داستان های کوتاه زبان انگلیسی به فارسی – داغ ننگ (قسمت دوازدهم)

خواندن داستان های انگلیسی به فارسی به زبان آموزان کمک می کند به راحتی بتوانند جمله بندی کنند و در مکالمات استفاده کنند. و یا حتی می توانند درک کنند که از کلمات کجا و چه موقع استفاده کنند. خواندن داستان مهارت reading شما را تقویت می کند و علاوه بر آن لغات و اصطلاحات زیادی را فرا خواهید گرفت. سایت languagedownload.ir تمامی این مطالب را به صورت رایگان برای شما عزیزان قرار می دهد تا در جهت پیشرفت و پیشروی زبان آموزان کمکی کرده باشد. لینک هایی که در زیر مشاهده می کنید، پکیج و نرم افزار فوق العاده کاربردی آموزش زبان انگلیسی به فارسی است که با تهیه آنها به راحتی می توانید زبان انگلیسی را همراه با نکات کاربردی فرا بگیرید.

اکنون قسمت دوازدهم از داستان “داغ ننگ” را همراه با ترجمه فارسی در این پست قرار می دهیم:

Governor’s House – Chapter 4

Some people in the town wanted to take Hester’s daughter away. “Her mother is not teaching her the right things,” they said.

برخی مردم در شهر می خواستند دختر هستر را بگیرند. آنها می گفتند: “مادرش چیزهای درستی به او یاد نمی دهند.”

Hester went with Pearl to a large house and met Governor Bellingham, the most important man in Boston. There were three other men with him: John Wilson, Arthur Dimmesdale, and Roger Chillingworth.

هستر همراه پرل به خانه بزرگی رفت و با فرماندار بلینگهام، مهمترین فرد بوستون ملاقات کرد. سه مرد دیگر همراه او بودند. جان ویلسون، آرتور دیمزدیل و راجر چیلینگورث.

“You cannot take my daughter away!” Hester said.

هستر گفت: “نمی توانید دخترم را از من بگیرید!”

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

“The girl has to live with another family.” the Governor said. “She has to learn about God. You are a sinful woman. What can you do for the child?

فرماندار گفت: “این دختر باید با خانواده دیگری زندگی کند. باید درباره خدا یاد بگیرد. تو زن گناهکاری هستی. برای این بچه چکار می خواهی بکنی؟”

Hester put her hand on the scarlet letter. “I learn many things from this,” she said “I can teach my little Pearl.”

هستر دست بر حرف قرمز گذاشت. “من از این خیلی چیزها یاد می گیرم. می توانم به پرل کوچولویم یاد بدهم.”

“We have to take your child away because of that scarlet letter.” the Governor said. “Don’t you understand?”

فرماندار گفت: “باید این بچه را بخاطر آن حرف قرمز از تو بگیریم. نمی فهمی؟”

“This letter teaches me important lessons every day.” Hester said quietly. “The lessons will not help me because I am a sinner. But they will help my little child.

هستر آهسته گفت: “این نشان به من هر روز درس های مهمی می دهد. این درس ها به من کمک نمی کند، زیرا من گناهکار هستم. ولی به بچه کوچولویم کمک می کند.”

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا