ما سعی می کنیم لغات زیادی را یاد بگیریم و از آنها در صحبت هایمان استفاده کنیم. بعضی از واژه ها را بیشتر استفاده می کنیم که به آنها “لغات فعال” و بعضی از آنها را وقتی می شنویم متوجه معنی آن می شویم، اما نمی توانیم از آنها استفاده کنیم، که به آنها “لغات منفعل” می گوییم. این مسئله نه تنها دریادگیری زبان دوم وجود دارد، بلکه در زبان مادری نیز همینطور است. ممکن است بسیاری از لغات در زبان فارسی وجود داشته باشد و شما آنها را شنیده باشید، اما اصلا از آنها استفاده نکرده باشید.

📍 لغات کاربردی و ضروری را به صورت موضوع بندی شده ارائه داده ایم. در این قسمت، لغات مربوط به انواع ژانر فیلم ها را فرا خواهید گرفت.

Movies Vocabulary

Movies can be divided into several different genres. There are exciting action movies with gun fights and car chases, and horror movies that make us jump in our seats. There are comedies that make us laugh, and dramas that make us cry. Sci-fi movies show us what the future might be like, historical films tell us stories from the past, and documentaries show us real people and events.

After watching a movie, you might want to ask questions like:
“Which character did you like the best?”
“What did you think of the plot?”
“Did you like the cast?”
“What was your favourite scene?”

The list below includes some basic vocabulary for talking and reading about your favourite movies, directors and movie stars.

لغات فیلم ها

فیلم ها را می توان به چندین ژانر مختلف تقسیم کرد. فیلم های اکشن هیجان انگیزی وجود دارند که با درگیری با اسلحه و تعقیب و گریز ماشین و فیلم های ترسناک موجب می شوند ما از روی صندلی هایمان بپریم. کمدی هایی وجود دارند که موجب خندیدن ما و درام هایی که موجب گریه کردن ما می شوند. فیلم های علمی تخیلی به ما نشان می دهند که آینده به چه صورت خواهد بود، فیلم های تاریخی داستان های تاریخی از گذشته را به ما می گویند، و مستندها مردم و اتفاقات واقعی را به ما نشان می دهند.

بعد از تماشای یک فیلم، امکان دارد بخواهید سوالات نظیر سوالات زیر را بپرسید:

“کدام شخصیت را بیشتر از همه دوست داشتی؟”

“نظرت در مورد روند داستان (فیلم) چی بود؟”

“بازیگران را دوست داشتی؟”

“صحنه مورد علاقه شما چی بود؟”

لیست زیر دارای بعضی از لغات ابتدایی برای صحبت کردن و خواندن درباره فیلم ها، کارگردانان و ستاره های سینمای مورد علاقه تان است.

پیشنهادهای ویژه

Text Words

action movie (noun): a movie with many exciting and violent scenes.

Example: Our teenage boys love watching action movies.

فیلم اکشن (اسم) : فیلمی با صحنه های هیجان انگیز و خشونت فراوان.

مثال: پسرهای نوجوان ما تماشای فیلم های اکشن را دوست دارند.

cast (noun): all the actors and actresses in a movie or TV show.

Example: It had a good cast, but the story wasn’t very interesting.

بازیگران (اسم) : همه بازیگران مرد و بازیگران زن در یک فیلم یا برنامه های تلویزیونی.

مثال: بازیگران خوبی داشت، اما داستان خیلی جالبی نبود.

character (noun): one of the people in a story.

Example: Harry likes movies with lots of interesting and unusual characters.

شخصیت (اسم) : یکی از افراد در داستان.

مثال: هری فیلم هایی با شخصیت های زیاد جالب و غیر معمول را دوست دارد.

cinema (noun): a place where movies are shown on a big screen.

Example: Let’s meet in front of the cinema just before the movie starts.

سینما (اسم) : جایی که در آن فیلم ها بر روی یک صفحه بزرگ نمایش داده می شود.

مثال: بیایید جلوی سینما همدیگر را ببینیم قبل از اینکه فیلم شروع شود.

comedy (noun): a film with lots of funny scenes.

Example: Let’s see a comedy and have a good laugh.

کمدی (اسم) : یک فیلم با صحنه های خنده دار فراوان.

مثال: بیایید فیلم کمدی ببینیم و خوب بخندیم.

director (noun): the person in charge of making a movie.

Example: The director gets really angry when actors forget their lines.

کارگردان (اسم) : شخصی که مسئول ساخت یک فیلم است.

مثال: کارگردان واقعا عصبانی می شود وقتی که بازیگران دیالوگ های (متن های) خود را فراموش می کنند.

documentary (noun): a film that’s about real people, events or issues.

Example: How can you eat junk food after seeing that documentary Super Size Me?

مستند (اسم) : فیلمی که در مورد افراد، اتفاقات و مسائل واقعی است.

مثال: چطور می توانید بعد از دیدن مستند “Super Size Me” غذای ناسالم بخورید؟

drama (noun): a movie about realistic characters in dramatic situations.

Example: Maria loves legal dramas with lots of courtroom scenes.

درام، رمانتیک (اسم) : فیلمی درباره ی شخصیت های واقع گرا در موقعیت های دراماتیک.

مثال: ماریا عاشق درام های قانونی با صحنه های دادگاهی زیادی است.

entertainment (noun): enjoyment from movies, concerts, TV shows, etc.

Example: Airlines offer plenty of entertainment on their flights these days.

سرگرمی (اسم) : لذت بردن از فیلم ها، کنسرت ها و برنامه های تلویزیونی و غیره.

مثال: این روز ها خطوط هوایی سرگرمی های زیادی را در پروازهای خود ارائه می دهند.

family movie (noun): a movie that both children and adults can enjoy.

Example: Which entertainment company made the family movies Cinderella and 101 Dalmatians?

فیلم خانوادگی (اسم) : فیلمی که هم کودکان و هم بزرگسالان می توانند از آن لذت ببرند.

مثال: کدام شرکت سرگرمی فیلم های خانوادگی سیندرلا و 101 سگ خالدار را ساخته است؟

film (noun): another word for “movie” (also “motion picture”).

Example: This year’s Academy Award for Best Picture was won by a British film.

فیلم (اسم) : کلمه ی دیگری برای “فیلم” (همچنین “تصویر محرک”).

مثال: جایزه اسکار امسال برای بهترین فیلم توسط یک فیلم بریتانیایی برنده شد.

genre (noun): a kind or style of music, movie, TV show, painting, etc.

Example: For film class we had to compare movies from two different genres, such as comedy and horror.

ژانر (اسم) : نوع یا سبکی از موسیقی، فیلم، نمایش تلویزیونی، نقاشی و غیره.

مثال: برای کلاس فیلم باید فیلم های دو ژانر مختلف مانند کمدی و ترسناک را باهم مقایسه می کردیم.

horror movie (noun): a movie that frightens and shocks people.

Example: If you love horror movies, you’ve got to see Fright Night.

فیلم ترسناک (اسم) : فیلمی که مردم را می ترساند و شوکه می کند.

مثال: اگر عاشق فیلم های ترسناک هستید، باید شب وحشت را ببینید.

movie star (noun): a very popular movie actor or actress.

Example: Movie stars earn millions of dollars every time they play a role.

ستاره سینما (اسم) : یک بازیگر مرد یا بازیگر زن بسیار محبوب سینما.

مثال: ستاره های سینما با هربار نقشی که بازی می کنند میلیون ها دلار به دست می آورند.

plot (noun): the series of events that form the main story.

Example: It was a good film, but the plot was difficult to follow at times.

روند داستان (اسم) : مجموعه ای از اتفاقات که داستان اصلی را تشکیل می دهند.

مثال: فیلم خوبی بود، اما بعضی مواقع دنبال کردن روند داستان سخت بود.

scene (noun): a small part of a film.

Example: The opening scene showed a young man leaving prison and walking to a bus stop.

صحنه (اسم) : قسمت کوچکی از یک فیلم.

مثال: صحنه آغازین مرد جوانی را نشان می دهد که از زندان خارج شده و به سمت ایستگاه اتوبوس می رود.

sci-fi (or “science fiction”) (noun): a genre with stories set in the future or in outer space.

Example: Have you seen that sci-fi film Interstellar yet?

علمی-تخیلی(اسم) : ژانری با داستان هایی که در آینده یا در فضا اتفاق می افتد.

مثال: آیا تا به حال فیلم علمی-تخیلی “میان ستاره ای” را دیده اید؟

screen (noun): the flat surface that a movie is projected onto.

Example: Do you like sitting at the back, or close to the screen?

صفحه نمایش (اسم) : سطح صافی که یک فیلم بر روی آن پخش می شود؟

مثال: دوست دارید پشت صفحه نمایش یا نزدیک به صفحه نمایش بنشینید؟

📍 در قسمت زیر می توانید لیست بخش های مربوط به آموزش واژگان انگلیسی را مشاهده نمایید.

خوراکی ها (سبزیجات)

خوراکی ها (میوه ها)

خوراکی ها (غلات، حبوبات، آجیل)

خوراکی ها (گوشت و طیور)

خوراکی ها (ماهی و غذاهای دریایی)

خوراکی ها (لبنیات)

انواع غذاها

دو و میدانی – پارت اول

دو و میدانی – پارت دوم

دو و میدانی – پارت سوم

ژانر فیلم ها

آشپزی کردن

آشپزخانه و وسایل آشپزخانه

اتاق غذاخوری و چیدن میز غذا

رستوران

غذا و سلامت

غذاهای بریتانیایی