکت های تجاری تنها یک ایده ی خوب نیست، بلکه یک ضرورت است. چه برای یک شرکت آمریکایی که در خارج از کشور فعالیت می کند، یا یک شرکت فرانسوی که بر مشتریان داخلی متمرکز است، استفاده از این زبان ضروری است. تصور کنید که گروهی از فروشندگان از دفتر مرکزی یک شرکت در پاریس برای یک جلسه گرد هم می آیند. چرا انگلیسی صحبت کردن شما و آنها باید مهم باشد؟ زیرا کارمندان و یا افرادی که در آن جلسه حضور دارند، اگر نتوانند با هم ارتباط برقرار کنند، پس در نتیجه نمی توانند معامله ای را به سرانجام برسانند. این یک زنگ بیدار باش و تکان دهنده است. پس شرکت های تجاری باید حتما یک زبان مشترک را داشته باشند.

زبان انگلیسی سریع‌ ترین زبان در تاریخ بشریت است که در سطح مفیدی توسط حدود 1.75 میلیارد نفر در سراسر جهان صحبت می‌شود که می توان گفت از هر چهار نفر در دنیا یک نفر به زبان انگلیسی صحبت می کند. نزدیک به 385 میلیون نفر در کشورهایی مانند ایالات متحده و استرالیا، زبان مادری آنها انگلیسی است؛ حدود یک میلیارد در کشورهای مستعمره سابق مانند هند و نیجریه، و میلیون ها نفر در سراسر جهان که آن را به عنوان زبان دوم مطالعه کرده اند، به زبان انگلیسی صحبت می کنند. تخمین زده می شود که 565 میلیون نفر از زبان انگلیسی در استفاده از اینترنت استفاده می کنند.

مزایای “انگلیسی سازی” قابل توجه است. شرکت های نسبتا کمی به طور سیستماتیک یک سیاست انگلیسی زبان را با نتایج پایدار اجرا کرده اند.

چرا انگلیسی تجاری مهم است؟

انتخاب های استخدامی، دیگر محدود به جغرافیا نیست. مدیران پروژه، تیم هایی از راه دور که پر از استعدادهای جهانی هستند، راه اندازی می کنند. همچنین تیم های چند فرهنگی، جلسات مجازی را در سراسر دنیا برگزار می کنند. ارتباط قوی و تاثیر گذار برای موفقیت در تجارت های بین المللی ضروری است و انگلیسی اکنون زبان جهانی برای تجارت و کسب و کار است. همه ما می دانیم که زبان انگلیسی به زبان ارتباطات جهانی، نوآوری و تجارت تبدیل شده است. اکثر شرکت‌ها در سراسر جهان در حال ایجاد زبان انگلیسی به عنوان زبان مشترک برای تجارت خود هستند، چه در ارتباطات داخلی و چه خارجی!

در سال 2012، Harvard Business Review گزارش داده بود که شرکت هایی مانند نوکیا، رنو و SAP، قبلاً انگلیسی را به عنوان زبان مشترک شرکتی خود اجباری کرده بودند. اما آیا شرکت‌ها با وجود اینکه در کشورهای غیر انگلیسی زبان مستقر هستند، می‌خواهند فقط به زبان انگلیسی مسلط شوند؟ به نظر می رسد، انگلیسی زبانی است که هر ناممکنی را ممکن می کند.

با برقراری ارتباط به یک زبان خاص و بین المللی، همه اسناد و مدارک بدون توجه به محل کار کارمند و بدون نیاز به ترجمه آن در دسترس همه افراد شرکت قرار می گیرد. مدیران در هند می توانند با همکاران در آلمان ارتباط برقرار کنند و می توانند به طور یکپارچه با یکدیگر همکاری کنند. فروشندگان می توانند به مشتریان خارج از کشور دسترسی داشته باشند. زبان انگلیسی دیگر فقط خوب نیست، بلکه اکنون به یک امر ضروری تبدیل شده است.

چالش های انگلیسی تجاری

آیا تا به حال خود را در هر یک از موقعیت های زیر پیدا کرده اید؟

• من نمی توانم تمام ایده هایی را که دارم به طور واضح و دقیق بیان کنم (ارتباط ناموفق)
• من اشتباه متوجه شدم آنها ناراحت شدند، اما من قصد توهین نداشتم. (موانع فرهنگی)
• صحبت کردن با تلفن من را مضطرب می کند. من جرات ندارم در جلسات صحبت کنم (عدم اعتماد به نفس)
• من بعضی از لهجه ها را نمی فهمم یا آنها تلفظ من را نمی فهمند (لهجه و تلفظ)
• درک تمام افعال زبانی و اصطلاحی شرکتی برای من سخت است. (واژگان خاص کسب و کار)

اغلب زبان آموزان برای مدت طولانی شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کنند، اما در واقع قصد آنها یادگیری برقراری ارتباط حرفه‌ای با دیگران است. آنها می توانند متون را به راحتی درک کنند، اما زمانی که مجبورند در موقعیت های انگلیسی تجاری روزمره با همکاران و مشتریان ارتباط برقرار کنند، با موانع مختلفی روبرو می شوند. ارتباط ناموفق، موانع فرهنگی، عدم اعتماد به نفس، لهجه و تلفظ، و فقدان واژگان خاص کسب و کار، برخی از رایج ترین چالش هایی هستند که زبان آموزان در هنگام نیاز به برقراری ارتباط به زبان انگلیسی تجاری با آن مواجه می شوند. در بخش بعدی، ما به برخی از قوی‌ترین نکات برای تقویت مهارت‌های ارتباطی شما برای کسب و کار اشاره خواهیم کرد.

معرفی و دانلود منابع برای آموزش انگلیسی تجاری و بازرگانی

در اینجا چند مجموعه برای یادگیری زبان انگلیسی در محیط تجارت و بازرگانی برای دانلود گذاشته ایم. این مجموعه ها شامل کتابهای الکترونیکی PDF و نیز فیلم های آموزشی می شوند.

بیشتر بخوانید :

• دانلود مجموعه Market Leader
• دانلود مجموعه Business Result
• دانلود مجموعه Intelligent Business
• دانلود فایل پی دی اف آموزش افعال ترکیبی برای محیط تجاری
• دانلود PDF آموزش انگلیسی تجاری Plain English At Work

فیلم های آموزش انگلیسی تجاری (BusinessPod)

لیست پستهای آموزشی موجود در سایت

پیشنهادهای ویژه

14 قانون ساده که شما را به یک ارتباط برقرار کننده بهتر تبدیل می کند.

یک لحظه به تمام مکالماتی که به نظرتان بسیار جالب بود و هنوز به یاد دارید فکر کنید. آیا مکالمات قبلی تان چیز مشترکی دارند؟ چگونه می توانید با تبدیل شدن به یک ارتباط برقرار کننده بهتر، مکالمات عالی تری نسبت به قبل داشته باشید؟ پاسخ تمام سوالات خود را می توانید در این بخش ببینید.

محققان با بیش از یک دهه کار و همچنین مطالعه بر روی ارتباطات بین فرهنگ و روانشناسی، و خواندن تمام مقالاتی که در مورد بهبود مهارت های ارتباطی است، این 14 قانون برتر (ساده اما بسیار موثر) را ارائه داده اند که شما را به یک ارتباط برقرار کننده بهتر تبدیل می کند.

بیشتر گوش کن، کمتر حرف بزن!

Stephen R. Covey، نویسنده کتاب 7 عادت افراد بسیار مؤثر، گفت: «بیشتر مردم به قصد درک کردن گوش نمی دهند. آنها تنها به قصد پاسخ دادن گوش می دهند.» و ما همیشه این کار را انجام می‌دهیم، تنها با هدف جمع‌آوری پاسخی منطقی به حرف‌ های مردم گوش می‌دهیم. ما بیشتر وقت خود را صرف فکر کردن در مورد پاسخ خود می کنیم تا اینکه فعالانه به آنچه دیگران می گویند گوش دهیم. این باعث می‌شود تا حدی گوش کنیم و نتیجه این است که بسیاری از اطلاعات بالقوه ارزشمند را از دست می‌دهیم.

در محیط کاری یا شرکتی، بسیاری بر این باورند که کسانی که با صدای بلند صحبت می کنند، برنده روز هستند. با این حال، رهبرانی هستند که می دانند چه زمانی باید دهان خود را ببندند و گوش دهند، زیرا اینگونه شانس بیشتری برای شنیده شدن، باور و پیروی دارند. پس در نتیجه، ابتدا با دقت گوش کنید و تنها زمانی که صحبت های طرف مقابل تمام شد، شروع کنید به این فکر کنید که خودتان چه بگویید.

حضور کامل داشته باشید.

چند بار در یک مکالمه وانمود کرده اید که گوش می دهید، اما در واقع به لیست خریدتان فکر می کنید؟ و یا وقتی متوجه می‌ شوید که طرف مقابل، در حالی که شما با او صحبت می‌کنید این کار را می‌کند، چقدر حواس‌تان پرت می‌شود؟ هیچ کس این را دوست ندارد. با این حال، وقتی می دانیم زمانی که کسی صحبت می کند، دوست دارد اطرافیان به صحبت های او توجه کنند و به او گوش دهند، پس چرا همیشه این کار را انجام ندهیم؟ زیرا تمرکز کردن کمی سخت است و حواس‌ پرتی راحت‌ تر است.

توجه داشته باشید که حضور کامل تنها به معنای کنار گذاشتن تلفن نیست. حضور کامل یعنی تمرکز روی مکالمه و فقط روی مکالمه! از نگاه کردن به آنچه در پس‌ زمینه اتفاق می‌افتد یا آن شخص بامزه‌ ای که به‌ تازگی وارد اتاق شده است، دست بردارید. سعی نکنید از همه چیزهایی که در اتاق می‌گذرد بدانید و کاملاً برای گوش دادن حضور داشته باشید.

یک جور باشید، اما تکراری نباشید.

اینکه با ایده‌ های خود سازگار و ثابت باشید بسیار اهمیت دارد، و تکنیک بازنویسی (گفتن یک چیز به روش‌های مختلف) هم عالی است تا مطمئن شوید که هدف شما به نتیجه می‌رسد. با این حال، شما همچنین این خطر را هم دارید که خود محور و تکراری به نظر برسید. که باعث می شود مخاطبان شما خسته شوند و دیگر نخواهند مکالمه خود را با شما را ادامه دهند که شما هم قطعا این را نمی خواهید. شما می خواهید گفتگوی دلپذیری داشته باشید و امیدوار باشید که دیگران نیز همینطور فکر کنند. بنابراین زیاد تکذاذی نباشید و در طول مکالمه به آنها اطلاعات جدید بدهید تا علاقه مند شوند. روی مهارت های ارتباطی خود با یک معلم متخصص کار کنید.

با مردم به طور موثر صحبت کنید!

صحبت کردن بسیار عالی است. به اشتراک گذاشتن ایده های خود فوق العاده است. مرز بین قاطع بودن و یا مغرور به نظر رسیدن می تواند خیلی خوب باشد. نظر خود را بیان کنید، ایده های خود را به اشتراک بگذارید، اما همچنان به آنچه دیگران می گویند، گوش دهید. با ذهنی باز وارد یک مکالمه شوید، آماده یادگیری باشید و دیدگاه های جدید را در نظر بگیرید. به هر حال، یک مکالمه مبتنی بر تعامل است، فقط به هر دو صورت (صحبت کردن و گوش دادن) کار می کند. در غیر این صورت، آن را مکالمه خطاب نکنید.

از صدای خود عاقلانه استفاده کنید.

گاهی اوقات تنها این صحبت کردن نیست که مخاطب را متوجه منظور شما می کند، بلکه نحوه بیان شماست. هر چه صدای شما موزیکال و ریتمیک تر باشد، واضح تر و به یاد ماندنی تر خواهد بود. Julian Treasure در TED Talk در مورد چگونه صحبت کنیم تا مردم علاقه مند به شنیدن شوند، به طور خلاصه در مورد مفاهیمی مانند پیش دانگ صدا، طنین صدا، سبک صدا، سرعت، زیر و بم و حجم صدا صحبت می کند. صحبت بسیار جالب و جذابی است، اما در اینجا چند نکته کلیدی مهم را آورده ایم:

• صداهای پایین تر و عمیق، قدرت و اقتدار را منتقل می کنند.
• ما صداهای غنی، روان و گرم را ترجیح می دهیم.
• گوش دادن به صداهای یکنواخت خسته کننده است.
• لحن، ریتم و استرس کلمات مهم هستند.
• ما با گفتن چیزی خیلی سریع و با صدای بلند هیجان زده می شویم.
• همچنین می‌توانیم برای تاکید، صدای خود را آهسته و کم کنیم.
• سکوت طلاست و می تواند بسیار قدرتمند باشد. اگر جایی کلمه یا لغتی را فراموش کردید، به جای اممم یا هوممم گفتن می توانید تنها سکوت کنید.

از همه این ابزارها و ترفندها عاقلانه استفاده کنید و مردم را فوراً به آنچه می خواهید بگویید، علاقه مند کنید.

به مخاطب خود توجه کنید.

همدلی یک مهارت فوق‌العاده است و ما دوست داریم وقتی که کسی نیاز به صحبت دارد، او را همراهی کنیم. اما وقتی مشکلی را به شما می‌گویند، استفاده از کلمه «من هم» کمکی نمی‌کند. منظور این است که وقتی در مورد حال بد دوستتان می شنوید، آنها نیازی به شنیدن حال بد شما ندارند. مشکلات هر شخصی منحصر به فرد است. به جای اینکه خود را با آنها مقایسه کنید، فقط گوش کنید و روی موقعیت آنها تمرکز کنید. سعی کنید تنها به صحبت هایش گوش دهید و او را درک کنید.

صادق باشید.

از میان تمام مکالمات به یاد ماندنی که داشته اید، اگر نگوییم همه، احتمالاً اکثر آنها، یک چیز مشترک دارند: شما با آن شخص ارتباط برقرار کرده اید! این یکی از قوانین طلایی برای گفتگوهای معنادار و عالی است: برقراری ارتباط. و امکان برقراری ارتباط در سطح احساسی وجود دارد، حتی اگر به نظر می رسد که هیچ وجه مشترکی ندارید. چگونه؟ از طریق صداقت! شفاف باشید، دروغ نگویید، وانمود نکنید که چیزهایی را می دانید که نمی دانید. زمانی که شما در صحبت کردن صادق و رو راست باشید، مخاطب جذب گفتگو با شما خواهد شد.

سوالات را با پایان باز بپرسید.

روزنامه نگار شوید و سوالات بیشتری بپرسید! چرا؟ چند دلیل مهم وجود دارد: دوست داشته شدن شما را افزایش می دهد، شما را باهوش تر نشان می دهد و احتمالا چیز جدیدی یاد خواهید گرفت. سوالات خود را با اینها شروع کنید: چه، چه زمانی، کجا، چه کسی، چرا و چگونه. اینها سؤالات باز هستند و در روزنامه نگاری برای جمع آوری اطلاعات از آنها استفاده می شود. اگر سوال را طوری بپرسید که جوابش بله/خیر باشد، مخاطب را محکوم می‌کنید که موضوع را سریع تمام کند. اما شروع یک سوال با یکی از موارد بالا که گفته شد، باعث می‌شود که مخاطبان کمی مکث کنند و به این فکر کنند که چه چیزی بگویند. به عنوان مثال، اگر از آنها بپرسید “آیا برنامه را دوست داشتید؟”، تقریباً آنها را مجبور می کنید که بله یا خیر بگویند. در حالی که “نظر شما در مورد این برنامه چیست؟” آنها را تشویق می کند تا پاسخ مفصل تری (و احتمالاً جالب تر) ارائه دهند. سوال بپرسید و بیاموزید که چگونه در جلسات، با اعتماد به نفس صحبت کنید و واقعاً به برقراری ارتباط و مکالمه علاقه مند باشید.

پیشنهادهای ویژه

مکالمه را به جریان بیندازید.

آیا تا به حال مصاحبه ای را تماشا کرده اید که در آن مصاحبه کننده سؤالی را مطرح کند که کاملاً غیر مرتبط با پاسخ قبلی است یا قبلاً به آن پاسخ داده شده است؟ این افتضاح به نظر می رسد و جذابیت مصاحبه را از بین می برد. این شرایط زمانی اتفاق می افتد که ما آنقدر در سوالات خودمان غرق هستیم که به پاسخ مخاطب گوش نمی دهیم. بنابراین، زمان برقراری ارتباط باید حواستان کاملا به مخاطبتان باشد و مکالمه را به جریان بیندازید.

توضیحات اضافه ندهید.

اطلاعات غیر ضروری را نیاز نیست در صحبت های خود بیان کنید، مگر اینکه طرف مقابل واقعاً از جزئیات سود ببرد. توضیحات فوق جامع با انواع داده ها خسته کننده هستند و مردم معمولاً اهمیتی نمی دهند. از زمانی که برای صحبت به شما داده می شود تا قبل از اینکه دیگران علاقه خود را از دست بدهند، بهترین استفاده را ببرید و مستقیماً به سر اصل مطلب بروید. استفاده از اعداد و ارقام می توانند گاهی جالب باشند. اما اشتباه نکنید، فقط در صورتی که به طور طبیعی با صحبت شما تطابق داشته باشند و نیازی نباشد برای به خاطر سپردن آنها تلاش کنید و صحبت خود را متوقف کنید.

از صدای فعال استفاده کنید.

برای تاثیر و وضوح بیشتر از صدای فعال استفاده کنید. به طور خلاصه، صدای منفعل یک ساختار دستوری است که در آن مفعول به فاعل تبدیل می شود.

• منفعل: اشتباهی رخ داده است.
• فعال: ما اشتباه کردیم.

این فرم دستوری صحیح است و اغلب زمانی استفاده می شود که می خواهید موضوع را حذف کنید. اما با این وجود، هنگامی که در صحبت کردن استفاده می‌شود، به نظر ضعفی در جمله وجود دارد. در عوض از صدای فعال برای انتقال پیام قوی تر، مستقیم تر و در نهایت واضح تر استفاده کنید.

ساده و روان صحبت کنید.

به نظر می رسد سادگی همیشه یک قانون طلایی است. حتی زمانی که ایده‌ های پیچیده را به اشتراک می‌گذارید، سعی کنید اصطلاحات را ساده کنید، مگر اینکه کلمه یا اصطلاح رایجی باشد که همه افراد آن را می‌دانند. هنگامی که در حال گفتگو هستید، از کلمات قلمبه سلمبه که به ندرت کسی آن را درک می کند اجتناب کنید.

شفاف و روشن صحبت کنید.

وضوح و روشنی کلید موفقیت در برقراری ارتباط است. ابتدا بدانید که می خواهید در مورد چه چیزی صحبت کنید، و سپس سعی کنید آن را به روشن ترین شکل بیان کنید. مخاطبان از مبهم نبودن شما قدردانی خواهند کرد. اگر آنها بتوانند به وضوح منظور شما را درک کنند، احساس راحتی بیشتری خواهند کرد و کل مکالمه جریان خواهد داشت.

مختصر صحبت کنید.

هیچ کس دوست ندارد به مدت 40 دقیقه به صحبت های کسی گوش دهد تا زمانی که او حرفش را تمام کند تا بتواند دوباره احساس کند که او هم می تواند حالا صحبت کند. پاسخ های یک کلمه ای ندهید، اما به یاد داشته باشید که این یک تعامل است و هر دو طرف باید به نوبت نسبتاً کوتاهی صحبت کنند. Celeste Headlee نیز در TED Talk، درباره برخی از این نکات صحبت می کند و به موضوع اختصار اشاره می کند.

10 نکته برای بهبود مهارت های انگلیسی کسب و کار

زندگی باید بر پایه ی اولویت ها باشد. مهم نیست که شما در روز چقدر مشغله دارید، شما باید هر روز دندان های خود را مسواک بزنید، سر کار بروید و چیزی بخورید. ممکن است سه دقیقه کامل را صرف مسواک زدن نکنید. ممکن است بهترین هفته کاری را نداشته باشید یا سالم ترین وعده های غذایی را نخورید، اما قطعا این این وظایف ضروری را انجام می دهید.

این روشی است که شما باید به یادگیری یک زبان جدید نزدیک شوید. انتظار برای یک زمان مناسب، برای یادگیری زبان بی فایده و البته غیر واقعی است. در عوض باید وقتی سرتان شلوغ است، حتی به دنبال کوچکترین راه برای گنجاندن تمرین انگلیسی در برنامه روزانه خود باشید. برای اینکه در این مسیر پیش بروید و موفق شوید، ما چند راهکار عالی برای کمک به شما جمع آوری کرده ایم.

اولویت بندی کنید.

شما نمی توانید تمام عبارات تجاری را به یکباره یاد بگیرید. آنچه را که به آن در حال حاضر نیاز دارید انتخاب کنید و شروع به یادگیری دقیق و کامل آنها کنید. فهرستی تهیه کنید که در آنها به مکالمات انگلیسی، مکالمات تلفنی، نوشتن ایمیل، مذاکرات، ارائه سخنرانی، درک کنفرانس یا ارتباط با همکارانتان نیاز دارید. اهداف خود را تعیین کنید که زبان انگلیسی را برای چه موقعیتی می خواهید استفاده کنید، سپس می توانید رایج ترین عباراتی را که افراد بومی در آن موقعیت ها استفاده می کنند جمع آوری کنید. نگران به خاطر سپردن تمام عبارات به صورت یکجا نباشید. با یک یا دو مورد از لغات و عبارات تجارت انگلیسی شروع کنید و همانطور که اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید، آن را تقویت کنید. اگر مایل به گذراندن دوره های انگلیسی تجاری و بازرگانی هستید، حتما با مربی یا معلم خود صحبت کنید و اولویت های خود را مشخص کنید.

منابعی را انتخاب کنید که برای شما مناسب است.

همه ما سبک ها و برنامه های یادگیری متفاوتی داریم. آیا شما فردی هستید که بیشتر دوست دارید از طریق تماشا کردن مجموعه های تصویری زبان انگلیسی را یاد بگیرید یا ترجیح می دهید مطالب را بخوانید؟ آیا برای یادگیری و تمرین زبان به راحتی زمان می گذارید یا به سختی می توانید چند دقیقه در روز را به تمرین زبان اختصاص دهید؟ به ویژگی های خاص خود فکر کنید و سپس منابع مناسب را برای خود انتخاب کنید.

زمان استراحت خود را به فرصت های یادگیری زبان تبدیل کنید. اگر فقط از طریق تماشای فیلم و سریال دوست دارید زبان انگلیسی خود را تمرین کنید، سریال هایی را تماشا کنید که در یک محیط تجاری جریان دارند. بهترین انتخاب‌ و پیشنهاد ما به شما، Suits و Succession برای لحن جدی‌ تر و Silicon Valley و The Office اگر به دنبال فیلم کمدی و خنده‌ دار هستید.

برای یادگیری زبان انگلیسی می توانید از همین امروز شروع کنید. وقتی به خانه رسیدید، فیلم یا سریالی را انتخاب کنید و آن را با دقت تماشا کنید. حتماً آن را به زبان انگلیسی تماشا کنید. ژانر یا محتوای فیلم اصلا مهم نیست که چه باشد، مهم این است که شما فیلمی را به زبان انگلیسی تماشا کنید، حتی اگر صرفاً برای استراحت باشد.

آماده شوید.

اگر صحبت کردن و گوش دادن دشوار به نظر می رسد به این دلیل است که آنها زنده هستند. در واقع آنها اجرایی هستند که (در بخش گوش دادن) اگر زمانی کلمه ای را متوجه نشدیم، دیگر نمی توانیم به عقب برگردیم. یا (در بخش صحبت کردن) ما دیگر نمی توانیم آن جمله ای را که با گرامر ضعیف و یا اشتباه گفتیم، حذف کنیم. این می تواند کمی دلهره آور باشد، به خصوص اگر در یک جلسه مهم هستید.

برای خودت بنویس. برای غلبه بر این چالش، از قبل آماده شوید. برای خود سناریویی ایجاد کنید و آنچه را که می توانید در آن موقعیت ها بگویید، بنویسید. به عنوان مثال، وانمود کنید که می خواهید ایده ای را برای مدیر خود مطرح کنید. آن را بنویسید و تمرین کنید. به این ترتیب، می توانید ایده های خود را به راحتی و با اطمینان در زمانی که لحظه ای فرا می رسد، ارائه دهید. اکثر مکالمات، یک مسیر قابل پیش بینی با چند تغییر را طی می کنند. آن تغییرات و پاسخ های مناسب را در نوشته های خود بگنجانید. هر بار که در موقعیت های انگلیسی تجاری روزمره خود قرار می گیرید و با عبارات یا سناریوهای جدیدی روبرو می شوید، می توانید آنها را به نوشته های خود اضافه کنید.

خونسرد باشید!

هنگام صحبت کردن به زبان خارجی، اضطراب بزرگترین دشمن شماست. وقتی می نویسیم، می توانیم وقت بگذاریم و به کلماتی که می خواهیم بنویسیم، فکر کنیم. می توانیم از فرهنگ لغت استفاده کنیم یا از کسی کمک بخواهیم. اما در صحبت کردن (Speaking) و گوش دادن (Listening)، زمانی برای فکر کردن وجود ندارد و این اغلب باعث اضطراب می شود. همین باعث می شود که شما اعتماد به نفس خود را از دست بدهید، و بدتر از آنچه که می خواهید صحبت کنید (یا متوجه شوید). محل کار همیشه آرام‌ترین مکان نیست و انگلیسی تجاری گاهی اوقات می‌تواند دلهره‌آور باشد.

اولین قدم این است که از وسواس در مورد جزئیات دست بردارید. زیاد نگران اشتباهات کوچک نباشید. اگر حین صحبت کردن کلمه خاصی را فراموش کردید، سعی کنید از کلمه ی دیگری به جای آن استفاده کنید یا آن را با کلمات دیگری توضیح دهید. اگر متوجه شدید که از حرف اضافه اشتباه استفاده کرده اید، از جمله “اوه، منظورم [حرف اضافه صحیح را قرار دهید]” را به کار ببرید و به صحبت کردن خود ادامه دهید. خیلی سریع صحبت نکنید و به یاد داشته باشید که اولویت شما این است که ابتدا خودتان متوجه گفته های خودتان شوید، نه کامل کردن هر چیزی که می‌گویید. هنگامی که به یک سطح مناسبی از مکالمه رسیدید، آن موقع دیگر می توانید به سمت دقیق تر شدن حرکت کنید. همچنین اگر چیزی را متوجه نشدید، از آنها بخواهید که دوباره برایتان توضیح دهند.

شما این را باید بدانید که حتی انگلیسی زبانان بومی هم به طور کامل انگلیسی صحبت نمی کنند و قطعا ممکن است دچار اشتباهاتی حین صحبت کردن یا شنیدن شوند.

تمرین کنید.

یکی از دلایل اصلی که شما در صحبت کردن به زبان انگلیسی 100% اعتماد به نفس ندارید، ممکن است این باشد که به اندازه کافی صحبت نکرده اید. آیا تنها با خواندن کتاب دستور آشپزی، آشپزی کردن را یاد می گیرید؟ احتمالا نه. شما به احتمال زیاد با آشپزی و سوزاندن چند ظرف، استفاده بیش از حد نمک و بهم ریختن آشپزخانه، غذا درست کردن را یاد خواهید گرفت. در مورد انگلیسی تجاری هم همینطور است! ما باید گاهی وارد آشپزخانه شویم و کمی از غذاها را بسوزانیم یا شور کنیم. منظورم این است که هر زمان که فرصت داشتید تمرین کنید، از اشتباه کردن نترسید، و زیاد نگران این نباشید که حتما باید بار اول یاد بگیرید.

در مدرسه یا آموزشگاه ها بیشتر وقت خود را صرف خواندن و نوشتن می کنیم و زمان زیادی را صرف صحبت کردن نمی کنیم. روش‌های تدریس سنتی بیش از حد بر کتاب‌ ها و بسیار کم بر موقعیت‌های زندگی واقعی تمرکز می‌کنند. آنچه شما نیاز دارید این است که تا حد امکان به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید. افرادی را پیدا کنید که بتوانید با آنها به زبان انگلیسی صحبت کنید و به نحوه صحبت کردن آنها توجه کنید. از برنامه های مجازی برای صحبت کردن با انگلیسی زبانان بومی استفاده کنید، در جلسات کاری صحبت کنید، افکار خود را حین صحبت کردن سازماندهی کنید، از Meetup برای پیدا کردن افراد علاقه مند به صحبت کردن در مورد موضوعات تجاری بازرگانی استفاده کنید و … می بینید گزینه ها بی پایان هستند.

اگر قصد دارید مهارت های انگلیسی تجاری خود را به سطح بالاتری ارتقا دهید، در نظر داشته باشید که بهتر است در دوره ای همراه با مربیان ماهر شرکت کنید. به یاد داشته باشید، یادگیری زبان از طریق صحبت کردن به صورت متوالی و پی در پی، مؤثرترین راه برای درک چگونگی عملکرد یک زبان و فرهنگ آن است.

پیشنهادهای ویژه

به انگلیسی فکر کنید.

چت کردن با یک انگلیسی زبان مادری راهی موثر برای تمرین زبان و یادگیری عبارات جدید است. اما اگر شریک مکالمه ای نداشته باشید، چه؟ ساده ترین راه حل برای نداشتن شریک زبان این است که خود را شریک زبان خود کنید. فقط با خودت حرف بزن! ممکن است کمی ناخوشایند به نظر برسد، اما نیازی نیست کسی بداند. نقش دو نفر را بازی کنید، از خودتان سؤال کنید و سپس به آن سوالات پاسخ بدهید. این یک راه مفید برای شناسایی نقاط ضعف شماست. برخی از زبان آموزان در پاسخ به سوالات عالی هستند اما با پرسیدن آنها مشکل دارند یا برعکس.

اگر فکر می کنید که صحبت کردن با خودتان هیچ فایده ای ندارد، باید بگویم که در واقع صحبت کردن با خودتان مزایای انگیزشی و آموزشی دارد. تا جایی که می توانید به راحتی به زبان انگلیسی فکر کنید. خواهید دید که چقدر این برای اهداف یادگیری زبان و برای کاهش استرس شما مفید است. فکر کردن به زبان انگلیسی به دلایل واضحی مفید است. شما باید حافظه خود را برای انواع افعال، صفت ها و اسم ها جستجو کنید. مزیت روانشناختی این است که شما مجبور می شوید افکار خود را اولویت بندی کنید، افکار استرس زا را کاهش دهید و از نظر ذهنی با هر موضوع یکی یکی مقابله کنید.

زبان انگلیسی را در متن یاد بگیرید.

ما باید چیزی را که یاد می گیریم، معنا کنیم. اگر تمام لغات دیکشنری را یاد بگیرید، آیا می دانید که چگونه باید با آن لغات صحبت کرد؟ احتمالا نه. به این دلیل است که شما باید بدانید کلمات چگونه به هم متصل می شوند، چگونه می توانید آنها را به هم پیوند دهید و چه ترکیب هایی معمولاً با هم استفاده می شوند. وقتی کلمه جدیدی می شنوید یا می خوانید، به متن توجه کنید.

• در چه موقعیتی استفاده می شود؟
• عبارتی که لغت در آن ظاهر می شود، چیست؟
• آیا آنها یک نظم و ترتیب خاصی دارند؟

جمله ها و متن ها ترکیبی از کلمات هستند که معمولاً با هم ترکیب می شوند. اگر به اینها تسلط داشته باشید، به اینکه شبیه یک بومی زبان باشید، بسیار نزدیکتر خواهید شد.

به جای یادگیری فهرستی از کلمات بدون متن، سعی کنید واژگان را در یک جمله برای یک موقعیت خاص یاد بگیرید. عبارات یا جمله های کوتاه، آسان‌ تر و سریع‌ تر به خاطر سپرده می‌شوند و دیگران صحبت های شما را بهتر درک می‌کنند (در نتیجه میزان موفقیت بالاتری خواهید داشت).

سخنرانی ها را با صدای بلند بخوانید.

نمادین ترین سخنرانی ها، هم به خاطر کلام و هم به خاطر ارائه شان مشهور هستند. آهنگ کلام گوینده و سبک و ریتم سخنران چیزی است که به یک سخنرانی قدرت می دهد. به سخنرانی‌های معروف آنلاین گوش دهید (مخصوصاً سخنرانی‌هایی که توسط تاجران معروف، مانند Warren Buffet یا Sheryl Sandberg ارائه می‌شوند). متن سخنرانی ها را پرینت بگیرید و با صدای بلند آنها را تمرین کنید.

این تمرین به یادگیری مهارت های مختلف شما کمک می کند. شما کلمات جدید را یاد می گیرید، تلفظ خود را تمرین می کنید و مهارت های سخنرانی خود را در جمع بهبود می بخشید.

همچنین ممکن است بخواهید مهارت های سخنرانی خود را فراتر ببرید، در این صورت می توانید از تکنیک Shadowing استفاده کنید. Shadowing یک تکنیک بسیار قدرتمند برای بهبود زبان انگلیسی تجاری شماست. این تکنیک، شامل تکرار یک قطعه ای از فایل صوتی انگلیسی در حین گوش دادن به آن است. باید در اسرع وقت بعد از سخنران تکرار کنید. اجازه ندهید گوینده جمله را تمام کند و سعی کنید تقریباً همزمان صحبت کنید. این دقیقا شبیه زمانی است که با آهنگ مورد علاقه خود می خوانید! اگر متن فایل صوتی را داشته باشید، بسیار ساده تر است، زیرا می توانید همزمان با گوش دادن آن را بخوانید. اگر تمام چیزهایی را که می گویید متوجه نمی شوید، نگران نباشید؛ این فقط تقلید تلفظ بومی زبان انگلیسی است. این به شما کمک می کند تا تلفظ، ریتم، لحن و همچنین مهارت شنیداری خود را بهبود بخشید. هنگامی که بر این امر مسلط شدید، اعتماد به نفس شما بالا و بالاتر خواهد رفت.

عناوین اخبار را به زبان انگلیسی بخوانید.

اکثر مردم به سرعت، اخبار برتر را به صورت روزانه مرور می کنند. اگر انگلیسی زبان دوم شماست، بررسی کل مقالات خبری چندان آسان نخواهد بود. از آنجایی که می‌خواهید به سرعت از اخبار روز مطلع شوید (و وقت ندارید یک پاراگراف کامل را ترجمه کنید)، یک سایت خبری انگلیسی زبان پیدا کنید و تنها سرفصل‌ ها را بخوانید. با یادگیری بسیاری از اسم ها و افعال مفید، متوجه خواهید شد که در دنیا چه اتفاقی می افتد.

هر روز یک عبارت جدید یاد بگیرید.

اگر می خواهید مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید، هر روز مدتی را به یادگیری عبارات جدید اختصاص دهید. حساب‌ های رسانه‌ های اجتماعی را دنبال کنید که اغلب نکات واژگانی را به اشتراک می‌گذارند، به پادکست های مفید که در |آن از عبارات تجاری استفاده شده است، گوش دهید. سپس، سعی کنید در اسرع وقت از آن عبارات استفاده کنید تا مطمئن شوید که آن را یاد گرفته اید.

شاید ناامید کننده ترین بخش مکالمه به زبان دوم، ناتوانی در درک معنای مورد نظر یک جمله باشد، حتی اگر همه کلمات آن جمله را بدانید. اینگونه جملات یا عبارات، اصطلاحات نامیده می شوند و هیچ میانبری برای یادگیری آنها وجود ندارد. فقط باید آنها را به صورت دقیق و کامل حفظ کنید و به خاطر بسپارید!

چرا فقط زبان انگلیسی؟

شکی وجود ندارد که چند زبانی ناکارآمد است و می تواند از شکل گیری معامله های مهم جلوگیری کند و مانع دستیابی به اهداف کلیدی شود. برای اینکه در شرکت های تجاری معامله های مهم انجام شود، نیاز است که هماهنگی دقیق وظایف با مشتریان و شرکا در سراسر جهان صورت گیرد. حرکت شرکت ها به سمت زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی تجارت بدون توجه به اینکه دفتر مرکزی شرکت ها در کجا قرار دارد، رسیدن به اهدافشان را تسریع کرده است. سه دلیل اصلی حرکت به سمت زبان انگلیسی که به عنوان یک استاندارد شرکتی شناخته می شود:

فشار رقابتی

اگر می خواهید بخرید یا بفروشید، باید بتوانید با طیف متنوعی از مشتریان، تامین کنندگان و سایر شرکای تجاری ارتباط برقرار کنید. اگر خوش شانس باشید، آنها به زبان مادری شما صحبت می کنند اما نمی توانید روی آن حساب کنید. شرکت‌هایی که در طراحی استراتژی زبان شکست می‌خورند، اساساً فرصت‌های رشد خود را محدود به بازارهایی می‌کنند که در آن زبانشان صحبت می‌شود. اگر بتوانند استراتژی زبان انگلیسی را در شرکت خود به کار بگیرند، دیگر فرصت های شغلی آنها محدود نمی شود و می توانند با بسیاری از شرکت های دیگر همکاری کنند.

جهانی شدن وظایف و منابع

تفاوت‌های زبانی می‌تواند باعث ایجاد محدودیت ها و مشکلاتی شود، مخصوصا زمانی که کارکنان پراکنده جغرافیایی (که هر کدام از کشورهای مختلف آمده اند) باید با هم کار کنند تا به اهداف شرکت دست یابند. به عنوان مثال؛ یک کارمند از بلژیک ممکن است به ورودی یک شرکت در بیروت یا مکزیک نیاز داشته باشد. بدون زمینه مشترک در ارتباطات آسیب خواهد دید. درک بهتر زبان، به کارمندان اطلاعات دست اول بیشتری می دهد که برای تصمیم گیری خوب، ضروری است. غول مواد غذایی سوئیسی، Nestlé، به لطف اجرای استانداردهای انگلیسی خود، بهبودهای کارآمدی را در خرید و استخدام مشاهده کرد.

یکپارچگی M&A در سراسر مرزهای ملی

زمانی که همه به یک زبان صحبت می کنند، مذاکرات در مورد ادغام ها یا اکتساب هابه اندازه کافی پیچیده است؛ چه برسد به زمانی که زبان افراد یکی نباشد و نتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. در این صورت حتی در مبادلات ایمیل ساده، نکات ظریف به راحتی از بین می روند.

همچنین، یکپارچگی و ادغام بین فرهنگی بسیار مشکل است. زمانی که Hoechst آلمان و Rhône-Poulenc فرانسه در سال 1998 با هم ادغام شدند، Aventis پنجمین شرکت بزرگ داروسازی در سراسر جهان را ایجاد کردند. شرکت جدید، انگلیسی را به‌ عنوان زبان عملیاتی خود برای شرکت انتخاب کرد. در دهه 1990، یک سازنده لوازم خانگی ایتالیایی نسبتاً ناشناخته و متوسط، Merloni، انگلیسی را برای ارتقاء وجهه بین‌المللی خود به کار گرفت، که در هنگام خرید، شرکت‌های روسی و بریتانیایی به آن برتری بخشیدند.

ایجاد اعتماد به نفس در کارکنان برای یادگیری زبان انگلیسی

مدیران می توانند از چهار استراتژی جهت کمک به افراد برای تقویت باور و اعتماد به نفسشان برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کنند.

فرصت هایی برای کسب تجربه با زبان انگلیسی ارائه دهید.

تجربه می تواند به افراد اعتماد به نفس لازم برای موفقیت در تحصیل، اشتغال یا زندگی در خارج از کشور را بدهد. شما نمی توانید تجربه گذشته خود را تغییر دهید، اما می توانید با استفاده از تجربه هایی که دارید، فرصت هایی مانند آموزش زبان در خارج از کشور و موقعیت شغلی را فراهم کنید که درهای جدیدی را برای کارکنان شرکت باز می کند و به آنها اجازه می دهد تا مهارت های خود را گسترش دهند. “Rakuten” (نام شرکتی ژاپنی) مدیران ارشد خود را برای آموزش کامل زبان به کشورهای انگلیسی زبان مانند بریتانیا و ایالات متحده فرستاده است. همچنین به کارمندان، برنامه های آموزش زبان هفتگی در فیلیپین ارائه شده است. اگرچه این برنامه ها برای ۷۱۰۰ کارمند ژاپنی آسان و راحت نیست، اما توانستند با موفقیت افرادی با مهارت های انگلیسی کاربردی تولید کنند. “Rakuten” همچنین قصد دارد بیش از 1000 مهندس را به کنفرانس های فناوری در خارج از ژاپن بفرستد.

نگرش های مثبت را تقویت کنید.

نگرش‌ ها و انرژی ها مسری هستند. ایمان افراد به توانایی‌ های خود زمانی افزایش می‌یابد که می‌بینند اطرافیان، همسالان، مدیران، دوستان و … تجربیات مثبتی از تغییرات بنیادی دارند. برعکس این قضیه هم متأسفانه صادق است. مدیران می‌توانند با نشان دادن اینکه آنها هم چیزهای جدید را امتحان می‌کنند، اشتباه می‌کنند و از آن اشتباهات درس می‌گیرند. “Mikitani” (موسس شرکت Rakuten) توجه شخصی خود را بر مدیران میانی متمرکز کرد زیرا می دانست که آنها در مجموع می توانند بر هزاران کارمند دیگر تأثیر بگذارند. او آنها را تشویق کرد که به طور مداوم مهارت های زبانی خود را بهبود ببخشند و حتی به آنها پیشنهاد داد که در صورت نیاز، خودش انگلیسی را آموزش دهد. او همچنین مدیران را تشویق کرد تا از زیردستان خود در تلاش برای توسعه مهارت زبانشان حمایت کنند.

از رضایت کلامی استفاده کنید.

تشویق مثبت از سوی مسئولان و مدیران اجرایی بسیار تاثیرگذار است. با جملات ساده ای مانند: “تو می توانی این کار را انجام دهی” یا “من به تو ایمان دارم” می توانید تفاوت را احساس کنید. مکرراً به تمام نیروی کار خود اطمینان دهید که تمام تلاش خود را برای کمک به هر کارمندی برای رسیدن به اهداف مهارت انگلیسی خود انجام دهد. “Mikitani” به صراحت اعلام کرد، معتقد است که همه با تلاش و پشتکار می توانند به اندازه کافی زبان تجارت را بیاموزند.

عادات خوب مطالعه را ترویج دهید.

شرکت ها باید با فروشندگانی که در کمک به کارکنان در سطوح مختلف مهارت زبان تخصص دارند، قرارداد ببندند. فروشندگان باید از نزدیک با قوانین شرکت آشنا باشند تا بتوانند کارکنان را در زمینه های مختلف، مانند: بهترین روش ها برای تخصیص زمان خود در بهبود مهارت ها، استراتژی های نوشتن ایمیل به زبان انگلیسی و … راهنمایی کنند. “Rakuten” توسعه زبان را بخشی از هر شغل می‌داند و به افراد در طول روز کاری زمان می‌دهد تا به یادگیری زبان انگلیسی اختصاص دهند. هر روز صبح، کارمندان را می‌توان دید که کتاب‌های مطالعاتی خود را در کافه تریا شرکت ورق می‌زنند یا در پورتال‌های آموزش الکترونیکی خود جستجو می‌کنند.

پیشنهادهای ویژه