داستان انگلیسی با فایل صوتی [سطح مقدماتی] _ قسمت دوم
یکی از بهترین راهها برای بهبود مهارتهای ارتباطی، آشنایی با زبان از طریق خواندن، ساختن واژگان و بحث در مورد آنچه در مکالمات روزانه مطالعه میکنید، است. سایت languagedownload.ir دانش روزانه انگلیسی را ارائه می دهد که می توانید مطالعه کنید و سپس سعی کنید در موقعیت های روزمره از آن استفاده کنید.
خواندن داستان های کوتاه به زبان انگلیسی راهی عالی برای بهبود سطح زبان شماست. در این بخش داستان های کوتاه انگلیسی به فارسی ما را که همراه با فایل صوتی می باشد و مخصوص زبان آموزان انگلیسی نوشته شده است، بخوانید. در این سری از پست ها، شما روان خواندن و درک مطلب خود را بهبود می بخشید و دایره لغات خود را توسعه می دهید.
اکنون قسمت دوم این داستان را بخوانید و لذت ببرید:
(2) Drive into Danger
“ON THE ROAD“
“در جاده”
They get into the truck again and drive along the motorway.
آنها دوباره سوار کامیون می شوند و در امتداد بزرگراه رانندگی می کنند.
“Our next stop is near Dijon, ” said Andy. “Dijon is in Burgundy. They make wonderful wine there.”
“‘I don’t want any wine, ” laughs Kim, “‘but I do want some coffee.”
اندی گفت: «ایستگاه بعدی ما نزدیک دیژون است. دیژون در بورگونی است. آنجا شراب فوق العاده درست می کنند.»
کیم میخندد: «من شراب نمیخواهم، اما مقداری قهوه میخواهم.”
They arrive at the truck stop just before four and sit down in the cafe. Suddenly Andy says, “Someone’s looking under the truck!” Through the window of the cafe they see a fat man in a green shirt. He takes something out from under the truck and goes to a red car.
درست قبل از ساعت چهار به ایستگاه کامیون می رسند و در کافه می نشینند. ناگهان اندی میگوید: «یکی به زیر کامیون نگاه میکند!” از پنجره کافه مرد چاقی را می بینند که پیراهن سبزی به تن دارد. چیزی از زیر کامیون بیرون می آورد و به سمت یک ماشین قرمز رنگی می رود.
“I don’t like this,” says Kim quietly. “Let’s go!” A few minutes later, Kim looks in her mirror. “Andy”‘ she says quietly, “There’s a red car behind us. And the man in the green shirt is driving. Why is he following us? He’s got his parcel.”
کیم به آرامی می گوید: «من این را دوست ندارم. “بیا بریم!” چند دقیقه بعد کیم در آینه خود نگاه می کند. او به آرامی می گوید: “اندی”، “یک ماشین قرمز پشت سر ماست. و مردی با پیراهن سبز در حال رانندگی است. چرا او دنبال ماست؟ او بسته اش را دارد.”
“No, he hasn’t”‘ says Andy with a laugh. “He’s got our sandwiches. And I’ve got his parcel. Here it is.” He opens it carefully. In it are about fifty small white paper bags.
اندی با خنده می گوید: «نه، او ندارد». “او ساندویچ های ما را دارد. و من بسته ی او را دارم. ایناهاش.” با احتیاط بازش می کند. در آن حدود پنجاه کیسه کاغذ سفید کوچک وجود دارد.
…داستان انگلیسی با فایل صوتی [سطح مقدماتی] _ قسمت دومبیشتر بخوانید »
داستان انگلیسی با فایل صوتی [سطح مقدماتی] _ قسمت دوم ادامه مطلب »