آموزش گرامر زبان انگلیسی به فارسی – جملات شرطی نوع دوم

در این درس، شما با جملات شرطی نوع دوم در انگلیسی آشنا خواهید شد. این درس همراه با Readingهایی که در اختیار شما عزیزان قرار داده است، قصد دارد با استفاده از متن و بکار بردن جمله شرطی نوع دوم، به راحتی این مبحث را به زبان آموزان آموزش دهد. همچنین تمامی Readingها، همراه با ترجمه فارسی می باشند. قبل از خواندن متن ها و آشنایی با کاربرد آنها در جمله، قسمتی وجود دارد که شما را با توضیحات کامل و همراه با نکات کلیدی و مهم این درس آشنا خواهد کرد. در این قسمت شما با بسیاری از مطالب و نکات مربوط به جمله شرطی نوع دوم آشنا خواهید شد، که به شما کمک می کند به راحتی بتوانید تمرینات مربوط به این قسمت را انجام دهید. تمامی تمرینات همراه با پاسخ می باشند. آموزش شرطی نوع اول بر روی سایت قرار دارد.

Second Conditional(شرطی نوع دوم)

  • شرطی نوع دوم: به شرطی نوع دوم، شرطی غیرمحتمل و غیرواقعی می گویند که طبق فرمول زیر ساخته می شود. (این شرطی مربوط به زمان حال می باشد)

 

فرمول شرطی نوع دوم: if + زمان گذشته ساده , زمان آینده در گذشته

توجه: جمله شرط به زمان گذشته ساده و جمله جواب شرط به زمان آینده در گذشته است. در جملات شرطی نوع دوم، امکان عملی شدن شرطی ممکن است ولی احتمال وقوع آن خیلی ضعیف است.

پیشنهادهای ویژه

کاملترین پکیج منابع گرامر زبان انگلیسی

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

 

  • برای ساختن زمان آینده در گذشته ساده کافی است که will را به would  تبدیل کنیم.
  • همچنین به جای would می توان از فعل های کمکی should _ could _ might  استفاده کرد. مانند:

If I studied hard, I would pass the exam.

اگر به سختی مطالعه می کردم، قبول می شدم. (یعنی سخت مطالعه نکردم و قبول نشدم.)

  • توجه داشته باشید که اگرچه فعل جمله شرط به زمان گذشته است ولی مفهوم آن مربوط به زمان حال است و امکان عملی شدن آن وجود دارد (اگرچه خیلی ضعیف):

I don’t really want to go to their party. But I probably will go. They’d be hurt if I didn’t go.

من واقعا دلم نمی خواهد به میهمانی آنها بروم، اما احتمالا خواهم رفت. اگر نروم آنها ناراحت می شوند.

جمله شرط هیچگاه would نمی گیرد:

I’d be very frightened if somebody pointed a gun at me. (نمی گوییم  if somebody would point)

اگر کسی اسلحه ای را به سمت من نشانه بگیرد، خیلی وحشت زده می شوم.

I Never Want to See You Again

Antonio is waiting for his girlfriend, Serena, so they can go out for dinner. When she arrives an hour late, he is pretty annoyed. Serena comments on Antonio’s bad mood.

“Well, if you weren’t always late, maybe I wouldn’t be in a bad mood,” says Antonio.

“Well, if you gave me better directions, I wouldn’t be late,” snaps Serena.

Then she asks, “Where are we going for dinner?” “We’re going to an Indian restaurant,” Antonio tells her.

“What?” screeches Serena. “You know I hate Indian food … it’s too spicy.”

“I didn’t know that!” yells Antonio, “Anyway, if you weren’t so picky, we could eat at any kind of restaurant.”

“Well, if you listened better, you would know more about me,” cries Serena.

“Well, I’ve already made reservations,” Antonio tells her coldly.

“If you really cared about me, you would cancel those reservations,” says Serena.

“Well, I guess I don’t care about you that much!” yells Antonio.

“Fine! Then I never want to see you again!” screams Serena.

If Serena and Antonio didn’t argue so much, they would still be together.

هرگز نمی خواهم دوباره ببینمت

آنتونیو منتظر دوست دخترش، سرنا است، که بتوانند برای شام به بیرون بروند. وقتی که او یک ساعت دیر آمد، او (آنتونیو) بسیار دلخور شد. سرنا درباره حال بد آنتونیو نظر می دهد (سواال می پرسد).

آنتونیو می گوید: “خوب، اگر همیشه دیر نیایی، شاید حالم بد نباشد.”

سرنا بی مقدمه می گوید: “خوب، اگر آدرس بهتری به من می دادی، دیر نمی آمدم”. سپس او می پرسد: “برای شام کجا می خواهیم برویم؟”

آنتونیو به او می گوید: “ما به یک رستوران هندی می رویم.”

سرنا جیغ می کشد: “چی؟ تو می دانی که من از غذای هندی متنفرم… بسیار تند است.”

آنتونیو فریاد می زند: “من این را نمی دانستم. به هرحال، اگر خیلی سخت گیر (سخت پسند) نبودی، ما می توانستیم در هر رستورانی غذا بخوریم.”

سرنا گریه می کند: “خوب، اگر بهتر گوش می دادی، بیشتر درمورد من می دانستی.”

آنتونیو با سردی به او می گوید: “خوب، من قبلا رزرو کرده ام.”

سرنا می گوید: “اگر واقعا برایت مهم بودم، آن رزرو را کنسل می کردی.”

آنتونیو فریاد می زند: “خوب، فکر می کنم آنقدرها هم مهم نیستی!

سرنا فریاد می زند: خوبه! پس هرگز نمی خواهم دوباره ببینمت!

اگر سرنا و آنتونیو خیلی بحث نمی کردند، آنها هنوز هم با یکدیگر بودند.

پیشنهادهای ویژه

کاملترین پکیج منابع گرامر زبان انگلیسی

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

1. According to Antonio, what could Serena do to prevent him from being in a bad mood?

________________________________________________________ .

 

2. Serena claims that she wouldn’t be late if Antonio …

________________________________________________________ .

 

3. What is Antonio’s response to Serena’s complaint about the restaurant?

________________________________________________________ .

 

4. What does Serena say would happen if Antonio listened better?

________________________________________________________ .

 

5. According to Serena, what would it show if Antonio canceled the reservations?

________________________________________________________ .

 

6. What would happen if Serena and Antonio didn’t argue so much?

_______________________________________________________ .

Spoiler title

1. If Serena weren’t always late, Antonio wouldn’t be in a bad mood.

2. Serena wouldn’t be late if Antonio gave her better directions.

3. If Serena weren’t so picky, they could eat at any kind of restaurant.

4. If Antonio listened better, he would know more about Serena.

5. If Antonio canceled the reservations, it would show that Antonio cares about Serena.

6. If Serena and Antonio didn’t argue so much, they would still be together.

پیشنهادهای ویژه

کاملترین پکیج منابع گرامر زبان انگلیسی

کامل ترین پکیج آموزش گرامر زبان انگلیسی

کاملترین مجموعه ای که برای یادگیری گرامر به آن نیاز دارید.

نرم افزار مرجع کامل گرامر انگلیسی به زبان فارسی (ویژه اندروید)

یک مرجع کامل همیشه همراهتان روی گوشی

Low Self-Esteem

Peter doesn’t have much self-confidence. He always doubts himself.

“If I were smarter, I would get good grades. If I were taller, I could be on the basketball team. If I were stronger, I could be on the wrestling team. If I were better looking, I would have a girlfriend. If I were funnier, I’d have more friends.”

One day, some guys in his class asked if he wanted to join their rock band because they knew Peter played guitar. He told them he didn’t have enough time, but really he was thinking, “If only I played guitar better, I could be in a band.”

On his way home, Catherine asked if he wanted to go to the school dance with her. Peter lied, saying he had to work that night. Peter was really thinking to himself, “If only I knew how to dance, I could go with Catherine.” It seems that Peter often avoids trying new things.

If Peter didn’t doubt himself so much, he would have a lot more fun.

عزت نفس پایین (کم)

پیتر اعتماد به نفس زیادی ندارد. او همیشه به خودش شک دارد.

 ” اگر من باهوش تر بودم، نمرات خوبی می گرفتم. اگر من قد بلندتر بودم، می توانستم در تیم بسکتبال باشم. اگر من قوی تر بودم، می توانستم در تیم کشتی گیری باشم. اگر خوش قیافه تر بودم، یک دوست دختر داشتم. اگر من بامزه تر بودم، دوستان بیشتری داشتم.

یک روز، تعدادی از بچه های کلاس از او درخواست کردند، اگر تمایل داشت به گروه راک آنها بپیوندد، زیرا آنها می دانستند که پیتر گیتار می نوازد. او به آنها گفت که وقت کافی ندارد، اما در واقع او فکر می کرد، ” اگر فقط گیتار را بهتر می نواختم، می توانستم در یک گروه (موسیقی) باشم.”

در مسیر خانه اش، کاترین درخواست کرد، اگر او تمایل داشت، با او به کلاس رقص برود. پیتر دروغ گفت، گفت که آن شب باید کار کند. پیتر در واقع با خودش فکر می کرد، ” اگر فقط می دانستم که چطور برقصم، می توانستم با کاترین بروم.” به نظر می رسد که اغلب پیتر از تلاش برای چیزهای (اتفاق های) جدید اجتناب می کند.

اگر پیتر زیاد به خودش شک نداشت، سرگرمی (خوش گذرانی) های خیلی بیشتری داشت.

1. Does Peter think he is smart?

___________________________________________ .

 

2. Name three things Peter would change about himself if he could.

___________________________________________ .

 

3. Why does he want to change these things? (Example: If he were funnier, he would have more friends.)

___________________________________________ .

 

 

4. Does Peter believe he could make it onto the wrestling team?

___________________________________________ .

 

 

5. What is the real reason Peter doesn’t want to join the rock band? What does he think to himself?

_____________________________________________ .

 

 

6. What excuse does Peter give Catherine for not going to the dance?

_____________________________________________ .

 

7. What is the real reason Peter doesn’t want to go to the dance with Catherine?

_____________________________________________ .

 

8. If Peter had more confidence …

_____________________________________________ .

Spoiler title

1. No, Peter doesn’t think he’s smart.

2. If he could change things about himself, he would be taller, stronger, and better looking.

3. If he were taller, he could be on the basketball team. If he were stronger, he could be on the wrestling team. If he were better looking, he would have a girlfriend.

4. No, he doesn’t think he could make the wrestling team.

5. Peter doesn’t want to join the rock band because he doesn’t play guitar well enough. He thinks “If only I played guitar better, I could be in a band.”

6. Peter told Catherine he had to work that night.

7. Peter really didn’t want to go to the dance with Catherine because he doesn’t think he can dance.

8. If Peter had more confidence, he would have a lot more fun.

 

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا