اصطلاحات تخصصی گرامری در زبان انگلیسی + مثال - بخش 17

(اصطلاحات گرامری) Grammar Terms

98. present participle: -ing form of a verb. e.g: “We were eating”, “The man shouting at the back is rude”, “I saw Tara playing tennis”

حالتی از فعل که به ing ختم می شود: شکل ingدار فعل. به عنوان مثال: “ما داشتیم غذا می خوردیم”، “مردی که از پشت فریاد می زد بی ادب است”، “تارا را دیدم که تنیس بازی می کند”

99. present simple: tense usually used to describe states and actions that are general, habitual or (with the verb “to be”) true right now; formed with the basic verb (+ s for 3rd person singular). e.g: “Canada sounds beautiful”, “She walks to school”, “I am very happy”

حال ساده: زمان معمولاً برای توصیف حالات و اعمالی استفاده می شود که در حال حاضر کلی، عادتی یا (با فعل «بودن») حقیقت هستند. با فعل اصلی (+ s برای سوم شخص مفرد) تشکیل شده است. به عنوان مثال: “کانادا زیبا به نظر می رسد”، “او به مدرسه می رود”، “من خیلی خوشحالم”

100. present continuous: tense used to describe action that is in process now, or a plan for the future; formed with BE + VERB-ing. e.g: “We are watching TV”, “I am moving to Canada next month”

حال استمراری: زمانی برای توصیف اقدامی که اکنون در حال انجام است یا برنامه ای که برای آینده استفاده می شود. با BE + VERB-ing تشکیل شده است. به عنوان مثال: «ما در حال تماشای تلویزیون هستیم»، «من ماه آینده به کانادا می‌روم»

101. present perfect: tense that connects the past and the present, typically used to express experience, change or a continuing situation; formed with HAVE + VERB-ed. e.g: “I have worked there”, “John has broken his leg”, “How long have you been in Canada?”

حال کامل: زمانی که گذشته و حال را به هم متصل می‌کند، معمولاً برای بیان تجربه، تغییر یا یک وضعیت مستمر استفاده می‌شود. با HAVE + VERB-ed تشکیل شده است. به‌عنوان مثال: «من آنجا کار کرده‌ام»، «جان پایش را شکسته است»، «چه مدت است که در کانادا بوده‌ای؟»

102. present perfect continuous: tense used to describe an action that has recently stopped or an action continuing up to now; formed with HAVE + BEEN + VERB-ing. e.g: “I’m tired because I‘ve been running“, “He has been living in Canada for two years”

حرف کامل استمراری: زمان برای توصیف عملی که اخیراً متوقف شده یا عملی که تاکنون ادامه داشته است، استفاده می شود. با HAVE + BEEN + VERB-ing تشکیل شده است. به عنوان مثال: “من خسته هستم چون می دویدم”، “او دو سال است که در کانادا زندگی می کند.”

بیشتر بخوانید : اصطلاحات انگلیسی (6 فیلم آموزشی + جزوه PDF)

پیشنهادهای ویژه

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

103. progressive: another term for continuous.

استمراری: اصطلاح دیگری برای استمراری.

104. pronoun: word that replaces a noun or noun phrase; there are several types including personal pronouns, relative pronouns and indefinite pronouns. e.g: you, he, him; who, which; somebody, anything.

ضمیر: کلمه ای که جایگزین اسم یا عبارت اسمی می شود. انواع مختلفی از جمله: ضمایر شخصی، ضمایر نسبی و ضمایر نامعین وجود دارد. به عنوان مثال: شما، او، او. چه کسی، کدام؛ کسی، هر چیزی.

105. proper noun: noun that is capitalized at all times and is the name of a person, place or thing. e.g: Shakespeare, Tokyo.

اسم خاص: اسمی که همیشه با حروف بزرگ نوشته می شود و نام شخص، مکان یا چیزی است. به عنوان مثال: شکسپیر، توکیو.

106. punctuation: standard marks such as commas, periods and question marks within a sentence. e.g: , . ? ! – ; :

نشانه های نقطه گذاری: علائم استاندارد مانند کاما، نقطه و علامت سوال در یک جمله. به عنوان مثال: ، . ? ! – :

107. quantifier: determiner or pronoun that indicates quantity. e.g: some, many, all.

صفت شمارشی: تعیین کننده یا ضمیری که کمیت را نشان می دهد. به عنوان مثال: برخی، بسیاری، همه.

108. question tag: final part of a tag question; mini-question at end of a tag question. e.g: “Snow isn’t black, is it?”

پرسش تاییدی: بخش پایانی یک پرسش تاییدی؛ یک سوال کوچک در پایان یک پرسش تاییدی. به عنوان مثال: “برف سیاه نیست، مگه نه؟”

109. question word: another term for WH-word.

کلمه پرسشی: اصطلاح دیگری برای کلمه WH (کلماتی که wh فرم نامیده می شوند.)

110. reciprocal pronoun: pronoun that indicates that two or more subjects are acting mutually; there are two in English – each other, one another. e.g: “John and Mary were shouting at each other“, “The students accused one another of cheating”.

ضمیر متقابل: ضمیری که نشان می‌دهد دو یا چند موضوع متقابلاً عمل می‌کنند. دو مورد در انگلیسی وجود دارد – یکدیگر، یکدیگر. به عنوان مثال: “جان و مریم بر سر یکدیگر فریاد می زدند”، “دانش آموزان یکدیگر را به تقلب متهم کردند”.

111. reduced relative clause: construction similar to a relative clause, but containing a participle instead of a finite verb; this construction is possible only under certain circumstances. e.g: “The woman sitting on the bench is my sister”, “The people arrested by the police have been released”.

فرم کوتاه شده جمله واره وصفی: ساختی شبیه به یک جمله نسبی، اما حاوی یک وجه وصفی به جای یک فعل محدود. این ساخت و ساز تنها در شرایط خاصی امکان پذیر است. به عنوان مثال: “زنی که روی نیمکت نشسته خواهر من است”، “افراد دستگیر شده توسط پلیس آزاد شدند”.

112. reflexive pronoun: pronoun ending in -self or -selves, used when the subject and object are the same, or when the subject needs emphasis. e.g: “She drove herself“, “I’ll phone her myself“

ضمیر انعکاسی: ضمیری که به -self یا -selves ختم می‌شود، زمانی که فاعل و مفعول یکسان هستند یا زمانی که فاعل نیاز به تاکید دارد استفاده می‌شود. به عنوان مثال: “او خودش رانندگی کرد”، “خودم با او تماس خواهم گرفت”

113. regular verb: verb that has “-ed” as the ending for past tense and past participle forms. e.g: work, worked, worked

فعل باقاعده: فعلی که «-ed» را به‌ عنوان پایان زمان گذشته و شکل‌ های ماضی دارد. فعل بی قاعده را نیز ببینید. به عنوان مثال: work, worked, worked

📍 در قسمت زیر می توانید لیست بخش های مربوط به گرامر انگلیسی را مشاهده نمایید.

گرامر انگلیسی (1) – There is / There are

گرامر انگلیسی (2) – زمان حال ساده

گرامر انگلیسی (3) – ضمایر مفعولی

گرامر انگلیسی (4) – ضمایر اشاره

گرامر انگلیسی (5) – Too

گرامر انگلیسی (6) – Enough

گرامر انگلیسی (7) – فرم های ربط Wh

گرامر انگلیسی (8) – افعال کمکی

گرامر انگلیسی (9) _ 20 قانون گرامری مهم