پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی همراه با ترجمه فارسی – درس بیست و سوم

اکنون درس بیست و سوم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس بیست و سوم از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

رفتارهای مطلوب  (Pleasant behavior)

7. be about to (do sth)             در شرف (انجام کاری) بودن – در حین / آماده (انجام کاری) بودن

 

A: What were you doing when I called?

B: I was about to go to bed.

وقتی زنگ زدم داشتی چکار می کردی؟

داشتم می رفتم بخوابم.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

8. go through sth              تجربه کردن – تحمل کردن (سختی و دردسر)

(to experience sth)

 

A: I heard you had two operations.

B: Yes. I was in the hospital for 3 weeks. You don’t know what I went through.

شنیدم دوتا عمل داشتی.

بله، سه هفته بستری بودم. نمی دانی چه کشیدم.

9. take notice (of sb/sth)             متوجه شدن (= دیدن)

 

A: Be careful. You just went through a red light.

B: Did I? Well, I didn’t take notice.

مواظب باش. از چراغ قرمز رد شدی.

واقعا. خوب متوجه شدم.

10. take an interest in sb/sth              علاقه داشتن – علاقمند بودن – علاقه نشان دادن

 

A: Are you satisfied with John’s progress?

B: Not really. I wish he took more interest in his studies.

از پیشرفت جان راضی هستید؟

راستش نه. ای کاش علاقه بیشتری به درس هایش نشان می داد.

11. take one’s time            کاری را سر فرصت انجام دادن – عجله نکردن

(to use as much time as you need without hurrying)

 

A: If you’re in a hurry, I’ll have my breakfast later so we can go now.

B: No. There’s no hurry. Take your time.

اگر عجله داری صبحانه ام را بعد می خورم تا الان بتوانیم برویم.

نه عجله ندارم. عجله نکن.

12. be on the right track            در مسیر درست بودن – در جهت صحیح قرار داشتن

(کنایه از حالتی است که شخص هنوز به هدف نرسیده و یا پاسخ صحیح را نیافته ولی فکر یا عمل وی در جهت صحیح است)

 

A: Was my answer correct?

B: Not exactly but you’re on the right track. If you think a little more, you’ll surely find the answer.

جواب من درست بود؟

دقیقا نه ولی در مسیر درست هستی. اگر کمی بیشتر فکر کنی، حتما جواب را پیدا می کنی.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا