اصطلاحات رایج و عامیانه زبان انگلیسی به فارسی – درس سی ام

اکنون درس سی ام از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس سی ام از آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی را برای شما قرار می دهیم:

رفتارهای نامطلوب  (Unpleasant behavior)

16. get up on the wrong side of the bed            از دنده چپ بلند شدن

(to wake up in a bad mood)

 

A: What’s wrong with the boss today? I just said good morning and he jumped all over me.

B: Yes, he’s in a terrible mood. I think he got up on the wrong side of the bed today.

رئیس امروز چرا ناراحت است؟ من فقط گفتم صبح بخیر و او پرید به من.

بله. امروز خلقش تنگ است. فکر می کنم امروز از دنده چپ بلند شده.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

17. make a face / faces (at sb)           دهن کجی کردن

 

A: Why was our teacher so mad at Joe.

B: Well, he asked him to hand in his homework but he made a face at him.

چرا معلم مان آنقدر از دست جو عصبانی بود؟

خوب معلم مان از جو خواست که تکالیفش را تحویل بدهد ولی او به معلم دهن کجی کرد.

18. be on the wrong track           از مرحله پرت بودن

(to be off track, going the wrong way)

 

A: I don’t know how to find the right answer.

B: You’ll never get the right answer because you’re on the wrong track.

نمی دانم چطور جواب صحیح را پیدا کنم.

تو هرگز نخواهی توانست جواب صحیح را پیدا کنی زیرا از مرحله پرتی.

19. blow it          از دست دادن فرصت

 

A: Will you give me a second chance, please?

B: I’m sorry. You had your chance and you blew it.

خواهش می کنم یک فرصت دیگر به من بده.

متاسفم. تو فرصت داشتی ولی آن را از دست دادی.

20. be taken in            گول خوردن – فریب خوردن

(to be deceived)

 

A: Why did you give Tom all your money.

B: I was taken in by what he said.

چرا همه پولت را به تام دادی؟

گول حرف هایش را خوردم.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا