اصطلاحات مهم و کاربردی زبان انگلیسی با معنی – درس سی و دوم

اکنون درس سی و دوم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس سی و دوم از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

رفتارهای نامطلوب  (Unpleasant behavior)

26. lose face            بی آبرو شدن – رفتن آبروی کسی

A: Why don’t you start  your own business? Are you scared of losing money?

B: I’m not scared of losing money. I’m scared of losing face.

چرا کار خودت را شروع نمی کنی؟ می ترسی ضرر کنی؟

از ضرر مالی نمی ترسم. می ترسم برویم آبرویم برود.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

27. take sides           طرف کسی را گرفتن – طرفداری کردن

A: Why did you leave?

B: My parents were arguing and I didn’t want to take sides, so I left.

چرا رفتی؟

پدر و مادرم داشتند جروبحث می کردند و من نمی خواستم طرف هیچکدام شان را بگیرم، بنابراین از آنجا رفتم.

28. keep up appearances            حفظ ظاهر کردن

A: I think the Jacksons are still in love after 30 years.

B: On the contrary, they hate each other. They only keep up appearances.

فکر می کنم خانم و آقای جکسون هنوز هم بعد از سی سال عاشق همدیگر هستند.

بر عکس، از همدیگر متنفرند. فقط حفظ ظاهر می کنند.

29. get away with sth           قسر در رفتن

A: I went through the red light but the officer didn’t notice me.

B: You got away with it this time but don’t do it again.

از چراغ قرمز رد شدم ولی افسر متوجه نشد.

این بار قسر در رفتی ولی دیگر این کا را نکن.

30. swim against the tide            برخلاف جریان (آب) شنا کردن

A: All my classmates want to ask our teacher to give us less homework on the weekend and they have asked me to join them. What do you think I should do?

B: Join them. You can’t swim against the tide.

همه همکلاسی هایم می خواهند از معلم مان بخواهند که برای تعطیلات آخر هفته تکالیف کمتری بدهد و از من هم خواسته اند که به آنها ملحق شوم. به نظرت چه باید بکنم؟

به آنها ملحق شو. نمی توانی خلاف جریان آب شنا کنی.

 

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا