داستان های زبان انگلیسی

داستان انگلیسی + روش اصولی مطالعه (همراه با دانلود PDF رایگان)

داستان انگلیسی با ترجمه فارسی

خواندن داستان های زبان انگلیسی می‌تواند یکی از مؤثرترین روش‌ها برای تقویت مهارت‌ های انگلیسی شما باشد[منبع]. هر فردی که می خواهد یک زبان جدید را یاد بگیرد، باید به طور مداوم و گسترده، مطالب زیادی مربوط به آن زبان را بخواند. اما سوال این است که بهترین نوع خواندن برای کمک به بهبود مهارت های انگلیسی شما چیست؟ برخی افراد ممکن است بگویند که فقط کتاب های درسی مربوط به گرامر یا کتاب های آموزشی جامع می توانند به شما کمک کنند تا در یک زبان خارجی مهارت پیدا کنید.

ولی ما معتقدیم که خواندن داستان های کوتاه یکی از بهترین راه ها برای یادگیری زبان انگلیسی و تقویت مهارت خواندن انگلیسی شماست. اینکه ما داستان های کوتاه زبان انگلیسی را به شما پیشنهاد می کنیم، به چند دلیل است:

  • داستان های کوتاه، خوب و کوتاه هستند. این بدان معنی است که آنها به راحتی در برنامه شلوغ شما می توانند قرار بگیرند. می توانید آنها را در مسیر رفت و آمد، بین کلاس ها یا قبل از خواب بخوانید.
  • آنها همچنین معمولاً به سبکی نوشته می شوند که به راحتی قابل درک باشند. این به این دلیل است که نویسنده، منظور خود را سریع و راحت بیان می کند. در نتیجه، داستان های کوتاه راهی عالی برای یادگیری واژگان جدید و بهبود گرامر شما هستند.
  • مهم تر از همه، خواندن داستان های کوتاه لذت بخش است! آنها معمولاً هیجان انگیز و جالب هستند و همچنین می توانند در یک جلسه تمام شوند. داستان های کوتاه معمولا برای همه افراد جذاب و جالب است، زیرا سریع تمام می شوند و این باعث می شود که شما واقعاً می خواهید آنها را بخوانید. همین باعث می شود برای یادگیری یک زبان جدید، تلاش کنید و این بسیار خوب و مهم است.

داستان انگلیسی + روش اصولی مطالعه (همراه با دانلود PDF رایگان) ادامه مطلب »

داستان انگلیسی برای مبتدی ها «پیانو» [ترجمه فارسی + فایل صوتی] – قسمت اول

داستان انگلیسی با ترجمه فارسی + فایل صوتی

موسیقی از کجا آمده است؟ آیا چیزی است که باید خودتان آن را یاد بگیرید؟ یا به سادگی و راحتی آن را خواهید داشت؟

پسر جوان این داستان در مدرسه درسش خوب نیست. او در یادگیری کلمات یا اعداد خوب نیست. او دوست دارد با پسران و دختران دیگر آواز بخواند. اما او در آواز خواندن هم خوب نیست. او می خواهد اولین حرفه و شغلی که به آن علاقه دارد را به دست بیاورد، اما نمی تواند. او پسر خوبی است، اما در هیچ کاری خوب نیست.

تا اینکه یک پیانو پیدا می کند. او متوجه می شود که می تواند پیانو بنوازد. بنابراین، شاید بتوان گفت که او موسیقی را پیدا نمی کند، بلکه موسیقی او را پیدا می کند. در ادامه خودتان این داستان جذاب را دنبال کنید:

(پیانو) THE PIANO

In the Dressing-room

در رختکن

SIR ANTHONY EVANS PLAYS LISZT. The words above the door of the theatre were a metre high. On the wall there was a big picture of Sir Anthony at the piano. Hundreds of people were waiting outside the ticket office.

آقای آنتونی ایوانز “لیست” می نوازد (منظور یکی از آهنگ های Franz Liszt پیانیست معروف را می نوازد). طول کلمات بالای درب تئاتر یک متر بود. روی دیوار یک عکس بزرگ از آقای آنتونی در کنار پیانو بود. صدها نفر بیرون باجه فروش بلیط منتظر بودند.

It was Sir Anthony’s eightieth birthday concert and everybody wanted a ticket. I had a special ticket, because I was a newspaper reporter. I wanted to talk to the famous pianist before his concert. I showed my ticket to the doorman and went into the theatre.

کنسرت هشتادمین سالگرد تولد آقای آنتونی بود و همه بلیط می خواستند. من بلیط ویژه داشتم، چون خبرنگار روزنامه بودم. می خواستم قبل از کنسرت با پیانیست معروف صحبت کنم. بلیطم را به دربان نشان دادم و وارد تئاتر شدم.

Then I walked upstairs to the dressing-rooms. On my way upstairs I thought about the famous pianist. I was a little afraid. My mouth was dry and my hands were shaking.

سپس از پله ها به سمت رختکن رفتم. در راه که به سمت بالا می رفتم، به پیانیست معروف فکر می کردم. کمی ترسیدم. دهانم خشک شده بود و دستانم می لرزید.

داستان انگلیسی برای مبتدی ها «پیانو» [ترجمه فارسی + فایل صوتی] – قسمت اول ادامه مطلب »

داستان انگلیسی با فایل صوتی [سطح مقدماتی] _ قسمت دوم

داستان انگلیسی با ترجمه فارسی (فایل صوتی)

یکی از بهترین راه‌ها برای بهبود مهارت‌های ارتباطی، آشنایی با زبان از طریق خواندن، ساختن واژگان و بحث در مورد آنچه در مکالمات روزانه مطالعه می‌کنید، است. سایت languagedownload.ir دانش روزانه انگلیسی را ارائه می دهد که می توانید مطالعه کنید و سپس سعی کنید در موقعیت های روزمره از آن استفاده کنید.

خواندن داستان های کوتاه به زبان انگلیسی راهی عالی برای بهبود سطح زبان شماست. در این بخش داستان های کوتاه انگلیسی به فارسی ما را که همراه با فایل صوتی می باشد و مخصوص زبان آموزان انگلیسی نوشته شده است، بخوانید. در این سری از پست ها، شما روان خواندن و درک مطلب خود را بهبود می بخشید و دایره لغات خود را توسعه می دهید.

اکنون قسمت دوم این داستان را بخوانید و لذت ببرید:

(2) Drive into Danger

“ON THE ROAD

“در جاده”

They get into the truck again and drive along the motorway.

آنها دوباره سوار کامیون می شوند و در امتداد بزرگراه رانندگی می کنند.

“Our next stop is near Dijon, ” said Andy. “Dijon is in Burgundy. They make wonderful wine there.”
“‘I don’t want any wine, ” laughs Kim, “‘but I do want some coffee.”

اندی گفت: «ایستگاه بعدی ما نزدیک دیژون است. دیژون در بورگونی است. آنجا شراب فوق العاده درست می کنند.»

کیم می‌خندد: «من شراب نمی‌خواهم، اما مقداری قهوه می‌خواهم.”

They arrive at the truck stop just before four and sit down in the cafe. Suddenly Andy says, “Someone’s looking under the truck!” Through the window of the cafe they see a fat man in a green shirt. He takes something out from under the truck and goes to a red car.

درست قبل از ساعت چهار به ایستگاه کامیون می رسند و در کافه می نشینند. ناگهان اندی می‌گوید: «یکی به زیر کامیون نگاه می‌کند!” از پنجره کافه مرد چاقی را می بینند که پیراهن سبزی به تن دارد. چیزی از زیر کامیون بیرون می آورد و به سمت یک ماشین قرمز رنگی می رود.

“I don’t like this,” says Kim quietly. “Let’s go!” A few minutes later, Kim looks in her mirror. “Andy”‘ she says quietly, “There’s a red car behind us. And the man in the green shirt is driving. Why is he following us? He’s got his parcel.”

کیم به آرامی می گوید: «من این را دوست ندارم. “بیا بریم!” چند دقیقه بعد کیم در آینه خود نگاه می کند. او به آرامی می گوید: “اندی”، “یک ماشین قرمز پشت سر ماست. و مردی با پیراهن سبز در حال رانندگی است. چرا او دنبال ماست؟ او بسته اش را دارد.”

“No, he hasn’t”‘ says Andy with a laugh. “He’s got our sandwiches. And I’ve got his parcel. Here it is.” He opens it carefully. In it are about fifty small white paper bags.

اندی با خنده می گوید: «نه، او ندارد». “او ساندویچ های ما را دارد. و من بسته ی او را دارم. ایناهاش.” با احتیاط بازش می کند. در آن حدود پنجاه کیسه کاغذ سفید کوچک وجود دارد.

داستان انگلیسی با فایل صوتی [سطح مقدماتی] _ قسمت دوم ادامه مطلب »

مجموعه کتاب های داستان انگلیسی شگفت انگیز! [انتشارات معتبر + فایل های صوتی]

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته آموزشی که در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم، کامل ترین پکیج داستان زبان انگلیسی می باشد. منابعی که در این بسته وجود دارند، پرفروش ترین و پرمخاطب ترین مجموعه های داستان انگلیسی نیز می باشند. کتاب هایی که در این پکیج آموزشی در اختیار شما قرار داده ایم، معروف ترین داستان های انگلیسی می باشند که دارای جذابیت خاصی می باشند. زبان آموزان همیشه قصد دارند برای یادگیری زبان انگلیسی از روش هایی که سریع تر جواب می دهد، استفاده کنند. کتاب داستان هم به دلیل واژگان و لغات زیادی که در آن بکار برده شده است و همچنین جملات موجود در کتاب های داستان، برای یادگیری مهارت مکالمه بسیار مفید و موثر است. از طریق داستان بهتر می شود، لغات و طرز استفاده از آنها را در جمله فراگرفت.

تمامی کتاب داستان های این مجموعه همراه با فایل های صوتی می باشند. فایل های صوتی باعث می شوند نحوه تلفظ صحیح کلمات، از همان ابتدا در ذهن شما باقی بمانند. همچنین علاوه بر خواندن داستان های مورد علاقه خود و تقویت مهارت مکالمه، می توانید مهارت شنیداری (Listening) خود را نیز تقویت کنید. داستان های این بسته آموزشی، از داستان های معروف و جذاب می باشد که باعث جذابیت و علاقه مند شدن زبان آموز به مجموعه می شود.

هدف از فراهم کردن این پکیج آموزشی، این بوده است که زبان آموزان در هر سن و سطحی که هستند، به یادگیری زبان انگلیسی از طریق داستان علاقه مند گردند. زیرا از طریق داستان، بهتر می توان لغات و طرز استفاده از آنها را در جمله را فراگرفت. این پکیج آموزشی برای تمامی سطوح (مبتدی – متوسط – پیشرفته) مناسب می باشد. اکثر زبان آموزان به دنبال داستان های انگلیسی صوتی همراه با متن می باشند و بعضی دیگر به دنبال داستان های کوتاه انگلیسی نیز می باشند. این مجموعه آموزشی، انواع داستان ها را برای شما عزیزان آماده کرده است.

کامل ترین بسته کتاب های داستان انگلیسی همراه با فایل های صوتی

زبان و لهجه

انگلیسی

توضیحات

پرفروش ترین داستان های انگلیسی – همراه با فایل صوتی برای تمامی داستان های این مجموعه

سطح

مقدماتی تا پیشرفته

تعداد محصول

بیش از 600 عنوان کتاب الکترونیکی

توجه

برای خرید جداگانه مجموعه های داخل این بسته، باید بیش از چهار برابر این مبلغ را هزینه کنید. این بسته با تخفیف فوق العاده ای به فروش میرسد.

قیمت

399,000 تومان

خرید

مجموعه کتاب های داستان انگلیسی شگفت انگیز! [انتشارات معتبر + فایل های صوتی] ادامه مطلب »

داستان های انگلیسی با ترجمه فارسی؛ سطح مبتدی – قسمت اول

یکی از بهترین راه‌ها برای بهبود مهارت‌های ارتباطی، آشنایی با زبان از طریق خواندن، ساختن واژگان و بحث در مورد آنچه در مکالمات روزانه مطالعه می‌کنید، است. سایت languagedownload.ir دانش روزانه انگلیسی را ارائه می دهد که می توانید مطالعه کنید و سپس سعی کنید در موقعیت های روزمره از آن استفاده کنید.

خواندن داستان های کوتاه به زبان انگلیسی راهی عالی برای بهبود سطح زبان شماست. در این بخش داستان های کوتاه انگلیسی به فارسی ما را که همراه با فایل صوتی می باشد و مخصوص زبان آموزان انگلیسی نوشته شده است، بخوانید. در این سری از پست ها، شما روان خواندن و درک مطلب خود را بهبود می بخشید و دایره لغات خود را توسعه می دهید.

اکنون قسمت اول این داستان را بخوانید و لذت ببرید:

(1) Drive into Danger

“A TRUCK WITHOUT A DRIVER

Mark Miles and his son Andy are having a bad morning.

“یک کامیون بدون راننده”

مارک مایلز و پسرش اندی صبح بدی را سپری می کنند.

“Where’s Gary?” says Mark. “He isn’t usually late. The truck is ready. Everybody’s waiting.”

مارک می گوید: “گری کجاست؟” “او معمولا دیر نمی کند. کامیون آماده است. همه منتظرند.”

Then Gary Slater comes to the office. He is ill. “I’ve got a bad arm, Mr. Miles,” says Gary. “I’m very sorry, but I can’t drive today.”

سپس گری اسلاتر به دفتر می آید. او بیمار است. گری می گوید: “دست درد بدی دارم، آقای مایلز.” “خیلی متاسفم، اما نمی توانم امروز رانندگی کنم.”

Just then, Kim Parker arrives. She is a student. Her father is one of Mark’s drivers. She is working in Mark’s office in her holiday.

در همین لحظه، کیم پارکر از راه می رسد. او یک دانش آموز است. پدرش یکی از رانندگان مارک است. او در دفتر مارک در زمان تعطیلات (اوقات فراغت) خود کار می کند.

“Good morning, Mr. Miles,” says Kim. “What can I do first?”

کیم می گوید: “صبح بخیر، آقای مایلز.” “اول چه می توانم بکنم؟ (چه کاری در الویت است؟)”

“Can you drive a truck? ” says Mark with a little laugh.

مارک با کمی خنده می‌گوید: «می‌توانی با کامیون رانندگی کنی؟»

“Yes, I can drive a truck, says Kim. I’ve got a License.”

کیم می‌گوید: «بله، من می‌توانم با کامیون رانندگی کنم. گواهینامه دارم.”

داستان های انگلیسی با ترجمه فارسی؛ سطح مبتدی – قسمت اول ادامه مطلب »

یادگیری گام به گام زبان انگلیسی با داستان های کوتاه | [معرفی 28 داستان کوتاه انگلیسی📚 + نکات طلایی✅]

28 داستان کوتاه انگلیسی (معرفی + نکات ضروری)

✍️ وقتی نوبت به یادگیری زبان انگلیسی می‌رسد، اگر بتوانید ایده‌های بزرگ را فقط با کمی متن درک کنید، می دانید چه اتفاقی می افتد؟

من در مورد داستان های کوتاه برای آموزش زبان انگلیسی که برنده جایزه شده اند، صحبت می کنم. داستان‌ها فراتر از واقعیت هستند و اینها نه تنها خواندن انگلیسی شما را بهبود می‌بخشد، بلکه ذهن شما را به روی دنیاهای مختلف باز می‌کند.

یادگیری گام به گام زبان انگلیسی با داستان های کوتاه | [معرفی 28 داستان کوتاه انگلیسی📚 + نکات طلایی✅] ادامه مطلب »

داستان کوتاه انگلیسی (8) – سطح پیشرفته

✍️ در این بخش، هشتمین قسمت از داستان های کوتاه زبان انگلیسی برای سطح پیشرفته را می بینید. این داستان های کوتاه انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و فایل صوتی می باشند. و همچنین تمرین های متنوع و کاربردی همراه با پاسخ را برای زبان آموزان در نظر گرفته ایم، تا بعد از خواندن داستان، میزان یادگیری خود را بسنجند.

موضوع داستان در مورد مردی به نام ریچارد است. او در یک مغازه ی سمعک فروشی کار می کرد که البته سمعک ها را تعمیر نیز می کردند. یک روز پیرمردی وارد مغازه شد و بدون هیچ صحبتی، سمعکی را روی میز گذاشت و …

Repairing hearing-aids

Mr Richards worked in a shop which sold, cleaned and repaired hearing-aids. One day an old gentleman entered and put one down in front of him without saying a word.

What’s the matter with it? Mr Richards said. The man did not answer. Of course Mr Richards thought that the man must be deaf and that his hearing-aid must be faulty, so he said again, more loudly, What’s wrong with your hearing-aid, sir? Again the man said nothing, so Mr Richards shouted his question again as loudly as he could.

The man then took a pen and a piece of paper and wrote: It isn’t necessary to shout when you’re speaking to me. My ears are as good as yours. This hearing-aids is my wife’s, not mine. I’ve just had a throat operation, and my problem is not that I can’t hear, but that I can’t speak.

آقای ریچاردز در مغازه ای کار می کرد که سمعک می فروختند، آن را تمیز و تعمیر نیز می کردند. یک روز پیرمرد متشخصی وارد مغازه شد. بدون اینکه کلمه ای بگوید، سمعکی را جلوی او گذاشت.

آقای ریچاردز گفت: ایرادش چیست؟ مرد جواب نداد. آقای ریچاردز فکر کرد که مرد باید کر و سمعکش نیز خراب باشد، پس دوباره بلندتر گفت: آقا سمعک شما چه ایرادی دارد؟ مرد دوباره چیزی نگفت. پس آقای ریچاردز سوالش را دوباره تا آنجا که می توانست با فریاد تکرار کرد.

پیرمرد یک قلم و قطعه ای کاغذ برداشت و نوشت: احتیاجی نیست وقتی با من صحبت می کنی فریاد بزنی. گوش های من به خوبی گوش های شماست. این سمعک متعلق به همسرم می باشد نه من. من فقط جراحی گلو کرده ام و مشکل من این نیست که نمی توانم بشنوم، بلکه این است که نمی توانم صحبت کنم.

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

داستان کوتاه انگلیسی (8) – سطح پیشرفته ادامه مطلب »

داستان کوتاه انگلیسی (7) – سطح متوسط

✍️ در این بخش، هفتمین قسمت از داستان های کوتاه زبان انگلیسی برای سطح متوسط را می بینید. این داستان های کوتاه انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و فایل صوتی می باشند. و همچنین تمرین های متنوع و کاربردی همراه با پاسخ را برای زبان آموزان در نظر گرفته ایم، تا بعد از خواندن داستان، میزان یادگیری خود را بسنجند.

موضوع داستان در مورد مردی به نام جیم است. او سخت کار کردن را دوست ندارد. دوست دارد کاری داشته باشد که راحت باشد و در آمد بالایی هم داشته باشد. پس او تصمیم گرفت دزد شود، اما دزدی نمی کرد …

Duet playing

Jim was intelligent, but he hated hard work. He said, You work hard, and earn a lot of money, and then the government takes most of it. I want easy work that gives me lots of money and that the government doesn’t know about.

So he became a thief – but he did not do the stealing: he got others to do it. They were much less intelligent than he was, so he arranged everything and told them what to do.

One day they were looking for rich families to rob, and Jim sent one of them to a large beautiful house just outside the town.

It was evening, and when the man looked through one of the windows, he saw a young man and a girl playing a duet on a Piano.

When he went back to Jim, he said, That family can’t have much money. Two people were playing on the same Piano there.

جیم باهوش بود اما از کار سخت تنفر داشت. او می گفت شما سخت کار می کنید و پول زیادی می گیرید ولی بعد دولت بیشتر آن را می گیرد. من می خواهم کار آسانی داشته باشم که درآمد زیادی دارد و دولت هم راجع به آن چیزی نداند.

پس او یک دزد شد اما دزدی نمی کرد. او دیگران را اجیر می کرد تا دزدی کنند چون آنها به باهوشی او نبودند. پس او کارها را برنامه ریزی می کرد و بعد به آنها می گفت که چه بکنند.

یک روز به دنبال خانواده ی ثروتمندی برای دزدی بودند تا اینکه جیم یکی از آنها را به خانه ی زیبای بزرگی که درست بیرون شهر قرار داشت فرستاد.

شب بود و وقتی که مرد از پنجره ای داخل خانه را نگاه کرد، مرد جوان و دختری را دید که با پیانو قطعه ی موسیقی دو نفری می نواختند.

وقتی پیش جیم برگشت، به او گفت آن خانواده نمی توانند پول زیادی داشته باشند. چون دو نفری با یک پیانو می نواختند.

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

داستان کوتاه انگلیسی (7) – سطح متوسط ادامه مطلب »

داستان کوتاه انگلیسی (6) – سطح مبتدی

✍️ در این بخش، ششمین قسمت از داستان های کوتاه زبان انگلیسی برای سطح مبتدی را می بینید. این داستان های کوتاه انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و فایل صوتی می باشند. و همچنین تمرین های متنوع و کاربردی همراه با پاسخ را برای زبان آموزان در نظر گرفته ایم، تا بعد از خواندن داستان، میزان یادگیری خود را بسنجند.

موضوع داستان در مورد مردی به نام جان است که با مادرش زندگی می کرده است. بعد از مرگ مادرش به خاطر بزرگ بودن خانه، قصد دارد به خانه ی کوچک تری نقل مکان کند که برای جا به جایی …

Big Clock

John lived with his mother in a rather big house, and when she died, the house became too big for him so he bought a smaller one in the next street. There was a very nice old clock in his first house, and when the men came to take his furniture to the new house, John thought, I’m not going to let them carry my beautiful old clock in their truck. Perhaps they’ll break it, and then mending it will be very expensive. So he picked it up and began to carry it down the road in his arms.

It was heavy, so he stopped two or three times to have a rest.

Then suddenly a small boy came along the road. He stopped and looked at John for a few seconds. Then he said to John, You’re a stupid man, aren’t you? Why don’t you buy a watch like every body else?

جان با مادرش در خانه نسبتا بزرگی زندگی می کرد، وقتی مادرش مرد، آن خانه دیگر برای او خیلی بزرگ بود. پس خانه کوچکتری در خیابان دیگر خرید. ساعت دیواری خیلی زیبایی در خانه اولش بود که وقتی کارگرها او را به خانه جدید می بردند با خود فکر کرد: نمی خواهم ساعت قدیمی زیبایم را با کامیونشان حمل کنند. شاید آن را بشکنند و تعمیر آن نیز خیلی گران است. پس آن را برداشت تا روی بازوهایش به طرف پایین خیابان حمل کند.

ساعت خیلی سنگین بود، پس دو یا سه بار برای استراحت توقف کرد.

بعد ناگهان پسر کوچکی کنار خیابان آمد و ایستاد و چند ثانیه ای به جان نگاه کرد. بعد به جان گفت: تو مرد احمقی هستی، اینطور نیست؟ چرا مثل دیگران یک ساعت مچی نمیخری؟

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

داستان کوتاه انگلیسی (6) – سطح مبتدی ادامه مطلب »

داستان کوتاه انگلیسی (5) – سطح مقدماتی

✍️ در این بخش، پنجمین قسمت از داستان های کوتاه زبان انگلیسی برای سطح مقدماتی را می بینید. این داستان های کوتاه انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و فایل صوتی می باشند. و همچنین تمرین های متنوع و کاربردی همراه با پاسخ را برای زبان آموزان در نظر گرفته ایم، تا بعد از خواندن داستان، میزان یادگیری خود را بسنجند.

موضوع داستان در مورد خانمی به نام هریس است که یک پسر دارد. آنها در دهکده ای باهم زندگی می کردند. پسر او برای کار کردن و در آمد بیشتر به شهر می رود. اما مادرش از این موضوع خوشحال نبود. تا اینکه …

Telephone

Mrs Harris lives in a small village. Her husband is dead, but she has one son. He is twenty-one, and his name is Geoff. He worked in the shop in the village and lived with his mother, but then he got work in a town and went and lived there. Its name was Greensea. It was quite a long way from his mother’s village, and she was not happy about this, but Geoff said, There isn’t any good work for me in the country, Mother, and I can get a lot of money in Greensea and send you some every week.

Mrs Harris was very angry last Sunday. She got in a train and went to her son’s house in Greensea. Then she said to him, Geoff, why do you never phone me?

Geoff laughed. But Mother, he said, you haven’t got a phone.

No, she answered, I haven’t, but you’ve got one!

خانم هریس در دهکده ی کوچکی زندگی می کرد. شوهرش فوت کرده است ولی یک پسر بیست و یک ساله دارد که نامش جف است. او در مغازه ای در دهکده مشغول کار بود و با مادرش زندگی می کرد، اما چندی بعد کاری در شهر پیدا کرد و برای زندگی به آنجا رفت. نام آن شهر گرین سی بود. از دهکده ی مادرش تا آنجا راه زیادی بود و مادرش از این موضوع راضی نبود. اما جف به مادرش گفت: مادر در حومه ی شهر هیچ کار خوبی برای من نیست ولی در گرین سی می توانم پول زیادی کسب کنم و هر هفته مقداری از آن را برای شما بفرستم.

یکشنبه ی گذشته خانم هریس خیلی عصبانی بود. او سوار قطار شد و به خانه ی پسرش در گرین سی رفت.

او به پسرش گفت: جف، چرا اصلا به من زنگ نمی زنی؟

جف خندید و گفت: ولی مادر، شما که تلفن ندارید.

مادرش جواب داد: نه، من ندارم اما تو که تلفن داری.

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

داستان کوتاه انگلیسی (5) – سطح مقدماتی ادامه مطلب »

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا