داستان های کوتاه زبان انگلیسی به فارسی – داغ ننگ (قسمت دهم)

خواندن داستان های انگلیسی به فارسی به زبان آموزان کمک می کند به راحتی بتوانند جمله بندی کنند و در مکالمات استفاده کنند. و یا حتی می توانند درک کنند که از کلمات کجا و چه موقع استفاده کنند. خواندن داستان مهارت reading شما را تقویت می کند و علاوه بر آن لغات و اصطلاحات زیادی را فرا خواهید گرفت. سایت languagedownload.ir تمامی این مطالب را به صورت رایگان برای شما عزیزان قرار می دهد تا در جهت پیشرفت و پیشروی زبان آموزان کمکی کرده باشد. لینک هایی که در زیر مشاهده می کنید، پکیج و نرم افزار فوق العاده کاربردی آموزش زبان انگلیسی به فارسی است که با تهیه آنها به راحتی می توانید زبان انگلیسی را همراه با نکات کاربردی فرا بگیرید.

اکنون قسمت دهم از داستان “داغ ننگ” را همراه با ترجمه فارسی در این پست قرار می دهیم:

Little pearl – Chapter 3

Hester’s daughter’s name was Pearl. She was a wild and happy child. She often did not listen to her mother, but Hester never punished her.

اسم دختر هستر، پرل بود. او بچه ای وحشی و شاد بود. اغلب به حرف مادرش گوش نمی داد؛ ولی هستر هرگز او را مجازات نمی کرد.

“I want her to be free,” Hester thought. “As free as a bird in the sky.”

هستر فکر می کرد “می خواهم او آزاد باشد، مثل پرنده ای در آسمان.”

پیشنهادهای ویژه

دانلود کتاب داستان انگلیسی با معنی

بسته کامل کتابهای داستان انگلیسی (PDF, MP3)

صدها کتاب داستان سطح بندی شده، بهترین منبع برای یادگیری و تقویت زبان با داستان

داستانهای کوتاه طنز انگلیسی با ترجمه فارسی

نرم افزار داستانهای کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (ویژه اندروید)

داستانهای کوتاه سطح بندی شده، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

اپلیکیشن درک مطلب و خواندن

نرم افزار تقویت درک مطلب انگلیسی (ویژه اندروید)

متن های مخصوص درک مطلب با ترجمه فارسی، همراه با فایل صوتی و هایلایت هوشمند و تمرین

Hester was sad because Pearl had no friends. But Pearl was strong. She held her mother’s finger when she walked with her through town.

هستر غمگین بود، زیرا پرل دوستی نداشت. ولی پرل قوی بود. وقتی همراه مادرش به شهر می رفت انگشت مادرش را می گرفت.

She did not like other children. They were boring. They only played games about churches. Sometimes they shouted bad things at her mother.

بچه های دیگر را دوست نداشت. کسل کننده بودند. آنها فقط بازی های کلیسایی می کردند. گاهی چیزهای بدی به مادرش می گفتند.

Pearl ran after them angrily and threw things at them. Then she came back happily and quietly to her mother.

پرل با خشم دنبال آنها می دوید و چیزهایی به طرف شان پرت می کرد. سپس شادمانه و آرام به طرف مادرش برمی گشت.

One day, Pearl took some flowers. She threw one flower, then another flower, at the scarlet letter on her mother’s breast.

روزی، پرل مقداری گل چید. سپس یکی یکی آنها را به طرف حرف قرمز روی سینه مادر پرت کرد.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا