بهترین داستان انگلیسی به زبان فارسی – زنان کوچک (قسمت دوازدهم)

اکنون قسمت دوازدهم از فصل ششم زنان کوچک را در اختیار شما قرار می دهیم. متن داستان همراه با ترجمه فارسی می باشد که زبان آموزانی که در سطح مبتدی هستند، بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند. فراموش نکنید که یادگیری زبان انگلیسی همراه با خواندن داستان بسیار کاربردی و موثر است.

Chapter 6 – Amy is angry again  (امی باز هم خشمگین می شود)

“Meg, Jo, where are you going?” Amy asked one saturday afternoon.

بعدازظهر یک روز شنبه امی پرسید: “مگ، جو کجا می روید؟”

“You can’t come, Amy!” Jo said.

جو گفت: “تو نمی توانی بیایی، امی.”

“I know!” Amy said. “You’re going to the theatre with Laurie. I’m coming, too! I have a little money.”

امی گفت: “من می دانم! شما با لاری می روید به تئاتر. من هم می آیم! کمی پول دارم.”

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

“It’s isn’t for little girls,” Jo said. “And Laurie asked us.”

جو گفت: “برای دخترهای کوچولو نیست. تازه لاری هم از ما درخواست کرد.”

Amy was very angry.

امی بسیار خشمگین شد.

“You’re going to be sorry, Jo March,” she said.

او گفت: “پشیمان می شوی، جو مارچ.”

Then Laurie arrived, and Meg and Jo went to the theatre with him.

سپس لاری رسید، و مگ و جو با او به تئاتر رفتند.

In the morning, Jo asked, “Where’s my book?”

در بامداد، جو پرسید: “کتاب من کجاست؟”

Jo liked writing stories, and she was a good writer, There was many years’ work in that book.

جو دوست داشت داستان بنویسد، و نویسنده ی خوبی بود. (نتیجه ی) سال ها کوشش در آن کتاب بود.

Meg and Beth said, “We don’t know.”

مگ و بت گفتند: “نمی دانیم.”

Amy was quiet.

امی ساکت بود.

“Do you have it, Amy?” Jo asked.

جو پرسید: “دست توست، امی؟”

“No, I don’t,” Amy said.

امی گفت: “نه، نیست.”

“Amy…!” Jo said. “Where is it?”

جو گفت: “امی…! کجاست؟”

“I burned it!” Amy answered.

امی پاسخ داد: “سوزاندمش!”

“You burned my book!” said Jo, “My stories were in it! You bad girl!”

جو گفت: “کتابم را سوزاندی! داستان هایم در آن بود! دختر بد!

She hid Amy and walked away.

او امی را زد و دور شد.

Later, Jo came down again.

بعدا دوباره جو به پایین آمد.

“I’m very, very sorry, Jo!” Amy said.

امی گفت: “من خیلی خیلی متاسفم، جو.”

But Jo didn’t look at her.

ولی جو به او نگاه نکرد.

In the evening, Mrs. March talked to Jo.

در شامگاه، خانم مارچ با جو صحبت کرد.

“Amy did a very bad thing,” she said. She kissed her daughter.”But please be friends with her. Don’t be angry now.”

“امی کار خیلی بدی کرد.” این را گفت و دخترش را بوسید. “ولی لطفا با او آشتی کن. حالا دیگر عصبانی نباش.”

“I don’t like her, and I don’t want to be friends,” Jo answered, and she went to bed.

جو پاسخ داد.” دوستش ندارم، و نمی خواهم آشتی کنم.” و به رختخواب رفت.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا