اصطلاحات پرکاربرد در زبان انگلیسی🇬🇧 [ترجمه فارسی + تاریخچه اصطلاحات] – درس 9

اصطلاحات ضروری و مهم انگلیسی (مثال + منشا اصطلاحات)

✍️ در این قسمت با اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی آشنا می شوید. این اصطلاحات روزمره انگلیسی همراه با مثال و منشا آن اصطلاح هستند تا اطلاعات کامل را در اختیار شما بگذارند و به راحتی اصطلاحات انگلیسی روزمره را به شما آموزش دهند. پست ها را دنبال کنید تا با اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی آشنا شوید. با درس نهم از آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی همراه شوید:

56) Blue blood: of high or noble birth, from the upper class of society.

اشراف زاده؛ نجیب زاده؛ والا

Example: Mr. Smith is marrying a very rich girl from high society, a real blue blood.

منشاء: با اینکه این اصطلاح از اوایل قرن نوزدهم در زبان انگلیسی به کار می رفته است، ریشه ی آن به اصطلاحی اسپانیایی برمی گردد. اشرافیان اسپانیایی به خود می بالیدند که به خاطر اصیل بودن نژادشان پوست رنگ پریده ای دارند، و به همین دلیل رگ های آبی رنگ شان را می توان راحت مشاهده کرد. اگر رنگ پوست شان به دلیل ازدواج با خارجی ها تیره تر می بود، رگ های آنها به این شکل به رنگ آبی قابل مشاهده نبود.

57) blot from/out of the blue: something sudden, unexpected, and shocking

مثل صاعقه؛ اجل معلق؛ پیشامد نابهنگام

Example: The news of his marriage was a blot from the blue.

منشاء: استفاده ی اولیه این اصطلاح به اوایل قرن نوزدهم میلادی برمی گردد. اگر آسمانی آرام، آبی و خالی از ابر را تجسم کنید که ناگهان شروع به رعد و برق زدن کند، حتما متعجب و مات می شوید. این اصطلاح در حقیقت به چیزی اشاره دارد که برای شما پیش می آید و شما به هیچ عنوان انتظار آن را نداشته اید.

58) born with a silver spoon in your mouth: to have a high social position and wealth from birth.

بند ناف کسی را با قیچی طلا بریدن؛ در خانواده ثروتمند چشم به دنیا گشودن

Example: Fran always wanted the finest, most expensive things. Was she born with a silver spoon in her mouth?

منشاء: قاشقی که از نقره اصل درست شده باشد، بسیار گران قیمت است. گاهی اوقات به نوزاد تازه به دنیا آمده قاشقی نقره ای هدیه داده می شود. اگر نوزاد متعلق به خانواده ای ثروتمند باشد، در آینده مالک اشیا گران قیمت بسیاری خواهد بود. از این اصطلاح می توان برای توصیف چنین فردی استفاده کرد.

59) born yesterday: inexperienced and easily fooled.

بچه بودن؛ از پشت کوه آمده بودن

Example: How could he be so easily tricked by this phony scheme? Was he born yesterday?

منشاء: این اصطلاح به اوایل قرن نوزدهم میلادی برمی گردد. نوزادی که دیروز به دنیا آمده آنقدر عمر نکرده تا تجربه ای کسب کند. از این عبارت برای اشاره به افراد بی تجربه و تازه کار استفاده می شود.

60) bottom line: the most important fact, the net result.

ته کار؛ حرف آخر؛ جان کلام

Example: If we don’t win this ball game, we’re out of the playoffs. That’s the bottom line.

منشاء: قرن ها است که حسابداران جمع سودها و زیان های شرکت ها را در سطر آخر جدول هایشان می نویسند. از اواسط قرن بیستم این اصطلاح معنی عامیانه تری را که امروزه از آن استفاده می کنیم به خود گرفته است، یعنی همان دفترداری و یا ساماندهی.

61) break a leg: good luck, do a great job in the show.

برای کسی آرزوی موفقیت کردن.

Example: On the night of the play, Anne’s father told her to break a leg.

منشاء: این اصطلاح آلمانی قدیمی احتمالا اشاره به این باور غلط دارد که اگر برای کسی آرزوی خوب کنیم، عکس آن رخ می دهد.

62) break the ice: make a beginning overcome formality or reserve.

سر صحبت را باز کردن؛ باب دوستی گشودن

Example: John was very shy when he met Cindy. He didn’t know how to break the ice.

منشاء: این اصطلاح به سفرهای دریایی بر روی آب های یخ بسته مربوط می شود. قایق های مخصوص ابتدا یخ را می شکستند تا کشتی های دیگر بتوانند از آن عبور کنند. امروزه از این اصطلاح برای شروع گفتگو به منظور آشنایی استفاده می شود.

63) breath of fresh air: someone or something new and refreshing.

روح یا هوای تازه.

Example: When Christopher came into their dull lives, he was like a breath of fresh air.

منشاء: این اصطلاح به اواسط قرن هجدهم میلادی برمی گردد و تاثیر گرفته از انقلاب صنعتی است. به باور برخی مورخان ایجاد کارخانه ها و پیشرفت صنعت از اولین عوامل آلودگی هوا به حساب می آید. خیلی از ساکنان روستاها آب و هوای پاک آنجا را رها می کردند و برای کار به شهرها کوچ می نمودند.

64) bright-eyed and bushy-tailed: eager and cheerful, alert and lively.

سرحال و شاداب؛ هوشیار و سرزنده

Example: Mina woke up bright-eyed and bushy-tailed after a good night’s sleep.

منشاء: این اصطلاح به قرن نوزدهم برمی گردد و به حیواناتی مثل گربه و یا سنجاب اشاره دارد که دارای دم های پرپشت هستند. موی دم این حیوانات وقتی هیجان زده می شوند سیخ می شود. چشم های باز و روشن استعاره از کسی است که کاملا هوشیار و سرزنده است.

65) bring down the house: to get an audience to clap enthusiastically or laugh loudly.

مورد تشویق قرار گرفتن؛ سقف را پایین آوردن

Example: When our principle came out on stage dressed like a chicken, she brought down the house.

منشاء: این ضرب المثل به تئاتر مربوط می شود و از قرن هجدهم تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است. هنگامی که تماشاچیان، بازیگران تئاتر را بلند تشویق می کنند، این احساس را به وجود می آورند که سالن تئاتر در حال فروریختن است.

66) bring home the bacon: to support a family by working, to earn a living.

دست پر برگشتن؛ شیر برگشتن

Example: Both Richard and Stephanie got jobs to bring home the bacon for their children.

منشاء: دو نظریه در مورد منشا این اصطلاح وجود دارد. یا این اصطلاح مربوط به دوران نخستین در امریکاست که مردم باید طی یک مسابقه خوک چرب شده ای را دنبال می کردند و اگر آن را می گرفتند و به خانه می بردند. نظریه دوم می گوید که این اصطلاح از قرن چهاردهم و از انگلستان شروع شده است. نجیب زاده ای در انگلستان دوست داشت به شخص متاهلی که به مدت یکسال و یک روز نزاعی با همسر خود نکرده بود یک تکه گوشت خوک جایزه بدهد تا به خانه ببرد. امروزه از این اصطلاح در مورد بدست آوردن امتیاز، برنده مسابقه شدن و یا بدست آوردن چیز با ارزشی استفاده می شود.

67) bug off: to leave someone alone, go away

گور خود را گم کردن؛ به چاک زدن

Example: Helen told Max to bug off because he was being such a pest.

منشاء: این اصطلاح به ضرب المثلی مربوط می شود که در اواخر قرن نوزدهم از آن استفاده می شد. این اصطلاح بی ادبانه را کسی که مورد آزار قرار گرفته بود به کار می برد.

68) bug someone: to irritate, annoy, and bother someone a lot

اذیت کردن؛ سر به سر کسی گذاشتن

Example: I wish you would just stop bugging me and leave me in peace!

منشاء: این اصطلاح که در دهه 1960 معروف شد از زبان آفریقای غربی می آید.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا