آموزش اصطلاحات رایج و عامیانه زبان انگلیسی با معنی – درس چهاردهم

اکنون درس چهاردهم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس چهاردهم از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

توانایی ها و ضعف های آدم ها2   (People’s abilities & weaknesses2)

7. have an ace up one’s sleeve             برگ برنده را در دست داشتن

(have a secret advantage)

 

A: How are you going to persuade the boss to give us a psy raise?

B: Don’t worry about it. I have some good news for him about the new contract.

A: You’re great. You always have an ace up your sleeve.

چطور می خواهی رئیس را راضی کنی که به ما اضافه حقوق بدهد؟

نگران نباش. برایش خبرهای خوبی درباره قرارداد جدید دارم.

حرف نداری. تو همیشه برگ برنده را در دست داری.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

8. be well off            پولدار بودن، مایه دار بودن

(wealthy, with sufficient money)

 

A: Have you heard? Jane and David are buying a beach house.

B: No wonder. They’re well off. They can afford to buy anything.

شنیدی؟ جین و دیوید دارند ویلای کنار دریا می خرند.

تعجبی ندارد. آنها پولدارند. استطاعت خریدن هر چیزی را دارند.

9. be one in a million             لنگه نداشتن – بی نظیر بودن

(be unique)

 

A: What’s your new coworker like?

B: Oh, he’s unique. He’s good tempered, very helpful, and he has a good sense of humor. He’s one in a million.

همکار جدیدت چطور است؟

بی نظیر است. خوش اخلاق است، به همه کمک می کند و شوخ طبع است. لنگه ندارد.

10. be the salt of the earth              آدم نازنینی بودن

(very good, honest, kind person)

 

A: Are you happily married?

B: Yes, I am. Thanks to my husband. He’s the salt of the earth.

از ازدواجت راضی هستی؟

اره هستم. به خاطر شوهرم. مرد نازنینی است.

11. the life of the party         .مجلس گرم کن، آدم بامزه و شوخی که مهمانی را گرم می کند

(a lively person who makes a party fun and exciting)

 

A: How was the party last night?

B: Oh, it was fantastic. We really had a lot of fun, and it was all because of Jack. He was the life of the party.

مهمانی دیشب چطور بود؟

عالی بود. واقعا خوش گذشت و همه اش بخاطر جک بود. او مجلس گرم کن مهمانی بود.

12. be in the best of health            در سلامت کامل بودن، در اوج سلامتی بودن

(to be very healthy)

 

A: I’m overweight and I get out of breath quickly. What do you think I should do?

B: Well, if you want to be in the best of health, you must go on a low fat diet and get enough exercise.

من اضافه وزن دارم و زود به نفس نفس می افتم. به نظرت چکار کنم؟

خوب اگر می خواهی در سلامت کامل باشی، باید رژیم غذایی کم چرب بگیری و به اندازه کافی ورزش کنی.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا