آموزش اصطلاحات ضروری در زبان انگلیسی (درس سوم)

اکنون درس سوم از آموزش اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را در اختیار شما قرار می دهیم. آموزش این دروس بسیار کاربردی و ضروری هستند. هر زبان آموزی باید در مکالمات و یا نوشته های خود، اصطلاحات و اسلنگ هایی را به کار برد. این دروس همراه با نکاتی و آموزش هایی که در اختیار شما قرار می دهد، کمک می کند که به راحتی از آنها استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده از اصطلاحات در مکالمات شما، آنها را زیبا و جذاب جلوه می دهد.

اکنون درس سوم از آموزش اصطلاحات مهم و ضروری را برای شما قرار می دهیم:

درس3         درس خواندن، امتحان دادن، قبول یا رد شدن

Studing, taking exams, passing or falling

 

I have a lot of studies.       

     خیلی درس (برای خواندن) دارم. / درس هایم سنگین است.

He’s very studious.          

    او خیلی درس خوان است.

I’m going to continue my studies abroad.        

    قصد دارم در خارج ادامه تحصیل بدهم.

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

When is our exam?             

  چه روزی امتحان داریم؟

We have an exam tomorrow.            

   فردا امتحان داریم.

Our teacher gave us an exam / a test / a quiz yesterday.        

     دیروز معلم مان از ما امتحان گرفت.

(واژه exam به معنای آزمون یا امتحان کتبی، شفاهی و یا عملی می باشد که در مدارس و دانشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد و بر مبنای آن مدارک قبولی اعطا می شود. شکل رسمی تر این واژه examination می باشد. واژه test به معنای نوعی آزمون است که علاوه بر آزمون اصلی و یا گاهی به جای آن داده می شود تا مشخص شود که دانش آموزان یا دانشجویان چه مقدار یاد گرفته اند. واژه quiz به معنای نوعی آزمون غیر رسمی و کوتاه می باشد که ممکن است در طول یک ترم چندین بار داده شود.)

We took our final exam last week.     

     هفته گذشته امتحان پایان ترم (نهایی) دادیم.

در زبان انگلیسی برای امتحان دادن (توسط شاگرد) از take an exam و یا معادل های آن do / sit an exam استفاده می شود.

We took / did / sat an exam yesterday.   

       دیروز امتحان دادیم.

برای امتحان گرفتن (توسط معلم) از give an exam استفاده می شود.

Our teacher gave us an exam yesterday.       

    دیروز معلم مان از ما امتحان گرفت.

I passed / failed my exam.          

در امتحان قبول / رد شدم.

( افعال pass و fail حرف اضافه نمی گیرند.)

پیشنهادهای ویژه

55 مجموعه اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی

بسته مجموعه های آموزش اصطلاحات و اسلنگ های انگلیسی

یادگیری کامل اسلنگها، اصطلاحات عامیانه، فعلهای چند قسمتی و …

نرم افزار دلفین با قابلیت جعبه لایتنر (G5) و دیکشنری رایگان

لغات انگلیسی را به راحتی با جعبه لایتنر رایگان دلفین، سریعتر و بهتر حفظ کنید.

I got my report card yesterday.          

   دیروز کارنامه ام را گرفتم.

I was the top student last term.           

    ترم قبل شاگرد اول (ممتاز) شدم.

How did your exam / interview … go?       

        امتحانت / مصاحبه ات… چطور بود؟

 I did well in my exam / interview.       

       امتحانم / مصاحبه ام خوب شد. / امتحانم را خوب دادم.

I did badly in my exam / interview.     

         امتحانم مصاحبه ام را خراب کردم / بد دادم.

I messed up my exam / interview.          

     امتحانم / مصاحبه ام را خراب کردم.

I finally managed to pass the exam.       

       بالاخره موفق شدم امتحان را قبول شوم.

I almost / nearly failed my exam.           

    چیزی نمانده بود که در امتحان رد شوم. (اما قبول شدم.)

I got a (very) low mark in my mid-term test.        

      در امتحان میان ترم نمره (خیلی) پایین گرفتم.

What’s the passing mark?    

        نمره قبولی چند است؟

Will the exam be oral or written?        

     امتحان شفاهی است یا کتبی؟

Have you corrected our exam papers?         

    ورقه های امتحانی ما را تصحیح کرده اید؟

How much time do we have for this exam?         

     برای این امتحان چقدر وقت داریم؟

Excuse me! How much time is left, please?       

       ببخشید! چقدر وقت باقی مانده است؟

I’m making a lot of progress / I’m making good progress in my class.         

      در کلاسم پیشرفت زیادی / خوبی دارم.

I don’t study / I’m not studying as hard as I should.    

         آنقدر که باید درس نمی خوانم.

I’m behind (the class) in my studies.    

         از کلاس عقب هستم.

I’m falling behind because I don’t put in enough time for my studies.           

  دارم عقب می افتم زیرا به اندازه کافی برای درس هایم وقت نمی گذارم.

I’m not in the mood for studying today. = I don’t feel like studying today.    

       امروز حال و حوصله درس خواندن را ندارم.

If you want to get a high ranking in the university entrance exam, you must burn the midnight oil. (= stay up late at night and study)

اگر می خواهی در امتحان ورودی دانشگاه رتبه بالایی به دست بیاوری باید دود چراغ بخوری. (منظور بیدار ماندن در شب و درس خواندن است.)

Will you give me some extra time, please? I’m still on question 65.            

   امکان دارد به من وقت بیشتری بدهید؟ من هنوز سوال 65 هستم.

I barely managed to pass the exam.           

   به زور / به زحمت در امتحان قبول شدم.

My mind went blank during the exam.            

هنگام امتحان همه چیز یادم رفت.

I passed the exam by the skin of my teeth.       

     امتحان را ناپلئونی قبول شدم.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
لطفا محصول اضافی مورد نظر را انتخاب کنید
اسکرول به بالا