اصول مذاکره در زبان انگلیسی
✍️ آیا مایلید وارد بازی شوید؟ در این بخش شما همه چیز را درباره ی بازی مذاکرات (game of negotiations) یاد می گیرید و با انواع مذاکرات (kinds of negotiations) آشنا می شوید.
انواع مذاکرات در زبان انگلیسی
🔸 باید صحبت کنیم (we need to talk). اگر به چنین نقطه ای رسیده اید، مذاکره لازم است. مذاکرات می توانند در دسته های (categories) گوناگون جای بگیرند:
مذاکرات مقدماتی exploratory negotiations
مذاکرات پایه preliminary negotiations
مذاکرات رسمی official negotiations
🔸 بالاخره باید از یک جا شروع کرد. در دانشگاه های امریکایی، دروس پایه با برچسب 101 مشخص می شوند:
Negotiations 101: مذاکرات برای تازه کارها (Negotiations for beginners)
Meetings 101: جلسات برای تازه کارها (Meeting for beginners)
Calligraphy 101: خوش نویسی برای تازه کارها (Calligraphy for beginners)
پس از آنکه مذاکرات خود را به نتیجه ی مناسب رساندید، از اینکه واحد خوش نویسی را گذرانده اید خوشحال خواهید شد. امضایتان پای قرارداد (contract) حتما زیبا خواهد بود …
مذاکرات سطح پایین low-level negotiations
مذاکرات سطح میانه mid-level negotiations
مذاکرات سطح بالا high-level negotiations
مذاکرات فوق مهم top-level negotiations
🔸 آیا قرار است شما مسئول برقراری ارتباط باشید؟ چه خوب! شما می توانید با استفاده از موارد زیر فرآیند ارتباط کلامی را نام گذاری کنید:
گفتگو talk
بحث discussion
گفتگوها talks
🔸 بسیاری از عناوین، ارتباط کلامی را شبیه به یک گپ و گفت جانانه (talkfest) جلوه می دهند. بسته به تعداد گروه های شرکت کننده در مذاکرات، از یکی از اصطلاحات زیر استفاده کنید:
دو جانبه bilateral
چند جانبه multilateral
فقط حواستان باشد که گفتگوهای شما یک جانبه (unilateral) نیستند. در غیر این صورت مردم خیال می کنند شما دارید با خودتان حرف می زنید …
🔸 آقای هانسن و آقای براون در حال مکالمه ی تلفنی درباره ی مذاکرات احتمالی با شرکای تجاری هندی شان هستند.
آقای هانسن: سلام، من تام هستم از کیل. حالت چطوره، چاک؟
Hi, this is Tom calling from Kiel. How are you, Chuck?
آقای براون: سلام تام. من خوبم. تو چطوری؟
Hi, Tom. I’m fine. How are you?
آقای هانسن: خوبم، ممنون. باهات تماس گرفتم چون فکر می کنم باید باهم صحبت کنیم.
Fine, thanks. I’m calling because I think we need to talk.
آقای براون: درباره ی چی، تام؟
What about, Tom?
آقای هانسن: درباره ی گسترش روابط تجاریمون با شرکامون در هندوستان.
It’s about expanding the business relations with our partners in India.
آقای براون: بیا برنامه ای برای مذاکرات پایه تعیین کنیم.
Let’s set up a plan for preliminary negotiations.
مراحل مذاکرات انگلیسی
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست! (All the world’s a stage). نخیر! در این قسمت مراد از stage (که در جمله ی بالا معنی صحنه ی تئاتر می دهد) چیز دیگری است، در این قسمت stage معنی مرحله می دهد. اما در هر صورت، بین صحنه ی تئاتر و مذاکرات ارتباطی وجود دارد. اهمیت نقش خود را در مراحل مذاکراتی (negotiation stages) که در زیر آمده است در نظر بگیرید:
📍 مرحله ابتدایی initial stage
آشنایی با مهره های کلیدی meeting the key players
خوش و بش کردن engaging in small talk
آغاز مذاکرات opening the negotiations
این گمان واهی را که خوش و بش کردن سبب اتلاف وقت است از خود دور کنید. برعکس، در نتیجه ی چنین گپ های خوشایندی، شما مهره های کلیدی را بهتر خواهید شناخت. این کار سر و کله زدن با طرف مقابل تان را در طول مذاکرات آسان می کند. پس: از چاق سلامتی کردن واهمه نداشته باشید (Don’t be afraid to chew the fat).
📍 مرحله اصلی main stage
بیان مقصودتان stating what you want to attain
می تونین لطفا آرام تر حرف نزنین؟ Could you speak more slowly, please
ارائه ی اولین پیشنهاد making the first offer
به بحث گذاشتن موضوع discussing the matter
ارائه ی یک پیشنهاد متقابل making a counteroffer
گرسنه اید؟ فکر خوبی است که پس از مرحله ی اصلی مذاکرات، برای مدت کوتاهی استراحت کنید. اغلب، فضای باز و عاری از فشار یک وعده غذای دور همی می تواند اثر مثبتی بر مذاکرات داشته باشد. شما می توانید به شکل های زیر اظهار کنید که وقت استراحت است:
بیایید استراحت کوتاه داشته باشیم. Let’s take a break
چطوره برای صرف قهوه استراحتی داشته باشیم؟ How about a coffee break now
اجازه بدهید مذاکرات را برای صرف نهار قطع کنیم. Let’s break for lunch
📍 مرحله پایانی final stage
ارائه ی پیشنهاد نهایی making the final offer
بررسی آخرین نکات discussing the last points
رسیدن به تفاهم reaching an agreement