یادگیری اصطلاحات انگلیسی [همراه با مثال های کاربردی] – درس 8

اصطلاحات و عبارت های کاربردی + مثال های کاربردی

✍️ در این قسمت با اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آشنا می شوید. این اصطلاحات روزمره انگلیسی همراه با مثال و منشا آن اصطلاح هستند تا اطلاعات کامل را در اختیار شما بگذارند و به راحتی اصطلاح انگلیسی را به شما آموزش دهند. پست ها را دنبال کنید تا با اصطلاحات جذاب و شیرین زبان انگلیسی آشنا شوید. با درس هشتم از آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی همراه شوید:

43) Birds of a feather flock together: people who are alike often become friends.

کبوتر با کبوتر باز با باز (کند همجنس با همجنس پرواز)

Example: Everyone at that table plays soccer. I guess that birds of a feather flock together.

منشاء: این ضرب المثل که بیش از دو هزار سال قدمت دارد به انجیل مربوط می شود. این اصطلاح بیان کننده ی این حقیقت است که پرندگانی که همه از یک گونه یکسان هستند، چه در آسمان به هنگام پرواز و چه بر روی زمین، همه گرد یکدیگر جمع می شوند.

44) bite off more than you can chew: to try to do something which is too difficult for you.

لقمه ی گنده تر از دهان خود برداشتن

Example: You can’t captain the team, edit the paper, and star in the play. Don’t bite off more than you can chew.

منشاء: نمونه هایی از این ضرب المثل در اروپا در قرون وسطی و در چین باستان مورد استفاده قرار می گرفته است.

45) bite the bullet: prepare for an unpleasant experience.

خم به ابرو نیاوردن؛ تحمل کردن و دم نزدن

Example: The principal wants to see you in her office. Get ready to bite the bullet.

منشاء: اکثر متخصصان بر این باورند که این ضرب المثل به قرن نوزدهم برمی گردد و مربوط به علم پزشکی است. در میدان جنگ به سربازان زخمی گلوله ای داده می شد که آن را گاز بگیرند، تا بدون داروی بی حسی و یا بی هوشی، جراحی بر روی آنها انجام گیرد. بدین ترتیب گاز گرفتن گلوله از فریاد زدن سرباز که منجر به حواس پرتی جراح می شد جلوگیری می کرد.

46) bite / kiss the dust: to die, to fail to succeed.

کشته شدن، شکست خوردن

Example: The spy bit the dust at the end of the book.

منشاء: این ضرب المثل بیش از دو هزار سال قدمت دارد و به داستان ایلیاد هومر برمی گردد، و به سربازانی اشاره دارد که در جنگ تروا به زمین می افتادند و می مردند.

47) bite the hand that feeds you: to do harm to someone who does good things for you.

نمک نشناسی کردن؛ نمک را خوردن و نمکدان را شکستن

Example: She has no intention of biting the hand that feeds her.

منشاء: این اصطلاح که به اوایل قرن هجدهم برمی گردد و در مورد سگ ناسپاسی است که دست صاحبش را که در حال غذا دادن به او بود گاز گرفت.

48) bite your tongue / lip: to take back or be ashamed of what you have said.

جلوی زبان خود را گرفتن؛ زبان خود را گاز گرفتن

Example: Don’t you dare say that to me! Bite your tongue, young man!

منشاء: یافتن مرجع این ضرب المثل آنچنان هم دشوار نیست. اگر زبان خود را بین دندان هایتان نگه دارید و یا آن را گاز بگیرید، دیگر نمی توانید صحبت کنید و مجبور به سکوت هستید. این اصطلاح اکثرا در خطاب به کسی به کار می رود که باید سکوت کند و حرفی به زبان نیاورد.

49) black sheep of the family: the undesirable member of a family or similar group.

مایه آبروریزی و سرشکستگی؛ ناخلف

Example: Andy has always been the black sheep of the family. He’s always causing trouble.

منشاء: این اصطلاح از اوایل قرن نوزدهم مورد استفاده قرار گرفت. دامداران از گوسفندهای سیاه خوششان نمی آمد، چون نمی توانستند پشم آنها را رنگ کنند و نیز تعدادشان خیلی اندک بود؛ در نتیجه، قادر به فروش پشم سیاه نبودند. بعضی حتی معتقد بودند که گوسفندهای سیاه گله را می ترسانند و شیطانی هستند.

50) bleeding heart: an extremely soft – hearted person.

رئوف؛ رقیق القلب

Example: Rob is such a bleeding heart. He’ll donate to any charity that asks him for money!

منشاء: این اصطلاح بحث برانگیز از قرن بیستم و از امریکا می آید. بعضی از افراد بر این باور هستند که دولت و سازمان های خیریه باید بیشتر به بیماران، محرومین و بیکاران رسیدگی کنند. به این قشر از جامعه یعنی همان افرادی که خواهان کمک به نیازمندان و مجروحین هستند را رقیق القلب می نامند.

51) blessing in disguise: something that at first seems bad but turns out to be good.

به ظاهر زحمت به باطن رحمت؛ خیر در قالب شر

Example: Summer school may be a blessing in disguise. Next year you’ll be ahead of your class.

منشاء: از این اصطلاح برای اولین بار دویست سال قبل نویسنده ای به نام جیمز هاروی (James Harvy) استفاده کرد. هرچیزی که بدشگون تلقی می شود ممکن است به اشتباه آن را بد در نظر بگیرند، چرا که در پس همین ظاهر بد ممکن است چیز بسیار خوب و مناسبی وجود داشته باشد.

52) blind as a bat: totally blind.

تقریبا کور؛ کم دید

Example: When the heavy fog rolled in, she was as blind as a bat because she couldn’t see an inch in front of her.

منشاء: این ضرب المثل که متعلق به قرن شانزدهم است بر اساس فرضیه ای غلط بوجود آمده است، چرا که خفاش ها کور نیستند. سال ها قبل مردمی که خفاش ها را مشاهده می کردند به خاطر پرواز کردنشان در هنگام شب در مسیرهای نامنظم فکر می کردند که خفاش ها کور هستند.

53) blind leading the blind: the uninformed attempting to inform others.

کوری عصاکش کور دیگر

Example: Kurt, who spent his allowance in one day, is showing Bonnie how to budget her money. That’s a case of the blind leading the blind!

منشاء: این اصطلاح به انجیل مربوط می شود و به کسانی اشاره دارد که با وجود عدم آگاهی از انجام کاری و یا چیزی سعی در توضیح و تفسیر آن برای کسانی دارند که هیچ آگاهی از موضوع مور نظر ندارند.

54) Blood is thicker than water: family relationships are more important than any other kind.

(ضرب المثل) به خویشان دل مردم افزون کشد / که خون عاقبت جانب خون کشد.

Example: Mrs. Penn chose her grandson instead of me to work in her store. I guess blood is thicker than water.

منشاء: این ضرب المثل متعلق به قرن دوازدهم است و آلمانی ها آن را بوجود آورده اند. این اصطلاح به این پدیده اشاره دارد که هنگام بخار شدن آب هیچ اثری به جا نمی ماند، اما خون از خود لکه ای برجای می گذارد که اثر ماندگاری دارد.

55) blow your own trumpet / horn: to tell everybody proudly about your achievements, praise yourself.

منم منم کردن؛ باد در غبغب انداختن

Example: When you fill out an application for a job, blow your own horn.

منشاء: در دوران روم باستان به صدا درآمدن شیپور نشانه ی رسیدن یک قهرمان و یا شخص مهمی بود. اما امروزه کسی که شیپور خود را به صدا درمی آورد، در حقیقت از خود تعریف می کند.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا