اکنون قسمت هجدهم از فصل هشتم زنان کوچک را در اختیار شما قرار می دهیم. متن داستان همراه با ترجمه فارسی می باشد که زبان آموزانی که در سطح مبتدی هستند، بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند. فراموش نکنید که یادگیری زبان انگلیسی همراه با خواندن داستان بسیار کاربردی و موثر است.
Later, Mr. Brooke came to the home.
بعدا، آقای بروک به خانه آمد.
He said to Meg, “Miss March, I want to go with your mother tomorrow. I can do some work for Mr. Laurence in Washington too.”
او به مگ گفت: ” دوشیزه مارچ، من می خواهم فردا با مادرتان بروم. می توانم کاری هم برای آقای لارنس در واشنگتن انجام دهم.”
“Thank you,” Meg said. “Mother would like that.”
مگ گفت: ” متشکرم. مادر خوشحال می شود.”
پیشنهادهای ویژه
بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)
صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان
نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)
داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین
نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)
متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین
Mrs. March came in.
خانم مارچ وارد شد.
“Yes, thank you, Mr. Brooke,” she said. Then she asked, “Where’s Jo?”
او گفت: ” بله، متشکرم، آقای بروک.” سپس پرسید: “جو کجاست؟”
The front door opened. It was Jo.
در جلویی باز شد. جو بود.
“Jo – your hair!” Mrs. March said. Jo’s hair was very short. “What did you do?”
خانم مارچ گفت: ” جو – موهایت!” موهای جو بسیار کوتاه بود. “تو چه کردی؟”
“Aunt March is reading your letter,” she said. “But here’s some money for Father from me. I went to a man in town. He buys hair.”
او گفت: ” عمه مارچ دارد نامه تان را می خواند. ولی این هم مقداری پول برای پدر از طرف من. رفتم نزد مردی در شهر. او مو می خرد.”
“oh, Jo, thank you,” Mrs. March said. “I love you for this.”
خانم مارچ گفت: ” اوه، جو، متشکرم. به خاطر همین دوستت دارم.”
Jo smiled at her mother, but that night she didn’t sleep.
جو به روی مادرش لبخند زد، ولی آن شب نخوابید.
“What’s wrong, Jo?” Meg asked.
مگ پرسید: “چه شده، جو؟”
“My hair!” Jo said. Her eyes was red. “My hair!”
جو گفت: “موهایم!” چشمانش سرخ بودند. “موهایم!”
خسته نباشید ممنون به خاطر این وبسایت فوق العاده