60 لغات انگلیسی وسایل آشپزخانه – (با تصاویر)

لغات آشپزخانه و تجهیزات آشپزخانه به زبان انگلیسی + ترجمه فارسی

غذاهایی مانند میوه، آجیل و صدف های خاص را می توان به صورت خام مصرف کرد، اما بیشتر غذایی که می خوریم پخته است. غذاها را می توان در فضای باز، روی آتش یا روی کباب پز پخت، اما بیشتر غذاها در داخل اتاقی به نام آشپزخانه پخته می شوند. آشپزخانه ها دارای اسباب و وسایل برقی با طراحی خاص خود، و همچنین بسیاری از اقلام کوچکتر مانند ظروف آشپزخانه برای تهیه و پختن غذا هستند.

📍 در این سری از پست ها، لغات کاربردی و ضروری را به صورت موضوع بندی شده، ارائه داده ایم. در این قسمت، لغات مربوط به آشپزخانه و وسایل مربوط به آن را فرا خواهید گرفت.

colander
صافی، آبکش
chopping board
تخته گوشت (تخته خردکن)
casserole dish or casserole
ظرف خوراک پزی سفالی، ظرف لازانیا
blender
مخلوط کن
eating utensils or cutlery (UK)
or silverware (US)
ظروف غذاخوری یا کارد و قاشق و چنگال (بریتانیا)
کارد و قاشق و چنگال (آمریکا)
dishwasher
ماشین ظرفشویی
cookware
ظروف آشپزی (قابلمه، تابه و …)
cooking pot or stockpot
قابلمه
grill (UK) or broiler (US)
کباب پز (بریتانیا) یا منقل (آمریکا)
grater
رنده
frying pan or frypan
ماهیتابه
food processor
غذاساز
kitchen utensils or cooking utensils
ظروف آشپزخانه یا ظروف آشپزی
kitchen sink
سینک آشپزخانه
kettle
کتری
hotplate
اجاق بشقابی
stove or cooker
اجاق گاز
spatula
کفگیر
saucepan
ماهیتابه (شبیه به شیرجوش یا روغن دان)
refrigerator or fridge
یخچال
wok
ووک (تابه ی چینی)
vegetable peeler
پوست کن
toaster
توستر (نان را برشته می کند)
tableware
ظروف غذاخوری، ظروف میز غذا

پیشنهادهای ویژه

آموزش کلمات زبان انگلیسی از پایه

پکیج تخصصی آموزش لغات و افزایش دایره واژگان انگلیسی

پکیجی کامل از مجموعه های تخصصی یادگیری لغات، از سطح مقدماتی تا فوق پیشرفته

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

Kitchen fixtures and furniture

Kitchen fixtures include sinks for rinsing food and washing the dishes, benches on which food is prepared, and drawers in which kitchen utensils and eating utensils are kept. Kitchens can also have shelves and cupboards for storing cooking pots and pans and other kitchenware along with tableware like dinner plates, soup bowls, coffee cups and glasses. They might also have special furniture such as a kitchen table and chairs at which quick meals can be prepared and eaten.

اسباب و وسایل آشپزخانه

وسایل آشپزخانه شامل سینک ظرفشویی برای آبکشی و شستشوی غذا و شستن ظروف، جایگاه هایی که روی آن غذا تهیه می شود و کشوهایی که ظروف آشپزخانه و ظروف غذاخوری در آن نگهداری می شود. آشپزخانه‌ ها همچنین می‌توانند قفسه‌ ها و کابینت هایی برای نگهداری قابلمه‌ ها، تابه‌ های پخت و پز و سایر وسایل آشپزخانه به همراه ظروف غذاخوری مانند بشقاب شام، کاسه سوپ، فنجان قهوه و لیوان‌ها داشته باشند. آنها همچنین ممکن است مبلمان خاصی مانند میز و صندلی آشپزخانه داشته باشند که می توان با استفاده از آن غذای سریع تهیه کرد و خورد.

Kitchen appliances

The one appliance that all kitchens must have is a stove or cooker. Some kitchens have a large all-in-one gas or electric stove with several gas rings or electric hotplates on the top, a grill or broiler underneath, and an oven under the grill for baking and roasting. Instead of having an all-in-one stove like this, a kitchen can have a single or multiple hotplate that sits on a bench along with a microwave or toaster oven and a separate electric grill.

Modern kitchens also have a refrigerator with a cooler for keeping food and drinks cold and a freezer for storing frozen foods. Most kitchens also have a toaster for making toast, an electric water boiler or kettle for making tea and coffee, and a blender for making fruit smoothies and milkshakes. Other common appliances include food processors, rice cookers, coffee makers and machines, and dishwashers of various sorts.

لوازم و تجهیزات آشپزخانه
تنها وسیله ای که همه آشپزخانه ها باید داشته باشند اجاق گاز است. برخی از آشپزخانه ها دارای یک اجاق گاز بزرگ همه کاره یا اجاق برقی با چندین شعله گاز یا اجاق بشقابی در بالا، یک گریل یا منقل در زیر آن و یک فر در زیر گریل برای پخت و برشته کردن هستند. به جای داشتن یک اجاق گاز همه کاره مانند این، یک آشپزخانه می تواند یک اجاق بشقابی یک یا چند (شعله) داشته باشد که روی یک جایگاه همراه با مایکروویو یا اجاق توستر و یک گریل برقی جداگانه قرار می گیرد.

آشپزخانه های مدرن همچنین دارای یک یخچال با یک خنک کننده برای سرد نگه داشتن غذا و نوشیدنی و یک فریزر برای نگهداری مواد غذایی منجمد هستند. بیشتر آشپزخانه ها یک توستر برای تهیه نان تست، یک ظرف آب یا کتری برقی برای تهیه چای و قهوه و یک مخلوط کن برای تهیه اسموتی میوه و میلک شیک دارند. سایر لوازم رایج عبارتند از غذاساز، پلوپز، قهوه ساز و ماشین آلات، و ماشین ظرفشویی از انواع مختلف.

Kitchenware

Modern kitchens are also full of kitchenware of two basic kinds; cookware, meaning pots, pans and cooking dishes, and kitchen utensils like kitchen knives and stirring spoons. Many different kinds of cookware are used in different parts of the world, but the most common include cooking pots, saucepansfrying pans and woks. Cookware that’s only used in an oven is called ovenware and includes metal baking trays, cake tins and roasting pans as well as heatproof ceramic or glass casserole dishes, pie dishes and other ovenproof cooking dishes.

Common kitchen utensils found in most homes include a set of very sharp kitchen knives, some wooden stirring spoons, a spatula, a grater, a soup ladle, a vegetable peeler and a pair of kitchen tongs. Other items found in kitchens include chopping boards, measuring cups, mixing bowls, colanders, cooking timers, oven mitts or gloves, tea towels or dishtowels, and so on.

ظروف آشپزخانه
آشپزخانه های مدرن نیز پر از ظروف آشپزخانه از دو نوع اساسی هستند. ظروف آشپزی: مانند قابلمه، تابه و ظروف پخت و پز، و ظروف آشپزخانه: مانند چاقو آشپزخانه و قاشق همزن. انواع مختلفی از ظروف پخت و پز در نقاط مختلف جهان استفاده می شود، اما رایج ترین آنها شامل قابلمه ها، شیرجوش ها، ماهی تابه ها و ووک ها می باشد. ظروف پخت و پز که فقط در فر استفاده می شود، ظروف فر نامیده می شود و شامل سینی های پخت فلزی، قالب های کیک و تابه کباب و همچنین ظروف سرامیکی یا شیشه ای ضد حرارت، ظروف پای و سایر ظروف پخت و پز ضد حرارت است.

ظروف معمولی آشپزخانه که در اکثر خانه ها یافت می شود شامل مجموعه ای از چاقوهای آشپزخانه بسیار تیز، چند قاشق چوبی همزن، کفگیر، رنده، ملاقه سوپ، پوست کن سبزیجات و یک جفت انبر آشپزخانه است. از دیگر اقلام موجود در آشپزخانه می توان به تخته خردکن، پیمانه اندازه گیری، کاسه مخلوط کن، آبکش، تایمر پخت و پز، دستکش یا دستکش فر، دستمال یا حوله ظرفشویی و غیره اشاره کرد.

Text Words

🔸 appliance (noun): a piece of equipment that performs a special task in the home. 

🔹 Example: The most expensive appliances are a stove, a refrigerator and a washing machine.

اسباب، وسیله (اسم): قطعه ای از تجهیزات که کار خاصی را در خانه انجام می دهد.

مثال: گرانترین وسایل برقی عبارتند از: اجاق گاز، یخچال و ماشین لباسشویی.

🔸 baking tray (US “baking sheet”) (noun): a metal tray that slides into an oven, on which food can be cooked or heated up.

🔹 Example: How many cookies can we bake on this baking tray?

سینی پخت (در ایالات متحده «صفحه پخت») (اسم): سینی فلزی که داخل فر می‌چرخد و می‌توان غذا را روی آن پخت یا گرم کرد.

مثال: چند عدد کلوچه (شیرینی) می توانیم در این سینی پخت، بپزیم؟

🔸 barbecue (noun): a cooking appliance for frying or grilling food outdoors. 

🔹 Example: Did you put the gas bottle for the barbecue in the car?

کباب پز (اسم): وسیله پخت و پز برای سرخ کردن یا کباب کردن غذا در فضای باز.

مثال: بطری گاز کباب پز را داخل ماشین گذاشتی؟

🔸 blender (noun): an appliance for turning soft foods into a smooth liquid. 

🔹 Example: If you’ve got a blender, you can make milkshakes and smoothies.

مخلوط کن (اسم): وسیله ای برای تبدیل غذاهای نرم به مایع یکدست.

مثال: اگر مخلوط کن دارید، می توانید میلک شیک و اسموتی درست کنید.

🔸 casserole dish (noun): a large dish with a lid for cooking stew-like dishes in an oven. 

🔹 Example: Among our wedding gifts were three casserole dishes!

ظرف خوراک پزی سفالی (اسم): ظرف بزرگ با درب برای پختن غذاهای خورش مانند در فر.

مثال: در میان هدایای عروسی ما سه تا ظرف خوراک پز بود!

🔸 chopping board (noun): a flat piece of wood or plastic for cutting or chopping food on. 

🔹 Example: Do you like using wooden chopping boards or plastic ones?

تخته گوشت، تخته خرد کن (اسم): یک تکه چوب یا پلاستیک مسطح برای بریدن یا خرد کردن غذا.

مثال: آیا دوست دارید از تخته خردکن چوبی استفاده کنید یا از تخته پلاستیکی؟

🔸 colander (noun): a bowl with small holes in it, used for washing raw foods or draining boiled water from cooked foods. 

🔹 Example: Boil the spaghetti in water for a few minutes and then pour the spaghetti and water into a colander.

آبکش، صافی (اسم): کاسه ای با سوراخ های کوچک که برای شستن غذاهای خام یا تخلیه آب جوشیده از غذاهای پخته استفاده می شود.

مثال: اسپاگتی را چند دقیقه در آب بجوشانید و سپس اسپاگتی و آب را در آبکش بریزید.

🔸 cooking pot (noun): any deep round container for cooking such as a stockpot in which soups and stews are cooked. 

🔹 Example: All our pots are in that cupboard next to the stove.

قابلمه (اسم): هر ظرف گرد عمیق برای پخت و پز، مانند قابلمه ای که در آن سوپ و خورش پخته می شود.
مثال: همه قابلمه های ما در آن کابینت کنار اجاق گاز هستند.

🔸 cookware (noun): cooking pots, pans and baking dishes. 

🔹 Example: Cookware can be made of metal, steel or a heatproof ceramic or glass material.

ظروف آشپزی (اسم): قابلمه، تابه و ظروف پخت.

مثال: ظروف پخت و پز می تواند از فلز، استیل، سرامیک یا شیشه ضد حرارت (نسوز) ساخته شود.

🔸 dishwasher (noun): a machine that can wash kitchenware and tableware like dirty dishes. 

🔹 Example: Our friends have dishwashers, but we wash the dishes by hand in the sink.

ماشین ظرفشویی (اسم): ماشینی که می تواند ظروف آشپزخانه و ظروف غذاخوری، مانند ظروف کثیف را بشوید.
مثال: دوستان ما ماشین ظرفشویی دارند، اما ما ظرف ها را با دست در سینک می شوییم.

🔸 eating utensils (noun): tools for eating food, like cutlery or silverware (eg. knives, forks, spoons, etc.) and chopsticks. 

🔹 Example: We’ve got eating utensils like chopsticks and ceramic spoons for the Asian food.

ظروف غذاخوری (کارد و قاشق و چنگال) (اسم): ابزاری برای خوردن غذا، مانند کارد و قاشق و چنگال یا ظروف نقره (مانند چاقو، چنگال، قاشق و غیره) و چاپستیک.
مثال: ما ظروف غذاخوری مانند چاپستیک و قاشق های سرامیکی برای غذای آسیایی داریم.

🔸 fixture (noun): a piece of equipment or furniture that’s fixed in one position. 

🔹 Example: The kitchen has the usual fixtures, including a sink, a bench, shelves, cupboards and drawers.

وسایل نصب کردنی آشپزخانه (اسم): قطعه ای از تجهیزات یا وسایلی که در یک موقعیت ثابت شده است.
مثال: آشپزخانه دارای وسایل معمولی از جمله سینک، نیمکت، قفسه، کابینت و کشو است.

🔸 food processor (noun): a machine that can chop, mix, blend or liquefy food. 

🔹 Example: Before chopping nuts in a food processor, you have to change the blades.

غذاساز (اسم): دستگاهی که می تواند غذا را خرد، مخلوط، ترکیب یا آبگونه کند.
مثال: قبل از خرد کردن آجیل در غذاساز، باید تیغه ها را عوض کنید.

🔸 frying pan (also “frypan”) (noun): a shallow pan with a long handle for frying foods. 

🔹 Example: Cook the chopped onion in a frying pan until it’s turning brown.

ماهیتابه (همچنین “ماهیتابه”) (اسم): تابه ای کم عمق با دسته بلند برای سرخ کردن غذاها.
مثال: پیاز خرد شده را در ماهیتابه بپزید تا قهوه ای (کاراملی) شود.

🔸 grater (noun): a kitchen tool with a surface full of small, sharp-edged holes that can cut food into tiny slices. 

🔹 Example: Where do you keep your grater?

رنده (اسم): ابزار آشپزخانه با سطحی پر از سوراخ‌ های کوچک و لبه‌ های تیز که می‌تواند غذا را به تکه های کوچک برش دهد.
مثال: رنده خود را کجا نگه می دارید؟

🔸 grill (also US “broiler”) (noun): an appliance or part of a stove that radiates strong heat directly onto food. 

🔹 Example: Is the fish grilled on a gas grill or an electric grill?

کباب پز (در ایالات متحده “منقل”) (اسم): وسیله یا قسمتی از اجاق گاز که حرارت قوی را مستقیماً به غذا می‌تاباند.
مثال: ماهی روی کباب پز گازی کباب می شود یا کباب پز برقی؟

🔸 hotplate (noun): a round, flat cooking surface on an electric stove.

🔹 Example: Which hotplate does this temperature knob control?

اجاق بشقابی (اسم): یک سطح گرد و مسطح برای پخت و پز روی اجاق برقی.
مثال: این دکمه دما، کدام صفحه اجاق را کنترل می کند؟

🔸 kettle (noun): a container with a lid, spout and handle in which water is boiled. 

🔹 Example: I’ll put the kettle on we’ll have a nice cup of tea.

کتری (اسم): ظرفی با درب (سرپوش)، لوله (شیرآب) و دسته که در آن آب می جوشانند.
مثال: من کتری را روی آن می گذارم، یک فنجان چای خوب می خوریم.

🔸 kitchen (noun): room in a home or restaurant in which food is prepared and cooked. 

🔹 Example: It’s a small kitchen but it’s got everything we need.

آشپزخانه (اسم): اتاقی در خانه یا رستوران که در آن غذا تهیه و پخته می شود.
مثال: این یک آشپزخانه کوچک است اما همه چیز مورد نیاز ما را دارد.

🔸 kitchen utensils (“cooking utensils”) (noun): hand-held tools for cooking like wooden spoons, kitchen knives, graters and spatulas. 

🔹Example: Let’s get a rack for hanging kitchen utensils on.

ظروف آشپزخانه (“ظروف پخت و پز”) (اسم): ابزار دستی برای پخت و پز مانند قاشق های چوبی، چاقوهای آشپزخانه، رنده و کفگیر.
مثال: بیایید یک قفسه برای آویزان کردن ظروف آشپزخانه تهیه کنیم.

🔸 kitchenware (noun): kitchen utensils, cookware and other items used to prepare or cook food. 

🔹 Example: The kitchenware department’s on the third floor.

وسایل آشپزخانه (اسم): ظروف آشپزخانه، ظروف آشپزی و سایر مواردی که برای تهیه یا پخت غذا استفاده می شود.
مثال: قسمت (مربوط به) لوازم آشپزخانه در طبقه سوم است.

🔸 oven (noun): an enclosed cooking space with a door and temperature controls. 

🔹 Example: I only use the oven to bake pies and roast vegetables.

فر (اسم): فضای بسته برای پخت و پز با درب و کنترل دما.
مثال: من فقط از فر برای پخت کیک و کباب کردن سبزیجات استفاده می کنم.

🔸 refrigerator (or “fridge”) (noun): an appliance in which food and drinks are kept cool or frozen. 

🔹 Example: There’s some pizza in the refrigerator we could heat up.

یخچال (یا «یخچال») (اسم): وسیله‌ ای که در آن غذا و نوشیدنی‌ ها خنک یا منجمد نگهداری می‌شوند.
مثال: مقداری پیتزا در یخچال هست که بتوانیم آن را گرم کنیم.

🔸 saucepan (noun): a deep round pan with a lid and long handle for cooking on a hotplate. 

🔹 Example: Bring some water to the boil in a saucepan and then put the potatoes in.

تابه شیرجوش یا روغن دان (اسم): یک تابه گرد عمیق با درب و دسته بلند برای پخت و پز روی اجاق گاز.
مثال: در تابه ای مقداری آب بجوشانید و سیب زمینی ها را داخل آن بریزید.

🔸 sink (noun): a basin with taps and running water that’s fixed into a wall or bench. 

🔹 Example: Don’t leave your dirty dishes in the sink. Wash them!

سینک ظرفشویی (اسم): آبگیری با شیر ها و آب جاری که روی دیوار یا جایگاه نصب می شود.
مثال: ظروف کثیف خود را در سینک نگذارید. آنها را بشویید!

🔸 spatula (noun): a kitchen utensil with a handle at one end and a wide flat blade at the other for moving frying food. 

🔹 Example: Turn the pancakes over with a spatula when they’re ready.

کفگیر (اسم): یک وسیله آشپزخانه با یک دسته در یک سر و یک لبه پهن در سمت دیگر برای جابجایی غذای سرخ کردنی.
مثال: وقتی پنکیک ها آماده شدند، آن ها را با کفگیر برگردانید.

🔸 stove (noun): a cooking appliance with several electric elements or gas burners. 

🔹 Example: My grandma used an old wood-burning stove until she got her first gas stove.

اجاق گاز (اسم): وسیله‌ ای برای پخت و پز با چندین المنت الکتریکی یا مشعل گاز.
مثال: مادربزرگ من تا زمانی که اولین اجاق گاز خود را داشته باشد، از یک اجاق هیزمی (چوبی) قدیمی استفاده می کرد.

🔸 tableware (noun): eating utensils and plates, bowls, cups, glasses, etc. 

🔹 Example: The tableware in this restaurant’s lovely, isn’t it?

ظروف غذاخوری (اسم): ظروف غذاخوری و بشقاب، کاسه، فنجان، لیوان و غیره.
مثال: ظروف این رستوران دوست داشتنی است، اینطور نیست؟

🔸 the dishes (noun): all the items that need washing after a meal has been prepared and eaten. 

🔹 Example: Whose turn is it to do the dishes tonight?

ظروف (اسم): همه اقلامی که بعد از تهیه و خورده شدن غذا نیاز به شستشو دارند.
مثال: امشب نوبت شستن ظروف با کیست؟

🔸 toaster (noun): an appliance that makes hot toast from slices of bread. 

🔹 Example: How many slices of bread can you fit in your toaster?

توستر (اسم): دستگاهی که از برش های نان، نان تست داغ درست می کند.
مثال: چند تکه نان را می توانید در توستر خود جای دهید؟

🔸 tongs (noun): a tool with two arms that can be pushed together to pick something up. 

🔹 Example: Use the tongs to put food on customers’ plates, not your fingers!

انبر (اسم): ابزاری با دو بازو که می‌توان آن را به هم فشار داد تا چیزی برداشت.
مثال: از انبر برای گذاشتن غذا در بشقاب مشتریان استفاده کنید نه انگشتانتان!

🔸 vegetable peeler (noun): a kitchen utensil for peeling thin-skinned vegetables and fruit. 

🔹 Example: Do you peel potatoes with a knife or a vegetable peeler?

پوست کن سبزیجات (اسم): وسیله آشپزخانه برای پوست کندن سبزیجات و میوه های پوست نازک.
مثال: آیا سیب زمینی را با چاقو پوست می گیرید یا با پوست کن سبزیجات؟

🔸 wok (noun): a bowl-shaped metal frying pan from Asia. 

🔹 Example: If you’re frying in a wok, you’ll need a curved spatula to stir with.

ووک (نوعی تابه) (اسم): ماهیتابه فلزی کاسه‌ای شکل از آسیا.
مثال: اگر در ووک سرخ می‌کنید، به یک کفگیر منحنی برای هم زدن نیاز دارید.

📍 در قسمت زیر می توانید لیست بخش های مربوط به آموزش واژگان انگلیسی را مشاهده نمایید.

خوراکی ها (سبزیجات)

خوراکی ها (میوه ها)

خوراکی ها (غلات، حبوبات، آجیل)

خوراکی ها (گوشت و طیور)

خوراکی ها (ماهی و غذاهای دریایی)

خوراکی ها (لبنیات)

انواع غذاها

دو و میدانی – پارت اول

دو و میدانی – پارت دوم

دو و میدانی – پارت سوم

ژانر فیلم ها

آشپزی کردن

آشپزخانه و وسایل آشپزخانه

اتاق غذاخوری و چیدن میز غذا

رستوران

غذا و سلامت

غذاهای بریتانیایی

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا