شعری از سهراب سپهری به نام در گلستانه – همراه با ترجمه انگلیسی

در این پست، شعری از سهراب سپهری را همراه با ترجمه در اختیار علاقه مندان به زبان انگلیسی قرار می دهیم. همچنین این پست برای علاقه مندان به شعر و ادبیات فارسی نیز مورد استفاده می باشد. بسیاری از کاربران دنبال اشعار انگلیسی و یا شعرهای فارسی به انگلیسی هستند که به سختی می توانند آنها را پیدا کنند. سایت Languagedownload با قرار دادن گزیده ای از اشعار بزرگان به صورت رایگان برای شما عزیزان، قصد دارد رضایت زبان آموزان و کاربران عزیز را نسبت به سایت بی نظیر لنگوئیج دانلود جذب کند.

قسمت بیست و یکم از شعر سهراب سپهری، به نام ” در گلستانه ” را بر روی سایت قرار داده ایم: (برای مشاهده روی ادامه مطلب کلیک کنید)

پیشنهادهای ویژه

جامع ترین بسته منابع آموزش زبان انگلیسی - مقدماتی تا پیشرفته

پکیج کامل منابع آموزش انگلیسی (30 دی وی دی)

گلچینی از بهترین مجموعه های آموزش انگلیسی، تقویت همه مهارتهای زبان

نرم افزار دوره کامل آموزش انگلیسی (ویژه اندروید)

نرم افزار اندروید دلفین همراه با صدا و تمرین، از الفبا تا سطوح بالا، به صورت کاملا خودآموز و بدون نیاز به استاد

At Gulestaneh

Plains so vast!

Mountains so high!

What a scent of grass lay over Gulestaneh!

In that village I was searching for something:

Perhaps for some sleep,

Light, pebble, smile.

 

Behind the poplar trees

Innocent negligence keeps calling me.

 

At a rush bed I stopped. The wind was blowing: I listened:

Who was talking to me?

A lizard plopped.

I walked on.

A hayfield on the way

Then contours of cucumbers, rosy bushes And the oblivion of earth.

 

At a stream

I took off my cotton slippers, and sat down with my feet in water.

“How green I am today!

And how alert my body!

What id sorrow creeps down the mountain?!

Who is behind the trees?

Nothing. Only a cow is grazing.

It is summer noon.

The shades know what a summer it is.

 

Pure shades.

A pure bright spot.

Babes of feeling! This is the corner for playing.

Life is not empty:

Kindness, apples, faith.

Aye,

While there are peonies one can live on.

 

In my heart there is something like a blaze of light, like a morning dream.

And so restless am I that I feel like running

To the far end of the plains, up to the mountaintop.

A voice keeps calling me from afar.”

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

” ترجمه فارسی “

در گلستانه

دشت هایی چه فراخ!

کوه هایی چه بلند!

در گلستانه چه بوی علفی می آمد!

من در این آبادی، پی چیزی می گشتم:

پی خوابی شاید

پی نوری، ریگی، لبخندی.

پشت تبریزی ها

غفلت پاکی بود، که صدایم می زد.

پای نی زاری ماندم، باد می آمد، گوش دادم:

چه کسی با من حرف می زد؟

سوسماری لغزید.

راه افتادم.

یونجه زاری سر راه

بعد جالیز خیار، بوته های گل رنگ و فراموشی خاک.

لب آبی

گیوه ها را کندم، و نشستم، پاها در آب:

“من چه سبزم امروز!

و چه اندازه تنم هوشیار است!

نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه؟!

چه کسی پشت درختان است؟

هیچ، می چرد گاوی در کرد.

ظهر تابستان است.

سایه ها می دانند، که چه تابستانی است.

سایه هایی بی لک.

گوشه ای روشن و پاک.

کودکان احساس! جای بازی اینجاست.

زندگی خالی نیست:

مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.

آری

تا شقایق هست، زندگی باید کرد.

در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح.

و چنان بی تابم، که دلم می خواهد

بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.

دورها آوایی است، که مرا می خواند.”

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا