اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی همراه با ترجمه فارسی – درس بیست و پنجم

اکنون درس بیست و پنجم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس بیست و پنجم از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

رفتارهای مطلوب  (Pleasant behavior)

19. kiss and make up          بوسیدن و آشتی کردن

 

A: Do you ever argue with your wife?

B: We hardly ever argue and if we do, we try to kiss and make up as soon as possible.

هیچ وقت با زنت بگو مگو می کنی؟

خیلی به ندرت بگو مگو می کنیم ولی اگر هم این کار را بکنیم در اولین فرصت همدیگر را می بوسیم و آشتی می کنیم.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

20. save one’s face          آبروی خود را حفظ کردن

 

A: Why did your coach resign?

B: Well, we were losing our matches. He did it to save his face.

چرا مربی تان استعفا کرد؟

خوب، داشتیم مسابقاتمان را می باختیم. این کار را کرد تا آبرویش را حفظ کند.

 

 

21. save one’s skin/neck            جان خود را نجات دادن – نجات دادن (از شرمساری یا مجازات)

 

A: Watch out! There’s a truck coming your way.

B: Thanks a lot. I didn’t notice the truck at all. You saved my skin.

مواظب باش. یک کامیون به طرفت می آید.

خیلی ممنونم. اصلا متوجه کامیون نشدم. تو جانم را نجات دادی.

22. take it on the chin            زیر سبیلی رد کردن – به روی خود نیاوردن

 

A: Your husband is a very nice person.

B: He really is. Sometimes I shout at him or insult him but he often takes it on the chin.

شوهرت خیلی آدم خوبی است.

واقعا همینطور است. گاهی اوقات سرش داد می زنم یا به او توهین می کنم ولی اغلب به روی خودش نمی آورد.

23. pull strings            پارتی بازی کردن – اعمال نفوذ کردن

(to use influence)

 

A: How can I get what I want?

B: I have a connection in that company. He can pull strings for you.

چطور می توانم به خواسته ام برسم؟

من در آن شرکت یک آشنا دارم. او می تواند برایت پارتی بازی کند.

24. meet the requirements            واجد شرایط بودن

 

A: What do you think of Mr. Williams?

B: He has a good degree and a lot of useful experience. He meets the requirements.

نظرت راجع به آقای ویلیامز چیست؟

او مدرک خوب و تجربه مفید فراوانی دارد. او واجد شرایط است.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا