60 کلمه چیدن میز غذا به انگلیسی [تصاویر + مثال]

کلمات مربوط به اتاق غذاخوری در انگلیسی + تصاویر

یادگیری کلمات در هر زبانی، پایه ترین رکن یادگیری هر زبانی است. اگر بخواهیدد صحبت کنید و یا حتی منظور خود را دست و پا شکسته به طرف مقابل برسانید، باید حداقل از چند لغت و کلمه استفاده کنید. در یادگیری زبان انگلیسی هم همینطور است. باید مانند کودکان که زبان مادری خود را یاد می گیرند، ابتدا با یادگیری کلمات شروع کنید و بعد آنها را تبدیل به جمله کنید. یادگیری کلمات انگیسی، به صورت موضوع بندی شده و همراه با تصاویر مربوطه، بسیار راحت تر است و بهتر در خاطر می ماند. ما هم تصمیم گرفتیم که به صورت موضوع بندی شده و با ارائه تصاویر، کلمات و واژه های انگلیسی را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم، تا به راحتی و بدون اینکه فراموش کنید، آنها را یاد بگیرید.

📍 در این سری از پست ها، لغات کاربردی و ضروری را به صورت موضوع بندی شده، ارائه داده ایم. در این قسمت، لغات مربوط به اتاق غذاخوری و وسایل مربوط به آن را فرا خواهید گرفت.

centrepiece
هر چیزی که (مانند:گل) وسط میز مورد توجه قرار می گیرد.
candlesticks
شمعدان ها
butter knife
چاقوی کره خوری
bowl
کاسه
dinner fork
چنگال شام (غذاخوری)
dessert fork and spoon
چنگال و قاشق دسر
cup and saucer
فنجان و نعلبکی
coasters
زیر لیوانی
napkin or serviette
دستمال سفره یا سرو
fish knife
چاقوی ماهی
dinnerware set
ست ظروف غذاخوری
dinner plate
بشقاب غذاخوری
setting the table
چیدن میز
salt and pepper shakers
نمکدان و فلفل دان (یا نمک پاش و فلفل پاش)
place setting
چیدن وسایل میز غذاخوری
placemat
زیر بشقابی
table knife
چاقوی رومیزی (تزئینی)
sugar bowl
ظرف شکر
steak knife
چاقوی استیک
soup spoon
قاشق سوپخوری یا همان قاشق غذاخوری
wine glass
لیوان نوشیدنی
water jug
پارچ آب
tumbler
لیوان
tablecloth
رومیزی

پیشنهادهای ویژه

آموزش کلمات زبان انگلیسی از پایه

پکیج تخصصی آموزش لغات و افزایش دایره واژگان انگلیسی

پکیجی کامل از مجموعه های تخصصی یادگیری لغات، از سطح مقدماتی تا فوق پیشرفته

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

Breakfast, lunch and dinner

In most parts of the world people have three meals a day. The first is breakfast, then lunch in the middle of the day and dinner in the evening. Most people have breakfast at home, and some take a home-made lunch to work or school. Most people also have dinner at home, and for many modern families dinnertime is the only chance we have to get together and talk to one another. At family dinners we don’t have to follow the rules of etiquette for formal dining, but if you go to expensive restaurants or travel for business it’s useful to know these rules. You might also need to know them if you’re hosting a dinner party or having special guests for dinner.

صبحانه، ناهار و شام
در بیشتر نقاط جهان، مردم سه وعده غذایی در طول روز دارند. اول صبحانه، سپس ناهار در وسط روز و شام در عصر است. اکثر مردم صبحانه را در خانه می خورند و برخی ناهار خانگی را به محل کار می برند یا در مدرسه می خورند. بیشتر مردم شام را در خانه می‌خورند و برای بسیاری از خانواده‌ های مدرن، صرف شام تنها فرصتی است که باید دور هم جمع شوند و با هم صحبت کنند. در شام های خانوادگی لازم نیست قوانین آداب غذاخوری رسمی را رعایت کنیم، اما اگر به رستوران های گران قیمت می روید یا برای تجارت سفر می کنید، دانستن این قوانین مفید است. اگر میزبان یک مهمانی یا مهمانان ویژه برای شام هستید، ممکن است لازم باشد این قوانین را بدانید.

Table settings and dining etiquette

Houses and large apartments often have a dining room with a dining table that can seat many people. Dining rooms are sometimes used for everyday meals, but often they’re only used for big family gatherings, dinner parties or formal meals. If you’re hosting a meal like this, you’ll probably use your best set of dinnerware and cutlery. Before your guests arrive you’ll need to set the table. Begin by covering the table with a tablecloth and then place a centrepiece such as candle sticks or a flower arrangement in the middle of the table. Then arrange place settings around the table, making sure there’s a place for everyone, including yourself.

Place settings for formal dinners usually include a place mat, or an empty space, in the middle with a dinner fork and a smaller salad fork to the left, a table knife and soup spoon to the right, and a dessert fork and spoon across the top. Each place setting also has a bread plate and butter knife on the left and a drinking glass or tumbler and a wine glass on the right. Sometimes these glasses are on coasters, but only if place mats are used instead of a tablecloth. The place settings for dinner in most hotel dining rooms and fancy restaurants are also like this.

Salad or soup bowlsdinner plates and dessert bowls are often brought to the table during the meal, and if so they shouldn’t be on the table before the meal begins. There should, however, be a folded napkin at each guest’s place, and if you’re serving steak or fish you can add a steak knife or fish knife as well. Salt and pepper shakers and jugs full of drinking water should also be on the table. If you’re serving tea or coffee after the meal, bring cups and saucers as well as a sugar bowl, teaspoons and a small jug of milk or cream to the table.

چیدمان میز و آداب غذاخوری
خانه ها و آپارتمان های بزرگ اغلب دارای یک اتاق غذاخوری با میز ناهارخوری هستند که می تواند افراد زیادی را در خود جای دهد. اتاق‌ های غذاخوری گاهی اوقات برای وعده‌ های غذایی روزمره استفاده می‌شوند، اما اغلب آنها فقط برای دورهمی های بزرگ خانوادگی، مهمانی‌ های شام یا وعده‌ های غذایی رسمی استفاده می‌شوند. اگر میزبان یک وعده غذایی مانند این هستید، احتمالا از بهترین مجموعه ظروف غذاخوری و کارد و چنگال خود استفاده خواهید کرد. قبل از آمدن مهمانان باید میز را بچینید. با پوشاندن میز با یک سفره یا رومیزی شروع کنید و سپس یک قطعه مرکزی مانند شمعدان یا گل های تزئین شده را در وسط میز قرار دهید. سپس وسایل میز غذاخوری را در اطراف میز بچینید و مطمئن شوید جایی برای همه، از جمله خودتان وجود دارد.

وسایل میز غذاخوری برای شام های رسمی معمولاً شامل یک زیر بشقابی یا یک فضای خالی در وسط، با یک چنگال شام (غذاخوری) و یک چنگال کوچکتر سالاد در سمت چپ، یک چاقوی رومیزی و قاشق سوپ خوری در سمت راست، و یک چنگال و قاشق دسر در بالای بشقاب (به صورت افقی) قرار می گیرد. هر وسایل مربوط به میز غذاخوری همچنین دارای یک بشقاب نان و چاقوی کره در سمت چپ و یک لیوان یا لیوان نوشیدنی در سمت راست می باشد. گاهی اوقات این لیوان ها روی زیر لیوانی هستند، اما به شرطی که به جای رومیزی از زیر بشقابی استفاده شود. وسایل میز غذاخوری برای صرف شام در اکثر اتاق های غذاخوری هتل ها و رستوران های شیک نیز به این صورت است.

کاسه‌ های سالاد یا سوپ، بشقاب‌ های شام و کاسه‌ های دسر اغلب در طول غذا سر میز آورده می‌شوند، و اگر چنین است، نباید قبل از شروع غذا، روی میز قرار گیرند. به هر حال، باید یک دستمال تا شده (دستمال سرو یا رومیزی) در محل قرارگیری هر مهمانی وجود داشته باشد، و اگر در حال سرو استیک یا ماهی هستید، می توانید یک چاقوی استیک یا چاقوی ماهی هم اضافه کنید. نمکدان و فلفل دان و پارچ های پر از آب آشامیدنی نیز باید سر سفره باشد. اگر بعد از غذا چای یا قهوه سرو می‌کنید، فنجان‌ ها و نعلبکی‌ ها و همچنین یک قندان، قاشق چای‌خوری و یک پارچ کوچک شیر یا خامه را سر میز بیاورید.

Text Words

🔸 bowl (noun): a round dish for soup, salad or a serving of dessert. 

🔹 Example: Where are the soup bowls?

کاسه (اسم): یک ظرف گرد برای سوپ، سالاد یا یک وعده دسر.

مثال: کاسه های سوپ کجا هستند؟

🔸 bread plate (noun): a small plate for buttering bread rolls. 

🔹 Example: We need a bread plate for each guest.

بشقاب نان (اسم): بشقاب کوچک برای رولت نان کره ای.

مثال: برای هر مهمان به یک بشقاب نان نیاز داریم.

🔸 butter knife (noun): a knife with a blunt, rounded end for spreading butter. 

🔹 Example: There should be a butter knife with each guest’s bread plate.

چاقوی کره (اسم): چاقویی با انتهای گرد و صاف برای پخش کردن کره.

مثال: باید یک چاقوی کره با بشقاب نان، برای هر مهمان وجود داشته باشد.

🔸 candlestick (noun): a holder, usually tall and thin, for one or more candles. 

🔹 Example: If it’s a romantic dinner for two, you’ll need candlesticks.

شمعدان (اسم): نگهدارنده (شمع)، معمولاً بلند و باریک، برای یک یا چند شمع.

مثال: اگر یک شام عاشقانه برای دو نفر باشد، به شمعدان نیاز دارید.

🔸 centrepiece (noun): a display placed in the middle of a dining table. 

🔹 Example: Did you arrange the flower centrepiece yourself?

شی تزیینی مرکزی میز غذاخوری (اسم): شی مورد نمایش که در وسط یک میز ناهارخوری قرار می گیرد.

مثال: آیا شما گل تزیینی وسط میز خود را مرتب کرده اید؟

🔸 coaster (noun): a small mat or flat object under a bottle or glass that protects the table.

🔹 Example: Put out some coasters or there’ll be round stains on the table.

زیر لیوانی (اسم): حصیر کوچک یا شی مسطح زیر بطری یا لیوان که از میز محافظت می کند.

مثال: زیر لیوانی را بیرون بیاورید، در غیر این صورت لکه های گردی روی میز خواهد ماند.

🔸 cup and saucer (noun): a small plate and matching cup for tea or coffee. 

🔹 Example: Do dinnerware sets usually include cups and saucers?

فنجان و نعلبکی (اسم): بشقاب کوچک و فنجان مناسب برای چای یا قهوه.

مثال: آیا ست های ظروف غذاخوری معمولاً شامل فنجان و نعلبکی هستند؟

🔸 dessert fork and spoon (noun): a three-pronged fork with an oval spoon for eating desserts from a bowl or plate. 

🔹 Example: Can we have an extra dessert fork and spoon, please?

چنگال و قاشق دسر (اسم): چنگال سه شاخه با قاشق بیضی شکل برای خوردن دسر از کاسه یا بشقاب.

مثال: میشه لطفا چنگال و قاشق دسر اضافه داشته باشیم؟

🔸 dining room (noun): the room in a house or hotel where meals are eaten. 

🔹 Example: Do we really need such a big dining room?

اتاق ناهار خوری (اسم): اتاقی در خانه یا هتل که در آن غذا صرف می شود.

مثال: آیا واقعاً به چنین اتاق غذاخوری بزرگی نیاز داریم؟

🔸 dining table or dinner table (noun): a table at which several people can sit together to eat. 

🔹 Example: How many people can you fit around your dining table?

میز ناهار خوری یا میز شام (اسم): میزی که چند نفر می توانند کنار هم بنشینند و غذا بخورند.

مثال: چند نفر را می توانید دور میز ناهارخوری خود قرار دهید؟

🔸 dinner fork (noun): an eating utensil with four prongs used during a main course. 

🔹 Example: Why do Americans hold a dinner fork in the right hand?

چنگال شام (اسم): یک ظرف یا ابزار غذاخوری با چهار شاخه که در طول غذای اصلی استفاده می شود.

مثال: چرا آمریکایی ها چنگال شام را در دست راست می گیرند؟

🔸 dinner party (noun): a dinner in someone’s home to which guests are invited. 

🔹 Example: Can you come to our dinner party on Saturday night? 

مهمانی شام (اسم): شامی در خانه شخصی که مهمانان به آن دعوت شده اند.

مثال: آیا می توانید شنبه شب به مهمانی شام ما بیایید؟

🔸 dinner plate (noun): a flat dish for eating a meal’s main course.  

🔹 Example: You haven’t broken another dinner plate, have you?

بشقاب شام (اسم): یک ظرف مسطح برای خوردن غذای اصلی.

مثال: شما بشقاب شام دیگری را نشکسته اید، مگه نه؟

🔸 dinnertime (noun): the time of day usually spent eating dinner. 

🔹 Example: I only see my kids at dinnertime these days. 

زمان شام (اسم): زمانی از روز، که معمولاً صرف شام می شود.

مثال: این روزها فقط بچه هایم را در وقت شام می بینم.

🔸 dinnerware (noun): a set of matching plates, bowls, cups, saucers etc. for several people.

🔹 Example: Where did you get this beautiful dinnerware?

ظروف غذاخوری (اسم): مجموعه ای از ست بشقاب ها، کاسه ها، فنجان ها، نعلبکی ها و … برای چند نفر.

مثال: این ظرف غذاخوری زیبا را از کجا تهیه کردید؟

🔸 etiquette (noun): rules for behaving correctly in social situations. 

🔹 Example: I had to learn all the etiquette before my first business trip to Europe.

آداب معاشرت (اسم): قوانینی برای رفتار صحیح در موقعیت های اجتماعی.

مثال: قبل از اولین سفر کاری به اروپا باید تمام آداب معاشرت را یاد می گرفتم.

🔸 fish knife (noun): a knife with a wide blade for eating fish.

🔹 Example: Can you lend us your fish knives for the dinner party?

چاقوی ماهی (اسم): چاقویی با تیغه پهن برای خوردن ماهی.

مثال: آیا می توانید چاقوهای ماهی خود را برای مهمانی شام به ما قرض دهید؟

🔸 formal (adjective): requiring official or social rules be followed. 

🔹 Example: If it’s a formal occasion, wear a suit and tie.

رسمی (صفت): مستلزم رعایت قوانین رسمی یا اجتماعی.

مثال: اگر مناسبت رسمی است، کت شلوار و کراوات بپوشید.

🔸 napkin (noun): a cloth or paper towel for wiping your mouth and hands while eating. 

🔹 Example: Can you bring some more napkins, please? 

دستمال سفره (اسم): پارچه یا دستمال کاغذی برای پاک کردن دهان و دستان خود در حین غذا خوردن.

مثال: می توانید چند دستمال دیگر بیاورید لطفا؟

🔸 place mat (noun): a flat piece of cloth, plastic or wood at the centre of each place setting on a dining table. 

🔹 Example: There’s a lovely set of eight place mats in that shop.

زیر بشقابی (اسم): یک تکه پارچه مسطح، (جنس) پلاستیکی یا چوبی در مرکز هر وسایل روی میز ناهارخوری (مربوط به یک نفر) چیده می شود.

مثال: مجموعه ای دوست داشتنی از هشت زیر بشقابی در آن مغازه وجود دارد.

🔸 place setting (noun): dishes, glasses and cutlery arranged in place for one person. 

🔹 Example: Do you know how to make place settings for a formal meal? 

چیدن وسایل میز غذاخوری (اسم): بشقاب ها، لیوان ها و کارد و چنگال ها در جای خود برای یک نفر چیده شده اند.

مثال: آیا می دانید چگونه برای یک وعده غذایی رسمی میز غذاخوری را باید چید؟

🔸 set the table (verb): to arrange place settings for everyone on a dining table. 

🔹 Example: Can you set the table? Dinner’s nearly ready. 

چیدن میز (فعل): ترتیب دادن چیدن وسایل برای همه روی میز ناهارخوری.

مثال: آیا می توانید میز را بچینید؟ شام تقریبا آماده است.

🔸 shaker (noun): a container for salt, pepper, chili powder, etc. with small holes from which the contents are shaken out.

🔹 Example: I love those salt and pepper shakers shaped like dogs. 

نمکدان و فلفل دان (اسم): ظرفی برای نمک، فلفل، پودر فلفل قرمز و غیره با سوراخ های کوچک که محتویات آن بیرون پاشیده می شود.

مثال: من عاشق آن نمکدان ها و فلفل دان های طرح سگ هستم.

🔸 soup spoon (noun): a round or oval spoon for eating soup. 

🔹 Example: Do you put soup spoons on the left or the right when you set the table?

قاشق سوپ (اسم): قاشق گرد یا بیضی شکل برای خوردن سوپ.

مثال: وقتی سفره می چینید، قاشق سوپ خوری را سمت چپ می گذارید یا سمت راست؟

🔸 steak knife (noun): a knife with a serrated blade for diners to cut steak at the table.

🔹 Example: The waiter forgot to bring us steak knives.

چاقوی استیک (اسم): چاقویی با لبه ی دندانه دار برای بریدن استیک سر میز غذاخوری.

مثال: پیشخدمت فراموش کرد برای ما چاقوهای استیک بیاورد.

🔸 tablecloth (noun): a large cloth for covering a dining table.

🔹 Example: Have we got a clean tablecloth? This one’s got stains on it. 

سفره، رومیزی (اسم): پارچه بزرگ برای پوشاندن میز ناهارخوری.

مثال: آیا سفره تمیزی داریم؟ این یکی لکه داره.

🔸 table knife (noun): the knife used for eating a main course. 

🔹 Example: Table knives are bigger than butter knives, aren’t they?

چاقوی رومیزی (اسم): چاقویی که برای خوردن غذای اصلی استفاده می شود.

مثال: چاقوهای رومیزی بزرگتر از چاقوهای کره هستند، اینطور نیست؟

🔸 tumbler (noun): a drinking glass with straight sides and no stem or handle. 

🔹 Example: The tumblers are in a cupboard in the kitchen.

لیوان (اسم): لیوان نوشیدنی که صاف و بدون پایه یا دسته است.

مثال: لیوان ها در یک کمد در آشپزخانه هستند.

🔸 water jug (noun): a large container with a handle from which drinking water is poured. 

🔹 Example: The water jug’s nearly empty. 

پارچ آب (اسم): ظرف بزرگ دسته دار که از آن آب آشامیدنی می ریزند.

مثال: پارچ آب تقریباً خالی است.

🔸 wine glass (noun): a glass with a long stem and a wide base for drinking wine.

🔹 Example:  I poured water in my wine glass and someone laughed. I didn’t know the etiquette. 

لیوان نوشیدنی (اسم): لیوانی با پایه بلند و زیر پایه پهن برای نوشیدن.

مثال: در لیوان نوشیدنی ام آب ریختم و یکی خندید. آداب را نمی دانستم.

📍 در قسمت زیر می توانید لیست بخش های مربوط به آموزش واژگان انگلیسی را مشاهده نمایید.

خوراکی ها (سبزیجات)

خوراکی ها (میوه ها)

خوراکی ها (غلات، حبوبات، آجیل)

خوراکی ها (گوشت و طیور)

خوراکی ها (ماهی و غذاهای دریایی)

خوراکی ها (لبنیات)

انواع غذاها

دو و میدانی – پارت اول

دو و میدانی – پارت دوم

دو و میدانی – پارت سوم

ژانر فیلم ها

آشپزی کردن

آشپزخانه و وسایل آشپزخانه

اتاق غذاخوری و چیدن میز غذا

رستوران

غذا و سلامت

غذاهای بریتانیایی

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا