اصطلاحات ضروری انگلیسی با معنی فارسی – درس بیست و چهارم

اکنون درس بیست و چهارم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس بیست و چهارم از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

رفتارهای مطلوب  (Pleasant behavior)

13. live for the moment            دم را غنیمت دانستن – در لحظه زندگی کردن

(to live without planning for the future)

A: What’s your new friend like?

B: He’s a cool guy. He never worries about the future. He just lives for the moment.

دوست جدیدت چطور آدمی است؟

آدم باحالی است. هیچوقت نگران آینده نیست. فقط در لحظه زندگی می کند.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

14. take the bull by the horns         مستقیما با مشکل درگیر شدن

(to meet a challenge directly)

A: We still have a serious problem.

B: This problem won’t go away by itself. We have to take the bull by the horns and settle this matter once and for all.

هنوز مشکل جدی داریم.

این مشکل به خودی خودبرطرف نمی شود. ما باید مستقیم با مشکل درگیر شویم و یکبار و برای همیشه قضیه را فیصله دهیم.

15. to one’s heart’s content          یک دل سیر (کاری را انجام دادن) – دلی از عزای … درآوردن

A: Was the new restaurant good?

B: It was fantastic. I ate seafood to my heart’s content.

رستوران جدید خوب بود؟

عالی بود. دلی از عزای غذاهای دریایی درآوردم.

16. take pride in            افتخار کردن – بالیدن

A: All your family members are highly educated people. You must be proud of them.

B: I am. I take pride in my family.

همه اعضای خانواده ات افراد با تحصیلات بالا هستند. تو باید به آنها افتخار کنی.

بله، من به خانواده ام افتخار می کنم.

17. lend an ear (to sb)          گوش دادن – گوش فرا دادن

A: How was the meeting?

B: Awful! I made some practical suggestions but nobody was willing to lend an ear.

جلسه چطور بود؟

افتضاح! من چند پیشنهاد عملی دادم ولی هیچکس نخواست به حرف هایم گوش بدهد.

18. be all ears             سراپا گوش بودن

A: Do you want me to tell you about my trip to New York?

B: Yes, go ahead. I’m all ears.

می خواهی راجع به مسافرتم به نیویورک برایت بگویم؟

بله، بگو. سراپا گوشم.

 

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا