داستان کوتاه انگلیسی (7) – سطح متوسط

✍️ در این بخش، هفتمین قسمت از داستان های کوتاه زبان انگلیسی برای سطح متوسط را می بینید. این داستان های کوتاه انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و فایل صوتی می باشند. و همچنین تمرین های متنوع و کاربردی همراه با پاسخ را برای زبان آموزان در نظر گرفته ایم، تا بعد از خواندن داستان، میزان یادگیری خود را بسنجند.

موضوع داستان در مورد مردی به نام جیم است. او سخت کار کردن را دوست ندارد. دوست دارد کاری داشته باشد که راحت باشد و در آمد بالایی هم داشته باشد. پس او تصمیم گرفت دزد شود، اما دزدی نمی کرد …

Duet playing

Jim was intelligent, but he hated hard work. He said, You work hard, and earn a lot of money, and then the government takes most of it. I want easy work that gives me lots of money and that the government doesn’t know about.

So he became a thief – but he did not do the stealing: he got others to do it. They were much less intelligent than he was, so he arranged everything and told them what to do.

One day they were looking for rich families to rob, and Jim sent one of them to a large beautiful house just outside the town.

It was evening, and when the man looked through one of the windows, he saw a young man and a girl playing a duet on a Piano.

When he went back to Jim, he said, That family can’t have much money. Two people were playing on the same Piano there.

جیم باهوش بود اما از کار سخت تنفر داشت. او می گفت شما سخت کار می کنید و پول زیادی می گیرید ولی بعد دولت بیشتر آن را می گیرد. من می خواهم کار آسانی داشته باشم که درآمد زیادی دارد و دولت هم راجع به آن چیزی نداند.

پس او یک دزد شد اما دزدی نمی کرد. او دیگران را اجیر می کرد تا دزدی کنند چون آنها به باهوشی او نبودند. پس او کارها را برنامه ریزی می کرد و بعد به آنها می گفت که چه بکنند.

یک روز به دنبال خانواده ی ثروتمندی برای دزدی بودند تا اینکه جیم یکی از آنها را به خانه ی زیبای بزرگی که درست بیرون شهر قرار داشت فرستاد.

شب بود و وقتی که مرد از پنجره ای داخل خانه را نگاه کرد، مرد جوان و دختری را دید که با پیانو قطعه ی موسیقی دو نفری می نواختند.

وقتی پیش جیم برگشت، به او گفت آن خانواده نمی توانند پول زیادی داشته باشند. چون دو نفری با یک پیانو می نواختند.

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

تمرینات

A) کدام یک از جملات درست (T) و کدام یک نادرست (F) هستند؟

1) Jim was clever, but lazy.

2) He didn’t like paying taxes.

3) He always used clever people to steal for him.

4) They tried to find rich families.

5) One of his men played a duet on a Piano with a girl.

6) The girls family was poor.

پاسخ تمرین‌(برای نمایش کلیک کنید)

1) T

2) T

3) F

4) T

5) F

6) F

B) به سوال های زیر پاسخ دهید.

1) Why did Jim become a thief?

2) How did he steal things?

3) What was his job in this?

4) Why was he good at it?

5) What did he send one of his men to do one evening?

6) What did the man see?

7) What did he say to Jim?

8) What mistake did he make?

پاسخ تمرین‌(برای نمایش کلیک کنید)

1) Because he wanted easy work that gave him lots of money and the government didn’t know about.

2) He got others to steal things.

3) He arranged everything and told them what to do.

4) Because he was intelligent.

5) One evening he sent one of his men to a large beautiful house to look for rich families.

6) The man saw a young man and a girl playing a duet on a Piano.

7) He said to Jim, That family can’t have much money. Two people were playing on the same Piano.

8) He thought they had not enough money to buy two Piano.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا