آموزش اصطلاحات رایج و عامیانه در زبان انگلیسی – درس بیست و دوم

اکنون درس بیست و دوم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس بیست و دوم از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

رفتارهای مطلوب  (Pleasant behavior)

1. go out of one’s way           مایه گذاشتن – به خود زحمت دادن

(to make an effort to do sth)

 

A: I’ll try to help you as much as I can.

B: I appreciate anything you can do for me but don’t go out of your way.

هر قدر بتوانم به تو کمک خواهم کرد.

هر کاری که بتوانی برایم انجام دهی ممنون می شوم ولی به خودت خیلی زحمت نده.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

2. go whole hog           سنگ تمام گذاشتن

(to do everything possible)

 

A: I love Lisa’s parties.

B: So do I. When she throwa a party, she goes whole hog.

من عاشق مهمانی های لیزا هستم.

من هم همینطور، وقتی مهمانی می دهد سنگ تمام می گذارد.

3. give it one’s best shot             نهایت سعی خود را کردن

(to do your best)

 

A: Can you fix my car? It wouldn’t start.

B: I’m not much of a mechanic but I’ll give it my best shot.

می توانی ماشینم را تعمیر کنی؟ روشن نمی شود.

من مکانیک چندان خوبی نیستم ولی نهایت سعی خود را می کنم.

4. bend over backwards (to do sth)             خود را به زحمت انداختن

(to do everything possible to please sb)

 

A: Why are you so upset with James?

B: I bent over backwards to help him but he didn’t even thank me properly. He’s so thankless.

چرا اینقدر از جیمز دلخوری؟

خیلی زحمت کشیدم تا کمکش کنم ولی او حتی یک تشکر درست و حسابی هم نکرد. خیلی ناسپاس است.

5. work like a horse            مثل خر کار کردن

(to work very hard)

 

A: Did you enjoy your weekend?

B: Not at all. I worked like a horse all wekend.

تعطیلات آخر هفته خوش گذشت؟

اصلا. تمام آخر هفته را مثل خر کار کردم.

6. take action            عمل کردن

 

A: Let’s have another meeting and discuss the problem more.

B: We’ve talked too much about the problem. It’s time to stop talking and take action.

یک جلسه دیگر بکذاریم و راجع به مشکل بیشتر بحث کنیم.

راجع به این مشکل خیلی حرف زده ایم. وقت آن رسیده که دست از حرف زدن برداریم و عمل کنیم.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا