در این پست، شعری از سهراب سپهری را همراه با ترجمه در اختیار علاقه مندان به زبان انگلیسی قرار می دهیم. همچنین این پست برای علاقه مندان به شعر و ادبیات فارسی نیز مورد استفاده می باشد. بسیاری از کاربران دنبال اشعار انگلیسی و یا شعرهای فارسی به انگلیسی هستند که به سختی می توانند آنها را پیدا کنند. سایت Languagedownload با قرار دادن گزیده ای از اشعار بزرگان به صورت رایگان برای شما عزیزان، قصد دارد رضایت زبان آموزان و کاربران عزیز را نسبت به سایت بی نظیر لنگوئیج دانلود جذب کند.
قسمت بیست و نهم از شعر سهراب سپهری، به نام ” شب تنهایی خوب ” را بر روی سایت قرار داده ایم: (برای مشاهده روی ادامه مطلب کلیک کنید)
پیشنهادهای ویژه
بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)
صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان
نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)
داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین
نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)
متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین
The Fine Night Of Solitude
Listen! The remotest bird is warbling.
Night is fluent, pure and open.
The cranesbills
And the most sonorous bough listen to the moon.
The stairs in front of the building
The door holding a lantern
And the breeze galore.
Listen! The road is calling you from afar.
Your eyes are not the Decoration of Darkness.
Shake your eyelids, put on your shoes and come along.
And come where the plume of the moon warns your finger
Where Time sits with you on a cold
And the nocturnal psalters absorb your limbs like a ballad.
There lives a hermit who will say onto you:
“The best is to attain an eye wet with the incident of love.”
پیشنهادهای ویژه
نرم افزار دوره کامل آموزش انگلیسی (ویژه اندروید)
نرم افزار اندروید دلفین همراه با صدا و تمرین، از الفبا تا سطوح بالا، به صورت کاملا خودآموز و بدون نیاز به استاد
“ترجمه فارسی”
شب تنهایی خوب
گوش کن! دورترین مرغ جهان می خواند.
شب سلیس است، و یکدست، و باز.
شمعدانی ها
و صدادارترین شاخه ی فصل، ماه را می شنوند.
پلکان، جلو ساختمان،
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم.
گوش کن! جاده صدا می زند از دور قدم های تو را.
چشم تو زینت تاریکی نیست.
پلک ها را بتکان! کفش به پا کن! و بیا!
و بیا تا جایی، که پَرِ ماه به انگشت تو هشدار دهد.
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو.
و مزامیر شب اندام تو را، مثل یک قطعه ی آواز به خود جذب کنند.
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت:
“بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه ی عشق تر است.”