اصطلاحات روزانه و رایج انگلیسی به فارسی – درس سی و هفتم

اکنون درس سی و هفتم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس سی و هفتم از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

روابط مطلوب  (Pleasant relationships)

11. count on sb          روی کسی حساب کردن

A: You promised to help me. Remember, I’m counting on you.

B: Don’t worry. I won’t let you down.

قول دادی کمکم کنی. یادت باشد، من روی تو حساب می کنم.

نگران نباش. نا امیدت نمی کنم.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

12. keep one’s fingers crossed for sb         آرزوی موفقیت کردن (برای کسی)

(هنگام استفاده از این اصطلاح گوینده همیشه دو انگشت اشاره و وسطی خود را به صورت ضربدر روی هم قرار می دهد و دست خود را بالا می برد.)

A: My job interview is tomorrow. Wish me luck.

B: Sure. I’ll keep my fingers crossed for you.

فردا برای کار جدیدم مصاحبه دارم. برایم آرزوی موفقیت کن.

حتما. برایت آرزوی موفقیت دارم.

13. make up with sb         آشتی کردن (با کسی)

A: Is Sue still angry with you?

B: No, we made up with each other. We’re good friends again.

سو هنوز هم از دستت عصبانی است؟

نه، باهم آشتی کردیم. دوباره برای همدیگر دوستان خوبی هستیم.

14. pour one’s heart out to sb            درددل کردن – مکنونات قلبی خود را گفتن (برای کسی)

A: How long did you talk to Jennifer?

B: We talked for about 2 hours. She really needed to pour her heart out to somebody. She felt much better after our talk.

چه مدت با جنیفر حرف زدی؟

تقریبا دو ساعت باهم حرف زدیم. واقعا احتیاج داشت با کسی درددل کند. بعد از صحبت مان حالش خیلی بهتر بود.

15. have (a lot / not much / nothing …) in common with sb            وجه اشتراک داشتن (با کسی)

A: What’s your husband like?

B: He’s a nice guy. We have a lot in common.

شوهرت چه جور آدمی است؟

آدم خوبی است. باهم وجه اشتراک زیادی داریم.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا