داستان های کوتاه زبان انگلیسی – داغ ننگ (قسمت چهارم)

خواندن داستان های انگلیسی به فارسی به زبان آموزان کمک می کند به راحتی بتوانند جمله بندی کنند و در مکالمات استفاده کنند. و یا حتی می توانند درک کنند که از کلمات کجا و چه موقع استفاده کنند. خواندن داستان مهارت reading شما را تقویت می کند و علاوه بر آن لغات و اصطلاحات زیادی را فرا خواهید گرفت. سایت languagedownload.ir تمامی این مطالب را به صورت رایگان برای شما عزیزان قرار می دهد تا در جهت پیشرفت و پیشروی زبان آموزان کمکی کرده باشد. لینک هایی که در زیر مشاهده می کنید، پکیج و نرم افزار فوق العاده کاربردی آموزش زبان انگلیسی به فارسی است که با تهیه آنها به راحتی می توانید زبان انگلیسی را همراه با نکات کاربردی فرا بگیرید.

اکنون قسمت چهارم از داستان “داغ ننگ” را همراه با ترجمه فارسی در این پست قرار می دهیم:

Hester Prynne – Chapter 1

First he took her to Europe, to Amsterdam. Then he wanted to start a new life in New England. He sent Hester before him.

او ابتدا او را به اروپا، به آمستردام برد. سپس می خواست زندگی جدیدی در نیواینگلند (آمریکا) آغاز کند. هستر را پیشاپیش فرستاد.

She arrived in the small town of Boston and waited for him. But he never came.

او به شهر کوچک بوستون رسید و منتظرش ماند. ولی او هرگز نیامد.

Now, two years later, she stood on a platform in the middle of town with a scarlet letter on her breast and with a baby in her arms. A thousand eyes watched her, full of hate.

حالا، دو سال می گذرد و او بر سکویی در میان شهر با حرف قرمزی بر سینه اش و بچه ای در آغوشش ایستاده است. هزار چشم مملو از نفرت او را تماشا می کنند.

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

Suddenly, somebody spoke above the noise of the crowd: “Listen to me, Hester Prynne.” Hester looked up. There was a large house near the platform. John Wilson, he oldest church minister in Boston, stood at an upstairs window.

ناگهان صدای کسی بلندتر از سروصدای جمعیت برخاست: “به من گوش کن، هستر پرین.” هستر به طرف بالا نگاه کرد. خانه ای بزرگ نزدیک سکو بود. جان ویلسون، پیرترین کشیش کلیسای بوستون، در پنجره طبقه بالا ایستاده بود.

He looked down at her with cold, gray eyes and said, “Hester Prynne. Your minister wants to talk to you. Listen to him, please.”

او به هستر که چشمانش تیره و بی روح بود نگاه کرد و گفت: “هستر پرین. کشیش تو می خواهد با تو حرف بزند. لطفا به او گوش بده.”

The people in the square and Hester looked up at the young man next to Wilson. It was Arthur Dimmesdale, one of the youngest ministers in the town.

مردم میان میدان و هستر به مرد جوان کنار ویلسون نگاه کردند. این آرتور دیمزدیل، یکی از جوان ترین کشیش های شهر بود.

he looked at Hester for a minute with sad eyes and then started to speak.

او کمی با چشمان غم انگیز به هستر نگاه کرد و سپس سخن آغاز نمود.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا